و ملّاى رومى را هم عارفى رفیع مرتبه میدانستند، و به اشعار وى استشهاد مى نمود و او را از شیعیان خالص أمیر المؤمنین علیه السّلام مى شمردند. مرحوم قاضى قائل بودند که: محال است کسى به مرحله کمال برسد و حقیقت ولایت براى او مشهود نگردد. و میفرموده اند: وصول به توحید فقط از ولایت است. ولایت و توحید یک حقیقت مى باشند. بنابراین بزرگان از معروفین و مشهورین از عرفاء که اهل سنّت بودهاند، یا تقیّه میکردهاند و در باطن شیعه بوده اند، و یا به کمال نرسیده اند.
حضرت آقا حاج سیّد هاشم میفرمودند: مرحوم قاضى ایضاً یک دوره از «فتوحات مکّیّه» را به زبان ترکى داشتند که بعضاً آن را هم ملاحظه و مطالعه مى نمودند. حضرت آیه الله حاج شیخ عبّاس قوچانى قَدّس الله روحَه میفرمودند: من هر روز قبل از ظهرها به مدّت دو ساعت به محضر مرحوم قاضى میرفتم، و این ساعتى بود که جمیع شیفتگان و شاگردان ایشان به حضورشان شرفیاب مى شدند
روح مجرد//علامه محمد حسین طهرانی