حکایات امام حسین(ع)

خوب است که عاشق جگری داشته باشد

شهید دستغیب نقل کرده است یکی از دوستان، این حکایت را تعریف کرد:
مکرر بر زبان جاری می کردم: «یا لیتنی کنت معکم » یعنی ای امام حسین (ع) و یاران آن امام، کاش من هم با شما بودم; و تصور می کردم، ثواب شهدای کربلا را خواهم داشت .

شبی در عالم رؤیا وقایع کربلا را آن طور که اهل منبر می گفتند، ملاحظه کردم، لشکر امام و سپاه «ابن سعد» در مقابل هم قرار گرفتند و من رو به خیمه های سالار شهیدان رفتم و جزء اصحابش قرار گرفتم . آن وقت بنی هاشم یکی یکی به عرصه رزم رفتند .

پیش خود می گفتم الآن نوبت من فرا می رسد و موقع فداکاری نزدیک است، مواظب بودم که آقا امام حسین (ع) مرا نبیند بعد به سرعت پا به فرار گذاشتم و به قدری در متواری شدن التهاب و هیجان داشتم که از سرعت و دویدن از خواب بیدار شدم . آری با زبان و لفظ کار درست نمی شود و گاهی انسان طی رؤیایی صادق مورد امتحان قرار می گیرد .

شهید آیت الله دستغیب، عدل، ص ۲۵۰

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=