ملقب به «دانشمند» و متخلّص به «باقی »، شاعر صوفی مشرب و خوشنویس آذربایجانی (متوفی ۱۰۳۹). از تاریخ ولادت و دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست . در تبریز، نزد علاءالدین محمّدبن محمّد تبریزی معروف به علاءبیگ ، به تحصیل علوم و خطاطی پرداخت و به اشتهار رسید؛ سپس به دعوت عبدالرحیم خان خانان ، سپهسالار هند (متوفی ۱۰۳۶)، به هندوستان رفت (تربیت ، ص ۱۴۵؛ دولت آبادی ، ص ۲۴۳؛ ایرانی ، ص ۱۸۷؛ دیهیم ، ج ۲، ص ۷۶)؛ امّا امین احمد رازی او را شاگرد میرزاجان دانسته و گفته است که پس از رفتن او به توران ، باقی نیز به دربار عبدالرحیم خان خانان رفت (ج ۳، ص ۲۴۳)،
سپس به بغداد سفر کرد و در خانقاه مولویه (مولویخانه ) نزد دده مصطفی ، استاد خوشنویسی به مشق خط پرداخت تا اینکه شاه عباس اول صفوی (متوفی ۱۰۳۸) آوازه خطاطی اش را شنید و در ۱۰۳۲ او را برای کتابت گنبد بزرگ و صفّه روبه قبله و طاق در مسجد و ایوان مسجد شاه اصفهان یا مسجد جامع جدید عباسی به اصفهان دعوت کرد (فلسفی ، ج ۲، ص ۳۹۷؛ ایرانی ، ص ۱۸۷؛ دیهیم ، ج ۲، ص ۷۶؛ دولت آبادی ، ص ۲۲۵؛ هدایت ، ص ۲۸۲). استاد دیگرش علیرضا عباسی تبریزی خوشنویس قرن یازدهم ، بود که شاه عباس ، باقی را برای آموختن خط ثلث به او سپرد (فلسفی ، ج ۲، ص ۳۷۴). باقی در نگاشتن خط ثلث و نسخ شهرت داشت .
مرقع قصیده «بُرده » سروده شرف الدین ابوعبدالله محمّدبن سعید بوصیری (متوفی ۶۹۴) در نعت پیامبر (۱۰۳۶) که در کتابخانه مجلس موجود است (دولت آبادی ، ص ۲۲۷؛ تربیت ، ص ۱۴۶) و کتابت صد کلمه ، از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ( به انتخاب جاخظ ) ، به خط نسخ (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۱۱، ص ۳۱۲) از جمله خطوط اوست .
معاصران
باقی با خوشنویسان بنامی چون میرعماد * قزوینی (مقتول در ۱۰۲۴) و باباشاه * اصفهانی معاصر بود. از دیگر معاصران او می توان شیخ بهایی و میرداماد، و از شاگردانش در خطّاطی ، محمدطاهر نصرآبادی ، صاحب تذکره نصرآبادی را نام برد. وی در انواع علوم و مسایل همچون حکمت و ریاضی و علوم ادبی و عربی سرآمد و مقبول علمای آذربایجان و عراق بود (سنگلاخ خراسانی ، ذیل «احوال ملاعبدالباقی تبریزی ») و چون به مسلک صوفیه بسیار علاقه داشت ، به «مولی الجلیل جمال السالکین » و «صوفی تبریزی » وصف می شد (افندی اصفهانی ، ج ۳، ص ۵۹).
آثار او عبارت است از:
تفسیر قرآن مجید به مشرب صوفیانه ؛
شرحی بر صحیفه سجادیه به همان مشرب (همان ، ج ۳، ص ۵۹ ـ۶۰)؛
منهاج الولایه من کتاب نهج البلاغه (شرح فارسی نهج البلاغه بر مشرب تصوف ) که در آن نهج البلاغه را تقسیم بندیِ موضوعی (در دوازده باب ) کرده است . (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به منزوی ، ج ۲، ص ۱۶۹۵)؛
اشعاری در قالب قطعه ، رباعی و مفردات در عرفان و عشق و شکایت از روزگار و اهل آن (دیهیم ، ج ۲، ص ۷۸؛ دولت آبادی ، ص ۲۲۷؛ تربیت ، ص ۱۴۵؛ هدایت ، ص ۲۸۲).
آقابزرگ طهرانی (۱۴۰۳، ج ۹، قسمت ۲، ص ۶۸۲) می گوید که او دیوان داشته و قطعه ای از دیوانش را در مجموعه ای در کتابخانه شیخ موسی اردبیلی در نجف دیده است . سنگلاخ خراسانی (همانجا) نیز گفته که او دیوان شعر داشته است و «تیمنّاً» چند قطعه از اشعار او را با ذکر مشخصات کتابت آنها، آورده است . تربیت (ص ۱۴۵-۱۴۶) چهار رباعی و هدایت (ص ۲۸۲-۲۸۳) دو رباعی از او را نقل کرده اند. نامه ای فلسفی ـ عرفانی نیز از او خطاب به ابراهیم همدانی (متوفی ۱۰۲۶) باقی است که منزوی از نسخ خطی آن نشانی داده است (ج ۲، ص ۱۴۳۹-۱۴۴۰).
منابع :
(۱) محمّدحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی التصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) همو، طبقات اعلام شیعه ، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛
(۳) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء ، چاپ احمد حسینی ، قم ۱۴۰۱؛
(۴) امین احمد رازی ، هفت اقلیم ، چاپ جواد فاضل ، تهران ( بی تا. ) ، عبدالمحمد ایرانی ، پیدایش خطّ و خطّاطان ، مصر ۱۳۰۶ ش ؛
(۵) محمدعلی تربیت ، دانشمندان آذربایجان ، تهران ۱۳۱۴ ش ؛
(۶) عزیز دولت آبادی ، سخنوران آذربایجان ، تبریز ۱۳۵۵ ش ؛
(۷) محمد دیهیم ، تذکره شعرای آذربایجان ، تبریز ۱۳۶۷ ش ؛
(۸) میرزا سنگلاخ خراسانی ، تذکره الخطّاطین ، چاپ سنگی تبریز ۱۲۹۱؛
(۹) نصراللّه فلسفی ، زندگانی شاه عباس اوّل ، تهران ۱۳۶۴ ش ؛
(۱۰) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران ۱۳۴۸-۱۳۵۱ ش ؛
رضاقلی بن محمد هادی هدایت ، تذکره ریاض العارفین ، چاپ مهرعلی گرگانی ، تهران ( ۱۳۴۴ ش ) .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱