فصل نهم : شماتت
لا تظهر المشاته باخیک فیرحمه الله ویبتلیک .
به برادرت سرکوفت مزن که خدا به او رحم مى کند و تو را گرفتار مى سازد.
رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم )
مقدمه
آدمیان ممکن است در روابط اجتماعى با یک دیگر به ناهنجارى هاى گوناگون رفتارى گرفتار شوند. این ناهنجارى ها گاه از سرکشى نیروى شهوت و گاه از افسار گسیختگى نیروى غضب سرچشمه مى گیرد. شماتت و سرکوفت را مى توان از جمله این ناهنجارى ها به شمار آورد. دانشمندان علم اخلاق ، شماتت را از دیگر آفات و بیمارى هاى زبان به شمار آورده اند.
این فصل به نکات مهمى درباره این آفت مى پردازد که عبارتند از:
۱ -تعریف شماتت
۲ – اقسام شماتت
۳ – نکوهش شماتت از دید شرع و عقل
۴ – ریشه هاى درونى شماتت
۵ – پیامدهاى زشت شماتت
۶ – راه هاى درمان شماتت .
(۱): تعریف شماتت
شماتت نزد دانشمندان اخلاق ، اظهار شادمانى از مصیبت دیگران است . وقتى شخصى دریابد که بر برادر دینى اش ، مصیبتى وارد شده است ، اگر اظهار خوشحالى و سرور کرده ، به سرکوفت بلا دیده بپردازد، گرفتار بیمارى شماتت شده است ؛ البته سرکوفت و سرزنش ، در برابر رفتارى است که از شخص بلا دیده سرزده است به این معنا که شماتت کننده با اظهار سرور از بلایى که بر سر دیگرى آمده ، مصیبت را نتیجه آن رفتار مى داند و چه بسا در سرکوفت ، به بیان آن نیز بپردازد.
(۲): اقسام شماتت
شماتت را از جهت ابراز یا عدم ابراز خشنودى به دو قسم مى توان تقسیم کرد:
۱ – شماتت درونى
آن گاه که انسان از مصیبت دیگران ، در درون خویش مسرور شود؛ ولى شادى اش را آشکار نکند، به این حالت ، شماتت درونى مى گویند.
۲ – شماتت فعلى (بیرونى )
زمانى که فرد از بلاى رسیده به دیگران ، خوشحال شود و این بلا را با حالت سرزنش ، جزاى رفتارى که از فرد مصیبت دیده سرزده ، معرفى کند، به رفتارش شماتت فعلى گفته مى شود؛ البته شماتت فقط به شکل مجازى ؛ قسم اول به کار مى رود؛ زیرا همان گونه که در تعریف آمد، شماتت ، اظهار شادمانى از مصیبت دیگران است .
شماتت را از جهت رفتار فرد بلا دیده نیز مى توان به دو قسم تقسیم کرد:
الف – شماتت در برابر رفتار پسندیده
گاه رفتار شخص مصیبت زده ، زشت نیست و فقط به نظر شماتت کننده ، نادرست مى آید و با اهداف او سازگارى ندارد؛ براى مثال ، وقتى شخص عملى مانند انفاق را انجام مى دهد که با اهداف شماتت کننده بخیل ، همسان و سازگار نیست ، چنان چه پس از انجام این عمل ، آن شخص ، به مصیبت و بلا دچار شود، شماتت کننده ، این بلا را نتیجه عمل او دانسته ، او را براى رفتار درستش سرزنش مى کند. سرکوفت منافقان به اهل ایمان در بلاها و مصیبت ها، از این قبیل است .
ب – شماتت در برابر رفتار ناپسند
گاه مصیبت دیده را در برابر رفتار ناشایستى مانند ورشکستگى به سبب عدم رعایت موازین دینى در معاملات پیشین او سرزنش مى کنند.
(۳): نکوهش شماتت از دید شرع و عقل
شاد شدن از مصیبتى که براى دیگرى پیش آمده ، از حالت هایى است که عقل و شرع آن را نکوهیده اند. عقل و فطرت بشر، به حکم طبیعت اجتماعى او، انس و مدارا با افراد را مى پسندد و الفت و انس ، با همدردى سازگار است و صد البته که همدردى با دیگران ، با شادى و سرور از مصیبت ایشان سر ناسازگارى دارد؛ از این رو فطرت پاک انسان ، شادى و خوشحالى از بلا و غم دیگران را نمى پسندد، بلکه آن را سرزنش مى کند.
پیشوایان معصوم (علیه السلام ) این رفتار را در عبارت هاى بسیارى نکوهیده و از آن نهى فرموده اند.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید:
برادر خویش را شماتت نکن ؛ (چرا که ) خداوند به او رحم مى کند و تو را مبتلا مى سازد.
حضرت صادق (علیه السلام ) نیز مى فرماید:
من شمت بمصیبه نزلت باخیه ، لم یخرج من الدنیا حتى یفتتن .
کسى که برادر خویش را براى بلایى که بر او وارد شده شماتت کند، از دنیا خارج نمى شود تا گرفتار آن بلا شود.
خشنودى از مصیبت دیگران به هر شکلى ناپسند است ؛ خواه در رفتار بروز کند و آشکار شود یا فقط در درون پنهان بماند؛ اگر چه آشکار کردن شادى ، ناپسندتر و زشت تر است ؛ زیرا افزون بر پستى شخص شماتت کننده ، مایه آزردگى خاطر بلا دیده نیز مى شود و زشت تر و بدتر از همه ، آن که انسان را به دلیل رفتار پسندیده اش شماتت کنند. این سرزنش نهایت پستى و رذالت شخص شماتت کننده را نشان مى دهد، زیرا سرزنش او از این رو است که شخص بلا دیده به میل و خواهش نفسانى او رفتار نکرده و حال که بلایى بر او وارد شده است وى را سرزنش مى کند؛ در حالى که چه بسا این بلا، براى رشد و تکامل فرد مصیبت دیده بر او وارد شده باشد.
هر که در این بزم مقرب تر است//جام بلا بیشترش مى دهند
بانوى قهرمان کربلا حضرت زینب (س ) در پاسخ شماتت سیاه کردارى سیاه کردارى چون یزید بن معاویه – علیهما اللعنه – مى فرماید:
ما رایت الا جمیلا.
من (در کربلا) چیزى جز زیبایى ندیدم .
شهادت در راه یگانه محبوب واقعى ، زیبایى و حیات و زندگانى است ؛ چنان که سرور پرهیزکاران امیر مؤ منان على (علیه السلام ) آن را رستگارى نامید.
اقتلونى اقتلونى یا ثقات//ان فى قتلى حیاتا فى حیات
البته اظهار شادى و سرور در برابر بلایى که بر ستمگران و کفر پیشگاه وارد مى شود، بى ایراد است به شرط آن که این خشنودى فقط براى شکست باطل و پیروزى حق باشد و ارتباطى به مسائل شخصى و خصوصى نداشته باشد؛ چرا که گاه بغض و کینه هاى شخصى انسان را از دیدن بیچارگى دشمنان خویش خشنود مى سازد. محور حب و بغض پسندیده ، خدا است ؛ یعنى انسان باید براى خدا دوست داشته باشد و براى او دشمنى کند؛ پس نفى بدى ها و یادآورى عاقبت شوم ستمگران ، کافران و گناه کاران ، اگر براى بغض از گناه و دشمنى با آن باشد، زیبا و پسندیده است .
(۴): ریشه هاى درونى شماتت
شماتت از افسار گسیختگى نیروى غضب پدید مى آید. آن گاه که نیروى درونى غضب از سرپرستى عقل خارج شود، رذایلى به بار مى آورد که برخى از آن ها ممکن است عامل رفتار ناپسند شماتت شود. این عوامل عبارتند از:
۱ – دشمنى
ضربه زدن و آزردن خاطر از جمله حالت هایى است که دشمنى با دیگران ، آن را پدید مى آورد. دشمن در انتظار یافتن فرصتى مناسب براى لطمه زدن به کسى است که از او نفرت دارد، یا بدین سبب با وارد شدن مصیبت بر فردى که مورد نفرت او است ، سرزنش و سرکوفت را آغاز مى کند تا حس نفرت خویش را ارضا مى سازد.
۲ – خشم و عصبانیت
گاه انسان براى فرو نشاندن آتش خشم خود از دیگرى (بدون وجود دشمنى ) او را سرزنش مى کند.
۳ – حسد
سرزنش بلا دیده مى تواند ابزار مناسبى براى تحصیل خواسته حسود باشد. حسود در صدد از میان بردن شان و منزلت کسى است که به او حسادت مى ورزد و با سرزنش او نزد دیگران مى کوشد تا به خواسته خویش دست یابد.
(۵): پیامدهاى زشت شماتت
سرکوفت و سرزنش دیگران ، پیامدهاى زشت و ناخوشایندى را براى شماتت کننده در دنیا و سراى آخرت به بار خواهد آورد.
۱ – پیامد شماتت در دنیا
ابتلا به مصیبت : اظهار شادى از مصیبت ، موجب گرفتارى شماتت کننده به همان مصیبت مى شود.
همان گونه که گذشت ، امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
هر کس برادر خود را به دلیل مصیبتى که بر او وارد شده است سرزنش کند، از دنیا بیرون نمى رود تا خود گرفتار شود.
۲ – پیامد شماتت در آخرت
عذاب در آخرت : آزار رساندن به مؤ من ، مایه قهر خداوند و عذاب آخرتى است تا آن جا که خداوند فرموده است :
آزار دهنده بنده مؤ من من ، به من اعلام جنگ بدهد.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) آزار دهنده مؤ من را آزار دهنده خویش ، و آزار دهنده خویش را آزار دهنده خدا و آزار دهنده خدا را ملعون معرفى کرده است .
روشن است که سرکوفت زدن به اهل ایمان ، مایه آزردگى خاطر آن ها است و پرهیز از آزار، ضرورت دارد.
(۶): راه هاى درمان شماتت
براى درمان بیمارى باید به آثار و عواقب آن اندیشید. آگاهى از این که فرد شماتت کننده به همان مصیبتى مبتلا خواهد شد که دیگرى را براى آن سرزنش مى کرده است ، ترس و واهمه را در روح او پدید خواهد آورد و به یادآورى مکرر این پیامد، دیگر به شماتت دیگران نخواهد پرداخت .
اندیشه در این که هر بلایى بر سر اهل ایمان بیاید، ممکن است کفاره گناه یا عامل به کمال رسیدن آنان در آخرت شود او را از سرکوفت و سرزنش ایشان باز مى دارد و از سوى دیگر، بلا و گرفتارى و مصیبت ، بر بدى و خوارى نزد پروردگار دلالت نمى کند؛ بلکه دلالت آن بر نزدیکى به خدا بیش تر است . توجه شماتت کننده به مصیبت ها و بلاهایى که بر خودش وارد مى شود، او را از توجه به گرفتارى هاى دیگران باز مى دارد. دقت و تامل در این که چه بسا بلاى نازل شده بر او براى تادیب در برابر خطاهایش بوده است ، او را از اندیشه در احوال دیگران بازداشته ، به خود مشغول مى سازد.
دقت در دور ماندن از رحمت خدا به دلیل آزردن اهل ایمان نیز انسان را به ترک این رفتار زشت سوق مى دهد.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی