روزى موسى- علیه السّلام- نشسته بود که شیطان وارد شد و با او«برنسى»رنگارنگ بود چون نزدیک موسى- علیه السّلام- رسید برنس را کند و ایستاد، سلام کرد.
موسى- علیه السّلام- گفت: تو کیستى؟
گفت: منم ابلیس آمدم سلام بر تو کنم، چون مرتبه تو را نزد خدا مى دانستم.
موسى گفت این برنس چیست؟ گفت: این را به جهت آن دارم که دلهاى فرزندان آدم را به وسیله آن به سوى خود کشم. موسى- علیه السّلام- گفت که: کدام گناه است که چون آدمى مرتکب آن شد تو بر آن غالب مى گردى؟
گفت: هر وقت عجب به خود نموده و طاعتى که کرد به نظر او بزرگ آمد و گناهش در نزد او حقیر نمود.
معراج السعاده//ملااحمد نراقی