مشى ایشان در رفتار خانوادگى چطور بود؟
آقاى افراسیابى : ایشان اخلاق به خصوصى داشتند، خیلى متواضع و فروتن بودند، با اینکه از نظر جسمى خیلى ضعف داشتند مع ذلک هیچوقت کارشان را به عهده دیگرى نمى گذاشتند. این را بگویم . اهل جمع بودند. عموما ده ، پانزده نفر مهمان داشتند، یا از کربلا یا از تهران یا از شیراز و یا قم ، از تمام جاهایى که مى آمدند، سه چهار پنج روز در هفته و یا یکى دو ماه مى ماندند و بر خلاف بعضى آقایان که هم نوکر دارند هم کلفت ، ایشان هیچ یک را نداشت و تمام کارهاى خانه بر عهده خود او و خانواده شان بود. حتى اگر کسى از شاگردان هنگام خرید همراهشان مى رفت نمى گذاشتند حمل کند، اجازه نمى دادند مگر اینکه اصرار مى کردند.
خیلى باصفا بودند، خیلى عادى ، طورى که اگر کسى وارد مى شد، حتى اگر دو نفر بودند، تشخیص داده نمى شد ایشان کدام است . اینقدر ایشان به اصطلاح متواضع و فروتن بودند.
هیچ وقت اجازه نمى دادند کارشان را شاگردان انجام دهند، همه کارها را خودشان انجام مى دادند. جورى نبود که بیایند کمکشان کنند، تشخص براى خودشان قائل نبودند، خیلى زندگى ساده و بى تجمل و بى تشریفاتى داشتند.
علاقه و محبت ایشان نسبت به خانواده و فرزندان چگونه بود؟
آقاى افراسیابى : تا این اندازه به خانواده و بچه هایشان علاقمند بودند که وقتى دخترشان (همسر بنده ) به شیراز آمد، ایشان فرمود: از موقعى که عذرا رفت شیراز مثل این است که یک ور تنم رفته آن قدر به بچه ها علاقه داشتند… نهایت محبت را به آن ها داشتند.
سوخته//موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس
Back to top button
-+=