با توجه به این که جنابعالى در زمان حیات ایشان ازدواج کردید، توصیه هایى براى زندگى مشترک و رعایت امور معنوى ، شرعى و اخلاقى از ایشان به خاطر دارید که به حضرتعالى فرموده باشند؟
حاج احمد انصارى : بله ، حضورتان عرض کنم که ایشان مى گفتند: در هر حال خدا را فراموش نکنید. بدانید که پدر و مادر، قوم و خویش و این و اون تا یک حد و یک زمانى وجود دارند ولى اون که هم از نظر زمان و هم از نظر مکان و هم از نظر خواسته هاى انسان نامحدود است و بر انسان قدرت دارد، خداوند است . سراغ او را بگیرید و هر چه اخلاصتان بیشتر باشد او بیشتر گره گشاى کارهاى شماست . بیشتر توصیه مى کردند که اتکا و توکلتان به خدا باشد.
مشى ایشان در رفتار خانوادگى چطور بود؟
آقاى افراسیابى : ایشان اخلاق به خصوصى داشتند، خیلى متواضع و فروتن بودند، با اینکه از نظر جسمى خیلى ضعف داشتند مع ذلک هیچوقت کارشان را به عهده دیگرى نمى گذاشتند. این را بگویم . اهل جمع بودند. عموما ده ، پانزده نفر مهمان داشتند، یا از کربلا یا از تهران یا از شیراز و یا قم ، از تمام جاهایى که مى آمدند، سه چهار پنج روز در هفته و یا یکى دو ماه مى ماندند و بر خلاف بعضى آقایان که هم نوکر دارند هم کلفت ، ایشان هیچ یک را نداشت و تمام کارهاى خانه بر عهده خود او و خانواده شان بود. حتى اگر کسى از شاگردان هنگام خرید همراهشان مى رفت نمى گذاشتند حمل کند، اجازه نمى دادند مگر اینکه اصرار مى کردند.
خیلى باصفا بودند، خیلى عادى ، طورى که اگر کسى وارد مى شد، حتى اگر دو نفر بودند، تشخیص داده نمى شد ایشان کدام است . اینقدر ایشان به اصطلاح متواضع و فروتن بودند.
هیچ وقت اجازه نمى دادند کارشان را شاگردان انجام دهند، همه کارها را خودشان انجام مى دادند. جورى نبود که بیایند کمکشان کنند، تشخص براى خودشان قائل نبودند، خیلى زندگى ساده و بى تجمل و بى تشریفاتى داشتند.
سوخته//موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس