آیت الله سید محمد حسین طهرانیحکایات عرفای برجستهعلاّمه سیدمحمد حسین طباطبایی

حالات علامه طباطبایی از بیان علامه طهرانی

تلمیذ: شما سابقا عشقتان به فلسفه زیاد بود بیشتر از حالا؛ و حالا توجّهتان به قرآن کریم بسیار است و نسبت به ابراز بعضى از حالات شخصى از مکاشفات و واردات قلبیّه، خیلى امساک نمى ‏کردید! ولى حالا دیگر خیلى عجیب و غریب، درها را محکم بسته ‏اید! چه خبر است؟!

علّامه: آرى آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت، حالا حالت مزاجى و مخصوصا نسیانى که غلبه کرده است مرا از انجام کارهایم بازداشته؛ دیگر نمى ‏توانم کار کنم.
توجّه به قرآن مجید الحمد لله داریم؛ اگر خداوند بحساب بگذارد؛ امّا مسئله نسیان کلّى عجیبى که پیدا کرده ‏ام بنده را خیلى سخت در فشار مى‏ گذارد؛ از حیث مطالعه و از حیث نوشتن تقریبا شب و روز بنده مشغول بود، الّا ما شذّ؛ خیلى خیلى کم؛ وگرنه خوب نوعا مشغول بودیم؛ و آدم چیز مى ‏نوشت و فکر مى‏ کرد و مطالعه مى‏ کرد و اینها همه ‏شان فعلا سلب شده است؛ حالت مطالعه و نوشتن را ندارم!

 

تلمیذ: خوب این کمال است دیگر! توغّل در امور کلّى موجب انصراف از جزئیات مى‏ شود. مثل عوالم خلسه و جذب همان روح کلّى.

علّامه: بله این کماله؟ قربان کمالى که خدا بدهد؛ ما حرف نداریم؛ امّااین‏جور کمال؟ این نسیان است؛ و کلام شما همه ‏اش حقّ است؛ ولى آنچه من مى ‏فهمم مسئله نسیان است؛ و غالبا حالت خواب در چشم‏هایم پیداست؛ مثل اینکه چشم‏هایم پر از خواب و پر از خاک است؛ و در عین حال بخواهم بخوابم خوابم نمى‏ آید؛ و پیوسته یک ‏جورى هستم دیگر؛ الخیر فیما وقع.

مقطوع من اینست که این حال مانند احوال خلسه نیست؛ یک گرفتگى مخصوص است در حالم؛ و مخصوصا حال خواب در چشم.ان‏شاءالله دعا باید کرد؛ خداوند خودش عنایت فرماید؛ آنچه مائیم از دست ما هیچ ‏چیز برنمى ‏آید

مهرتابان//علامه محمد حسین طهرانی

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=