آقا سید هاشم حداد(نعل بند)حکایات عرفای برجسته

نگاه نکردن به نامحرم

میفرمودند: من در تمام مدّت سلوک در خدمت مرحوم آقا (قاضى) نامحرم نمیدیدم، چشمم به زن نامحرم نمى‏افتاد. یک روز مادرم به من گفت: عیال تو از خواهرش خیلى زیباتر است. من گفتم: من خواهرش را تا بحال ندیده ‏ام. گفت: چطور ندیده‏ اى درحالى‏ که بیشتر از دو سال است که در اطاق ما مى ‏آید و میرود و غالباً بر سر یک سفره غذا میخوریم؟!- به رسم أعراب که زنانشان حجاب درستى ندارند، و در منزل غالباً همه با هم محشورند؛ در عین عصمت تامّ و عفّت کامل- من گفتم: و الله که یک بار هم چشم من به او نیفتاده است.

و این عدم نظر نه از روى تحفّظ و خوددارى چشم بوده است؛ طبعاً حالشان این‏طور بوده است.

نظیر این مطلب را مرحوم آیه الله حاج شیخ عبّاس قوچانى از خودشان نقل کردند؛ البتّه در یک أربعین یا بیشتر، مرحوم قاضى دستوراتى براى ذکر و وِرد و فکر به ایشان داده بودند که از جمله آثارش این بود که: هر وقت- در کوچه و بازار که میرفتم- چشمم به زن نامحرمى مى‏افتاد، بدون اختیار پلکهایم به روى هم مى‏آمد؛ و این مشهود بود که بدون اراده و اختیار من است.

روح مجرد//علامه محمد حسین طهرانی

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=