فصل دوازدهم : استهزا و سخریه
یا ایها الذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسى ان یکونوا خیرا منهم و لا نساء من نساء عسى ان یکن خیرا منهن .
اى کسانى که ایمان آورده اید! هیچ گروهى از شما گروه دیگر را مسخره نکند. شاید ایشان [= گروه دوم ] از آن ها [= گروه اول ] بهتر باشند و زن هایى ، زن هاى دیگر را مسخره نکنند، شاید ایشان از آن ها بهتر باشند.
مقدمه
یکى از رفتارهاى ناشایست که گروهى براى بى اعتبار کردن دیگران ، از آن بهره مى گیرند، ((استهزا)) یا ((سخریه ))است . استهزا و سخریه ، از جمله بیمارى هاى بسیار زشت و نازیباى زبان است که عواقبى چون آزردگى ، دشمنى و انتقامجویى را در جامعه بشرى به بار آورده ، روح وحدت و یک پارچگى را از میان مى برد. این فصل مى کوشد تا ضمن بررسى ابعاد گوناگون این آفت ، راه هایى براى درمان آن ارائه دهد و موضوعات مورد توجه در آن چنین است :
۱ -تعریف استهزا و سخریه
۲ – اقسام استهزا و سخریه
۳ – نکوهش استهزا و سخریه از دید شرع و عقل
۴ – ریشه هاى درونى استهزا و سخریه
۵ – پیامدهاى زشت استهزا و سخریه
۶ – راه هاى درمان استهزا و سخریه .
(۱): تعریف استهزا و سخریه
تقلید گفتار، کردار یا صفتى از صفات یا نقصى از نقایص دیگرى ، براى خنداندن مردم ، استهزا نامیده مى شود. گاه انسان فقط براى معرفى دیگرى ، لحن گفتار یا شکل رفتار او را نمایش مى دهد و حالت یا صفت او را بیان مى کند، همانند آن که فرد مورد نظرش را با صفت نابینایى یا لنگى مى شناساند که البته این از تعریف استهزا خارج است ؛ ولى گاه همین صفات را جهت خنداندن دیگران بیان مى کند که از رفتارهاى زشت و ناپسند شمرده ، و ((استهزا و سخریه )) نامیده مى شود؛ پس حقیقت استهزا از دو جزء تشکیل شده است : ۱ -تقلید از دیگران ۲ – قصد خنداندن آن ها.
(۲): اقسام استهزا و سخریه
تقلید از دیگرى به دو صورت امکان پذیر است :
الف – صریح (گفتارى و رفتارى )
همانند آن که شکل رفتار (طرز راه رفتن ، غذا خوردن ، نشستن و…) یا لحن و صداى فردى را براى خنداندن دیگران تقلید کند.
ب – غیر صحیح (اشاره اى و کنایه اى )
مثل آن که با ایما و اشاره به گونه اى لحن یا شکل رفتار فرد را بیان کند که موجب خنده دیگران شود.
استهزا از جهت پنهان بودن یا نبودن عیب مورد تقلید نیز به دو نوع قابل تقسیم است :
الف – تقلید عیب پنهان
گاه آن چه دستاویز فرد ریشخند کننده قرا مى گیرد، عیب و نقصى است که دیگران از آن بى اطلاعند و فقط شخص استهزا کننده از آن آگاه است .
ب – تقلید عیب آشکار
گاه مورد استهزا، عیبى است که همه از آن آگاهند.
استهزا از جهت حضور یا غیاب شخصى که مسخره مى شود نیز به دو نوع تقسیم مى شود:
الف .استهزا شخص در حضور خود او
ب .استهزا شخص ؛ غیابش .
نکته مهم دیگر آن که گاه انسان را به دلیل داشتن عیب یا نقصى مسخره مى کنند، مانند مسخر شخص لنگ و کسى که در تکلم و سخن گفتن ، ناتوان است ؛ ولى گاه او را براى رفتار نیکویش استهزا مى کنند؛ همان گونه که کافران و مشرکان ، مؤ منان را براى داشتن ایمان به استهزا مى گرفتند، یا افراد بى مبالات ، اشخاص نیکوکار را مسخره مى کنند.
خداوند متعالى در قرآن کریم مى فرماید:
ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون و اذا مروابهم یتغامزون .
همانا کسانى که گناه کار و مجرمند، همیشه (در دنیا) به مؤ منان مى خندیدند و هنگامى که از کنار ایشان مى گذشتند، (با اشاره چشم و ابرو)مسخره مى کردند.
ریشخندى کرده اند آن منکران//بر مثل ها و بیان ذاکران
تو اگر خواهى بکن هم ریشخند//چند خواهى زیست اى مردار چند
شاد باشید اى محبان در نیاز//بر همین در که شود امروز باز
(۳): نکوهش استهزا و سخریه از دید شرع و عقل
تجاوز به حریم آبروى دیگران و تحقیر ایشان به هر شکل و صورتى مورد نهى عقل و شرع است . خرد بشر بدون نیاز به هیچ راهنمایى ، ستم به تجاوز به حقوق دیگران را زشت و نازیبا، و ستمگر و متجاوز را مستحق سرزنش مى داند و صد البته که استهزا و سخریه از مصادیق روشن ستم و تجاوز است ؛ از این رو، زشتى استهزا و سخریه نزد عقل ، امرى قطعى به شمار مى رود.
شرع نیز به حکم ملازمه احکام عقل و شرع ، ظلم و تعدى در حق دیگران را حرام شمرده ، ظالم را مستحق عقاب مى داند. افزون بر این قرآن کریم و روایات ، این رفتار را با صراحت ، نهى کرده و ممنوع شمرده اند.
خداوند متعالى در قرآن کریم مى فرماید:
یا ایها الذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسى ان یکونوا خیرا منهم و لا نساء من نساء عسى ان یکن خیرا منهن .
اى کسانى که ایمان آورده اید! هیچ گروهى از شما گروه دیگرى را مسخره نکند. شاید ایشان (گروه دوم ) از آن ها (گروه اول ) بهتر باشند و زن هایى ، زن هاى دیگر را مسخره نکنند. شاید ایشان از آن ها بهتر باشند.
در قرآن آمده است :
و وضع الکتاب فترى المجرمین مشفقین مما فیه و یقولون یاویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها.
و نامه اعمال قرار داده مى شود، پس گناه کاران در حال هراس از آن چه در آن است ، نگاه مى کنند و مى گویند: اى واى بر ما! این چه برنامه اى است که هیچ کوچک و بزرگى فروگذار نشده ، مگر آن که آن را به شمار آورده است .
ابن عباس در ذیل این آیه روایت مى کند:
الصغیره التبسم بالاستهزاء بالمؤ من و الکبیره القهقهه بذلک .
صغیره ، لبخندى براى استهزاى مؤ من ، و کبیره ، قهقهه و خنده بلندى براى ریشخند او است .
از سویى اگر شخص را در حضور او ریشخند کنند، موجبات ناخشنودى اش را فراهم آورده و خاطر او را آزرده اند که در این صورت ، استهزا کننده مشمول حکم آزار دهندگان مؤ منان نیز مى شود که آزار دهنده مؤ من ، آزار دهنده خدا است و آزار دهنده خدا ((ملعون )) است ، چنان که رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند:
من آذى مؤ منا فقد آذانى و من آذانى فقد آذى الله و من آذى الله فهو ملعون فى التوراه و الانجیل و الزبور و الفرقان .
کسى که مؤ منى را برنجاند، به تحقیق مرا رنجانده است و کسى که مرا برنجاند، به قطع خدا رنجانده است و کسى که خدا را برنجاند، در تورات و انجیل و زبور و قرآن لعن شده است .
آزار دهنده مؤ من باید به خدا اعلان جنگ بدهد؛ چنان که از حضرت صادق (علیه السلام ) نقل شده است :
قال الله عز و جل لیاءذن بحرب منى من اذى عبدى المؤ من .
خداوند عزوجل مى فرماید: کسى که به بنده مؤ من من آزار رساند، باید به من اعلان جنگ دهد.
استهزا اگر در غیاب شخص و درباره عیوب پنهانش صورت پذیرد، افزون بر حکم استهزا، مشمول حکم غیبت نیز مى شود که خود گناهى بزرگ از گناهان متعدد زبان است . همچنین اگر عیوب پنهان شخص در حضور او موضوع استهزا قرار گیرد، گذشته از حکم استهزا، حکم غیبت را نیز دارا است ؛ اگر چه نام غیبت بر آن صدق نکند. هر گاه شخص را براى رفتار نیک یا ایمان و اعتقاد درستش مسخره کنند، مایه وهن دین خدا شده اند؛ یعنى به ایمان و عمل صالح توهین کرده اند که این گناهى بس بزرگ است .
خداوند متعالى در قرآن کریم ضمن ترسیم حال دوزخیان ، و در پاسخ به تقاضاى بازگشت ایشان به دنیا مى فرماید:
اخسؤ ا فیها و لا تکلمون انه کان فریق من عبادى یقولون ربنا امنا فاغفرلنا وارحمنا و انت خیرالراحمین فاتخذتموهم سخریا حتى انسوکم ذکرى و کنتم منهم تضحکون .
دور شوید و با من سخن نگویید. همانا گروهى از بندگان من مى گفتند: ((پروردگارا! ما ایمان آوردیم ؛ پس ما را بیامرز و بر ما ترحم کن و تو بهترین رحم کنندگانى ، و شما ایشان را به ریشخند گرفتید تا مرا از یاد بردید و بر ایشان مى خندیدید.
(۴): ریشه هاى درونى استهزا و سخریه
استهزا از عوامل درونى گوناگونى سرچشمه مى گیرد که گاه به نیروى شهوت ، و گاه به نیروى غضب مربوط است . براى این رفتار ناپسند، گاه جنبه شهوانى مانند تحصیل مال یا مقام و گاه جنبه خشم و غضب مانند کینه و دشمنى وجود دارد. برخى از این ریشه ها عبارتند از:
۱ – طمع مال یا مقام
مسخره کنندگان براى خوشایند توانگران یا صاحب منصبان ، دیگران را استهزا مى کنند تا از این راه مال یا مقامى به دست آورند که این کار، گاه پیشه آن ها و راه در آمدشان مى شود، مانند دلقک هایى که در دربار پادشاهان خدمت مى کردند و با تمسخر دیگران موجب سرگرمى آن ها مى شدند، و گاه این رفتار ناپسند، شغل آن ها نیست ؛ بلکه فقط برخى اوقات براى خوشایند و خنداندن دیگران ، آن را انجام مى دهند که این نیز فسق ، بوده و انجام دهنده آن فاسق است . امروزه در جوامع بشرى ، برخى از این کارها را ((هنر)) مى نامند و انجام دهنده را هنرمند مى گویند!!!
۲ – کینه و نفرت
تمسخر، گاه براى فرونشاندن خشم و ابراز دشمنى و کینه انجام مى گیرد. انگیزه استهزا کننده در این حالت ، نشان دادن تنفر خویش از شخص مورد نظر او است و با این رفتار مى کوشد تا آبرو و وجهه آن شخص را از بین ببرد. تنفر و دشمنى استهزا کننده از فرد مورد نظرش چه بسا معلول دشمنى او با عقیده فرد مذکور باشد؛ مانند دشمنى کافران با مؤ منان که موجب مى شود مؤ منان را استهزا کنند.
۳ – حسد
حسادت به موقعیت افراد، ممکن است عاملى براى ریشخند کردن آن ها شود. فرد حسود به دلیل نداشتن موقعیت شخص مورد نظرش ، مى کوشد تا به هر صورت ممکن او را از رتبه و شانش پایین آورد.
(۵): پیامدهاى زشت استهزا و سخریه
استهزا، پیامدهاى ناخوشایند و ناپسندى در دنیا و سراى آخرت براى استهزا کننده و جامعه بشرى به بار خواهد آورد که از آن جمله مى توان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف – پیامدهاى دنیایى
۱ -سبک شدن مسخره کننده : مسخره کننده با ارتکاب این رفتار زننده و سبک ، پیش و بیش از دیگرى ، خود را خوار و خفیف مى کند و مایه نزول شان و از بین رفتن وقار خویش مى شود.
۲ – کینه و دشمنى : استهزا، کینه و دشمنى میان مسخره کننده و استهزا شونده را در پى دارد.
۳ – سست شدن پیوند برادرى : تمسخر، پیوند برادرى میان مؤ منان را سست کرده ، از بین مى برد؛ چرا که خنده شنوندگان و بینندگان استهزا، بر تمسخر دیگرى ، رابطه برادرى او با آن ها را ضعیف ، و سرانجام نابود مى کند.
۴ – عقوبت در دنیا: ریشخند کردن دیگران مجازات الاهى در همین دنیا را در پى دارد. چه بسیار کسانى که به آن چه استهزا مى کردند، مبتلا شدند، حضرت زین العابدین (علیه السلام ) در بخشى از گفتارى طولانى به توضیح و تشریح گناهان گوناگون پرداخته است :
والذنوب التى تنزل النقم ….والاستهزاء بهم [بالناس ] والسخریه منهم .
و گناهانى که عذاب و عقوبت را فرود مى آورد: استهزاى مردم و مسخره کردن ایشان است .
هر کى استهزا کند بر خاصگان عشق حق//تیغ قهرش بر سر آید از جلاد قهرمان
ندهدش قهر خدا مهلت که تا یک دم زند//گرچه دارد طاعت اهل زمین و آسمان
عبرت از ابلیس گیرد آنک نسل آدم است//کو به استهزاى آدم شد سیه روى قرآن
تا که بهتان ها نهد آن مظلم تاریک دل//خنبک و مسخرگى و افسوس بر صاحب دلان
احمد مرسل به طعن و سخره بوجهل بود//موسى عمران به تسخرهاى فرعونى چنان
صبرها کردند تا قهر خدا اندر رسید//دود قهر حق برآمدشان ز سقف دودمان
ب – پیامدهاى آخرتى
۱ -استهزا کننده در قیامت ریشخند مى شود. پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
ان المستهزئین بالناس یفتح لاحدهم من باب الجنه فیقال هلم هلم فیجى ء بکربه و غمه فاذا اتاه اغلق دونه ثم یفتح له باب اخر فیقال هلم هلم فیجى ء ببکربه و غمه فاذا اتاه اغلق دونه فما یزاله کذلک حتى ان الرجل لیفتح له الباب فیقال : هلم هلم فما یاتیه .
همانا بر هر یک از مسخره کنندگان مردم ، درى از درهاى بهشت باز، و گفته مى شود: پیش آى . پیش آى . او به سختى و اندوه مى آید و هنگامى که آمد، آن در بسته مى شود؛ سپس در دیگر گشوده ، و گفته مى شود: پیش آى . پیش آى . او (دوباره ) به سختى و اندوه مى آید و هنگامى که آمد، آن در بسته مى شود و این ادامه مى یابد تا دیگر پیش نیاید.
کیفر و پاداش هر کس در قیامت با عمل او متناسب است . اگر کسى را مسخره کرده ، مسخره مى شود. آن گاه که انسان ، سزاى متناسب با عمل خویش را مى چشد، اثر رفتار زشت خود را احساس مى کند. به تعبیر دقیق تر، قیامت ، صحنه ((تجسم اعمال )) یا ((دیدن واقعیت عمل خویش )) است . اعمال انسان ، باطن و واقعیتى دارد که آدمى به دلیل گرفتارى در حجاب هاى دنیایى ، از دیدن آن محروم است و آن گاه که با خروج از دنیا و ورود به قیامت از این حجاب هاى رست ، واقعیت اعمال خویش را آن گونه که هست مى بیند. خداوند بزرگ در قرآن کریم از عاقبت کسانى که اهل ایمان را در دنیا استهزا مى کردند، خبر داده است :
فالیوم الذین آمنوا من الکفار یضحکون على الارائک ینظرون .
پس امروز (قیامت (مؤ منان به کافران مى خندند؛ در حالى که بر تخت هاى مزین بهشتى نشسته اند و نگاه مى کنند.
۲ – از آن جا که مسخره کننده با رفتار زشت خود، مؤ منى را رنجانده است ، به سختى مجازات خواهد شد؛ زیرا آزار مؤ من ، آزار خدا است و آزار دهنده خدا از رحمت خدا به دور است به ویژه اگر رفتارهاى نیک یا اعتقادات درست مؤ من مسخره شود، مجازاتى سنگین تر در آخرت به بار خواهد آورد.
(۶): راه هاى درمان استهزا و سخریه
براى درمان این بیمارى باید به عواقب و پیامدهاى شوم آن اندیشید. استهزا، مایه دشمنى دنیا و عذاب و گرفتارى آخرت است . استهزا موجب خوار شدن مى شود و او را از شان و مقام خویش پایین مى آورد و چه بسا به همان چیزى که دستاویز قرار داده دچار شود. تاریخ حکایت مى کند که حکم پدر مروان به دنبال رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) راه مى افتاد و به قصد تمسخر، از راه رفتن حضرت با حالتى زشت تقلید مى کرد تا روزى رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) متوجه رفتار زننده او شد و فرمود: (از خدا مى خواهم ) همان طور که هستى بمانى . با این جمله ، حکم به مرض اختلاج گرفتار شد و تا آخر عمر به همین مرض مبتلا بود.
شخصى که استهزا را شغل خویش قرار داده باید بداند که روزى دهنده خدا است .
در قرآن کریم آمده است :
و من یتوکل على الله فهو حسبه .
هر کس به خدا توکل کند، خدا برایش است .
کسب خشم و ناخشنودى خدا،مایه قهر او و از بین برنده روزى است . گاه نفرین کسانى که مورد تمسخر قرار گرفته اند، موجب تنگى روزى فرد مسخره کننده مى شود. همچنین استهزا کننده باید به این بیندیشد که اگر خود مورد استهزا قرار مى گرفت ، آیا خشنود مى شد. با اندیشیدن در این نکات ، از استهزاى دیگران منصرف مى شود و در صدد درمان خود بر مى آید.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی