فصل سوم : بهتان
والذین یؤ ذون المؤ منین و المومنات بغیر مااکتسبوا فقداحتملوا بهتانا و اثما مبینا(۲۲۱).
و آنان که مردان و زنان با ایمان را به سبب کارى که انجام نداده اند، مى آزارند، بار بهتان و گناه آشکارى را به دوش کشیده اند.
مقدمه
یکى از رفتارهاى زشت و ناپسند که گاه شاخه اى از غیبت به شمار مى رود، ((بهتان )) است . بهتان همانند بسیارى از رذایل دیگر اخلاقى ، از آفات و بیمارى هاى فراوان به شمار مى رود که نابودى انسجام در جوامع بشرى را در پى دارد.
زشتى این رفتار تا آن جا است که از ناپسندترین بیمارى هاى زبان شمرده مى شود؛ بدین جهت در این فصل به بیان حقیقت و ابعاد گوناگون آن پرداخته مى شود تا بتوان در ترک آن کوشید.
موضوعاتى که از آن ها بحث خواهد شد عبارتند از:
۱ – تعریف بهتان
۲ – اقسام بهتان
۳ – نکوهش بهتان از دید شرع
۴ – ریشه هاى درونى بهتان
۵ – پیامدهاى زشت بهتان
۶ – راه هاى درمان بهتان .
(۱): تعریف بهتان
بهتان در لغت و عرف
((بهتان )) در لغت ، به معناى ((متحیر شدن )) یا ((متحیر کردن )) است (۲۲۲) و نزد عرف ، در معناى ((دروغ بستن به افراد به گونه اى که مایه تحیر شود)) به کار مى رود.
گاه سه کلمه ((بهتان )) ((تهمت )) و ((افترا)) در یک معنا به کار مى روند؛ در حالى که این سه ، هم از نظر لغوى و هم از لحاظ اصطلاحى با هم تفاوت دارند. بهتان ، دروغ بستن ؛ افترا دروغ بافتن ؛ و تهمت ، اظهار بدگمانى است .
حقیقت بهتان در علم اخلاق
بهتان نزد دانشمندان اخلاق نسبت دادن رفتار یا گفتار یا حالتى زشت و ناپسند به کسى است که از آن زشتى ، پاک و منزه است .
روایات بسیارى وجود دارد که به بیان حقیقت این رفتار زشت پرداخته است .
ابوذر غفارى (ره ) مى گوید: از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) پرسیدم :
ما الغیبه ؟ قال : ذکرک اخاک بما یکره قلت : یا رسول الله ! فان کان فیه الذى یذکر به ؟ قال : اعلم ، انک اذا ذکرته بما هو فیه فقدا غتبته و اذا ذکرته بما لیس فیه فقد بهته (۲۲۳).
غیبت چیست ؟ فرمود: این که برادر دینى ات را به چیزى که موجب ناخشنودى او است یادآور شوى . عرض کردم : اى رسول خدا! اگر نقصى که یادآور شدیم ، در او باشد چه ؟ پیامبر فرمود: اگر نقصى را که در او وجود دارد، بازگویى ، غیبت کرده اى و اگر نقصى را که در او نیست ، یادآور شوى ، ((بهتان )) زده اى .
امام صادق (علیه السلام ) نیز مى فرماید:
ان من الغیبه ان تقول فى اخیک ما ستره الله علیه و ان من البهتان ان تقول فى اخیک ما لیس فیه (۲۲۴).
همانا ((غیبت )) این است که چیزى را درباره برادر (مؤ من ) خود، عیبى را که در او نیست ، بگویى .
امام موسى بن جعفر (علیه السلام ) نیز سخنى با همین مضمون دارد:
و من ذکره من خلفه بما هو فیه مما لا یعرفه الناس اغتابه و من ذکره بما لیس فیه فقد بهته (۲۲۵).
شخصى که پشت سر کسى آن چه را که در او هست و مردم نمى دانند، یادآور شود، غیبت کرده و کسى که آن چه را در او نیست ، یادآور شود، ((بهتان )) زده است .
در قرآن کریم آمده است :
و من یکسب خطیئه او اثما ثم یرم به بریئا فقد احتمل بهتانا و اثما مبینا(۲۲۶).
کسى که ((خطا)) یا ((گناهى )) را مرتکب شود؛ سپس بى گناهى را متهم سازد، بار ((بهتان )) و گناه آشکارى را بر دوش گرفته است .
(۲): اقسام بهتان
بهتان بر دو قسم است
۱ – گاه در غیاب کسى به او دروغى مى بندند و رفتار ناپسندى را که مرتکب نشده است ، به او نسبت مى دهند. در این قسم از بهتان ، دو گناه بزرگ نهفته است : یکى دروغ و دیگرى غیبت ؛ زیرا مطلب نسبت داده شده غیر واقعى است و در غیاب شخص هم ابراز شده است (۲۲۷).
۲ – گاه رفتار یا صفتى از صفات زشت نفسانى را که در شخص وجود ندارد، پیش رویش به او نسبت مى دهند که در این قسم از بهتان فقط گناه دروغ نهفته است ؛ ولى از نظر درجات دروغ ، شدیدترین نوع دروغ به شمار مى رود.
زشت ترین قسم بهتان
گاه بهتان زننده ، آن چه را به دروغ نسبت داده ، خود مرتکب نشده است ؛ اما گاهى رفتار ناشایستى را که از خودش سر زده ، به دیگرى نسبت مى دهد که این زشت ترین و ناپسندترین نوع بهتان به شمار مى رود. خداوند متعالى همان طور که گذشت ، در قرآن کریم به همین قسم اشاره دارد؛ آن جا که مى فرماید:
و من یکسب خطیئه او اثما ثم یرم به بریئا فقد احتمل بهتانا و اثما مبینا(۲۲۸).
کسى که ((خطا)) یا ((گناهى )) مرتکب شود، سپس بى گناهى را متهم سازد، بار ((بهتان )) و گناه آشکارى را بر دوش گرفته است .
((حال و ملکه (۲۲۹))) بهتان
بهتان نیز مانند رفتارهاى زشت دیگر، گاه به صورت رفتارى اتفاقى و ناپایدار از انسان سر مى زند که با هوشیارى اندک مى توان به رفع آن پرداخت و به آسانى از تکرار آن جلوگیرى کرد؛ اما این رفتار بر اثر غفلت ، تکرار شده ، به صورت عادت و رفتارى ریشه دار در مى آید تا آن جا که مایه خشنودى بهتان زننده و وسیله اى براى خارج کردن رقیبان از صحنه هاى اجتماعى مى شود، و به صورت ابزارى تبلیغاتى مورد بهره بردارى قرار مى گیرد. این جا است که شخص از ولایت الاهى خارج ، و در ولایت و سرپرستى ابلیس داخل مى شود؛ همان گونه که امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
من روى على مؤ من روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الیشطان فلا یقبله الشیطان (۲۳۰).
هر کس بر ضد مؤ منى سخنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه [اجتماعى ]اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خویش خارج مى کند، و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد، و شیطان هم او را نمى پذیرد.
(۳) – نکوهش بهتان از دید شرع و عقل
بهتان هم مانند بیش تر آفات زبان ، از جمله رفتارهاى مورد نهى شریعت بوده ، حرام است و عامل آن به مجازات و کیفر الاهى گرفتار خواهد شد.
خداوند بزرگ در آیه اى که گذشت ، بهتان را گناهى آشکار معرفى کرده است (۲۳۱). در روایات گوناگون نیز به بهتان زننده ، وعید آتش داده شده است . بر اساس نقل حضرت رضا (علیه السلام ) پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
من بهت مؤ منا او مؤ منه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله یوم القیامه على تل من نار حتى یخرج مما قال فیه (۲۳۲).
هر کس به مرد یا زن با ایمانى بهتان زند یا چیزى را به او نسبت دهد که در او نیست ، خداوند او را در روز قیامت بر تلى از آتش به پا مى دارد تا از آن چه گفته ، خارج شود.
حضرت در گفتارى طولانى که به بیان نشانه هاى شخص فاسق پرداخته ، بهتان را یکى از آن ها معرفى مى کند:
و اما علامه الفاسق فاربعه اللهو و اللغو و العدوان و البهتان (۲۳۳).
…و اما نشانه فاسق چهار چیز است : … و چهارم : بهتان .
حضرت صادق (علیه السلام ) در دعایى طولانى که آن را در آغاز ماه مبارک رمضان مى خواند، از گناهان بزرگ آمرزش مى طلبید و در شمار آنها از بهتان نام مى برد(۲۳۴). از سوى دیگر، بهتان خود نوعى دروغ به شمار مى رود؛ زیرا در آن نسبتى دروغین به دیگرى داده مى شود. همه این موارد دلیل آن است که بهتان حرام بوده ، افزون بر این ، از گناهان بزرگ به شمار مى رود؛ از این رو امام صادق (علیه السلام ) در وصیتى که به اصحاب خویش فرمود، ایشان را از دروغ و بهتان باز داشت :
و ایاکم ان تزلقوا السنتکم بقول الزور و البهتان (۲۳۵).
و بپرهیزید از این که زبانهایتان را به گفتار دروغ و بهتان تیز کنید.
(۴): ریشه هاى درونى بهتان
۱ – دشمنى
گاه انسان براى فرو نشاندن آتش دشمنى و کینه خویش ، به دیگرى دروغ بسته ، نسبت هاى ناپسند مى دهد.
۲ – حسد
گاهى انسان به رتبه ، شان و کمالات دیگرى حسادت کرده ، براى از بین بردن وجهه اش به او بهتان مى زند.
۳ – ترس و فرار از مجازات
گاه انسان از ترس مجازات خطایى که مرتکب شده یا بر طرف کردن نسبت ناروایى که ممکن است به او داده شود، به دیگرى بهتان زده ، دروغ مى بندد.
شجره خبیثه این رذایل در مساءله بهتان ، میوه اى به مراتب تلخ تر از غیبت مى دهد؛ چرا که در غیبت ، عیب و نقص واقعى و موجود در شخص ، به او نسبت داده مى شود؛ در حالى که در بهتان ، آن چه را در او نیست ، به او مى بندند.
(۵): پیامدهاى زشت بهتان
بهتان ، آثار و عواقب زشت و شومى را هم در دنیا و هم در سراى آخرت به بار مى آورد که دامن گیر بهتان زننده مى شود.
الف – پیامدهاى زشت بهتان در دنیا
آثار و عواقب زشت بهتان در دنیا، هم فرد و هم اجتماع را در بر مى گیرد.
۱ – پیامد فردى بهتان :
کسى که به دیگرى بهتان مى زند، از مکر الاهى مصون و سالم مى ماند و سرانجام رسوا مى شود؛ چرا که خداوند آبروى مؤ من را حفظ مى کند و او را از آسیب بهتان دیگران مى رهاند. در روایات هم آمده است : خداوند، کسى را که به دنبال عیب هاى مسلمانان باشد حتى در داخل خانه اش رسوا مى کند(۲۳۶).
این فرد در اجتماع نیز به سرعت شناسایى ، و از ارزش و اعتبارش کاسته مى شود.
۲ – پیامد اجتماعى بهتان :
بهتان بذر دشمنى را در جامعه بشرى پاشیده ، دوستى ها را به دشمنى تبدیل مى کند. بهتان ، حس اعتمادى را که محور تشکیل دهنده واحدهاى کوچک و بزرگ اجتماعى است (۲۳۷)از بین مى برد و مایه متلاشى شدن آن ها مى شود. این صفت ناپسند مى تواند همه روابط را تحت تاءثیر قرار دهد. ازدواج ها را تبدیل به طلاق ، روابط پدر و فرزند را تیره ، و در موارد حاد و شدید، موجب وقوع جنایاتى چون قتل شود.
ب – پیامدهاى آخرتى بهتان
در مورد آثار بهتان در سراى آخرت ، روایات بسیارى وجود دارد که از جمله مى توان به آن چه حضرت رضا (علیه السلام ) از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل فرموده است اشاره کرد:
من بهت مؤ منا او مؤ منه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله یوم القیامه على تل من نار حتى یخرج مما قال فیه (۲۳۸).
هر کس به مرد یا زن با ایمانى بهتان زند یا چیزى را به او نسبت دهد که در او نیست ، خداوند او را روز قیامت بر تلى از آتش به پا مى دارد تا از آن چه [درباره برادر یا خواهر مؤ منش ] گفته است خارج شود.
امام صادق (علیه السلام ) نیز در این زمینه مى فرماید:
البهتان على البرى اثقل من الجبال الراسیات (۲۳۹).
بهتان زدن به شخصى که از آن [بهتان ] برى است ، از کوه هاى محکم و استوار هم سنگین تر است .
با توجه به این روایت ، بهتان و تهمت براى شخصى که از آن برى است ، بسیار سنگین است ؛ اما براى کسى که بهتان زده ، عذاب و گناهى سنگین تر است ؛ ولى او این سنگینى را احساس نمى کند.
من بهت مؤ منا او مؤ منه بما لیس فیه بعثه الله فى طینه خبال حتى یخرج مما قال (۲۴۰).
کسى که به برادر یا خواهر مؤ منش به چیزى که در او نیست ، بهتان زند، خداوند روز قیامت او را در گلى که آب آن چرک است ، محشور مى کند تا از چیزى که گفته است ، خارج شود [و از عهده اش بیرون بیاید.]
از حضرت پرسیده شد: گل خبال یعنى چه ؟ فرمود:
چرکى است که در قیامت از عورت زناکاران خارج مى شود.
(۶): راه هاى درمان بهتان
اندیشه در پیامدهاى شوم بهتان ، و یاد آورى مستمر آن ها، نقش مهمى در باز داشتن انسان از این رفتار ناپسند دارد که سرانجام ریشه کن شدن این آفت از درون نفس انسانى را در پى خواهد داشت .
شخص مبتلا به بهتان باید در صدد تقویت نیروى تقوا و بازدارندگى در خویش باشد؛ از این رو به ذکر همیشگى عواقب بیمارى خویش نیازمند است . دقت و تفکر در احادیثى که به بیان اهمیت فراوان آبروى افراد با ایمان پرداخته است نیز مایه تقویت نیروى تقوا در او شده ، وى را از ریختن آبروى دیگران باز مى دارد.
از حضرت صادق (علیه السلام ) نقل شده است :
المؤ من اعظم حرمه من الکعبه (۲۴۱).
حرمت مؤ من از کعبه عظیم تر است ؛
البته درمان حتمى و قطعى تمام بیمارى هاى رفتارى انسان به برطرف کردن ریشه هاى درونى آن ها بستگى دارد؛ از این رو باید در ابتدا بیمارى بهتان را ریشه یابى کرد و پس از یافتن آن ، به از بین بردنش پرداخت . اگر حسد سرچشمه این رفتار ناشایست است ، باید به نابود کردن آن پرداخت و اگر رذیله اى دیگر، ریشه این بیمارى است ، باید در زوال آن کوشید.
اخلاق الاهی// استاد آیت الله مجتبى تهرانى
۲۲۱-احزاب (۳۳): ۵۸٫
۲۲۲-گاه به صورت ((لازم )) و گاه به صورت ((متعدى )) به کار مى رود.
۲۲۳-حر عاملى : وسائل الشیعه ، ج ۱۲، ص ۲۸۰، ح ۱۶۳۰۸٫
۲۲۴-محدث نورى : مستدرک الوسائل ، ص ۲۸۲، ح ۱۶۳۱۳٫
۲۲۵-کلینى : کافى ، ج ۲، ص ۳۵۸، ح ۶٫
۲۲۶-نساء (۴): ۱۱۲٫
۲۲۷-علامه مجلسى (قدس سره ) اجتماع دو گناه در بهتان غیر حضورى را بعید دانسته ، مى نویسد: و قد یقال فى البهتان انها غیبه و بهتان و تجمتع علیه العقوبتان و هو بعید (علامه مجلسى : بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۴۶)
۲۲۸-نساء (۴): ۱۱۲٫
۲۲۹-حال به صفات ناپایدار درونى و ملکه به صفات پایدار درونى گفته مى شود.
۲۳۰-کلینى : کافى ، ج ۲، ص ۳۵۸، ح ۱٫
۲۳۱-نساء (۴): ۱۱۲٫
۲۳۲-حر عاملى : وسائل الشیعه ، ج ۱۲، ص ۲۸۷، ح ۱۶۳۲۳٫
۲۳۳-علامه مجلسى : بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۲۱٫
۲۳۴-علامه مجلسى : بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۲۸، ح ۱٫
۲۳۵-کلینى : کافى ، ج ۸، ص ۲، ح ۱٫
۲۳۶-رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید:
یا معشر من اسلم بلسانه و لم یخلص الایمان الى قلبه لا تذموا المسلمین و لا تتبعوا عوراتهم ، فانه من تتبع عوراتهم تتبع الله عورته و من تتبع الله تعالى عورته یفضحه فى بیته . (کلینى : کافى ، ج ۲، ص ۳۵۴، ح ۲)
اى کسانى که به زبان اسلام آورده اید و ایمان در دل هاى شما خالص نشده است ، مسلمانان را سرزنش نکنید و اسرار آن ها را پى نگیرید. همانا کسى که عیوب مردم را [چه راست ، چه دروغ ] بجوید، خداوند عیوب او را دنبال مى کند و هر کس که خدا دنبال عیوبش باشد، او را در خانه خودش رسوا مى کند.
۲۳۷-جامعه از واحدهاى کوچکى تشکیل شده که کوچک ترین آن خانواده است ؛ سپس روابط خویشاوندى سببى و نسبى خانواده ها و بعد از آن هم معاشرت هاى دوستانه و ارتباطهاى شغلى و… وجود دارد که جامعه بزرگ بشرى را تشکیل مى دهد.
۲۳۸-حر عاملى : وسائل الشیعه ، ج ۱۲، ص ۲۸۷، ح ۱۶۳۲۳٫
۲۳۹-علامه مجلسى : بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۹۴، ح ۳٫
۲۴۰-کلینى : کافى ، ج ۲، ص ۳۵۷، ح ۵٫
۲۴۱-علامه مجلسى : بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۷۱، ح ۳۵٫