*مفسراناصحاب ائمه علیهم السلاماصحاب حضرت امیرالمومنین علی(ع)اصحاب حضرت رسول(ص)

زندگینامه عبدالله بن عباس‏(به قلم استاد بهاء الدين خرمشاهى‏ )

ابن عبّاس، ابو العباس عبد الله بن عباس بن عبد المطلب، پسر عم رسول الله( ص)، محدث، مفسّر، فقيه و مورخ صدر اسلام و از اصحاب خاص پيغمبر( ص) و دوست و مشاور خلفاى راشدين و سردار سپاه و استاندار و نماينده و سفير امير المؤمنين على بن ابى طالب( ع). حضرت رسول( ص) به او عنايت و علاقه خاص داشت و در حق او دعاهايى فرموده است كه مشهور است:« اللّهم فقّهه فى الدين و علم التأويل»/« اللّهم فقّهه فى الدين و علّمه التأويل».

او 1660 حديث از رسول اللّه( ص) نقل كرده است. او قرآن شناسى خود را حاصل صحبت و مصاحبت استادش حضرت امير المؤمنين على( ع) مى‏داند. او را حبر الامّة/ بحر الامة، ترجمان القرآن، و رئيس المفسرين لقب داده‏اند.(- دايرة المعارف تشيع، مقاله« ابن عبّاس»، ج 1/ 344). ابن مسعود با همه جلالت قدر و مقام شامخى كه در قرآن شناسى دارد، او را ترجمان القرآن خوانده است.

مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است، در حق او مى‏گويد:« چون تفسير مى‏كرد، همه چيز را واضح و روشن مى‏كرد».

حضرت على( ع) كه بر او به ويژه در تفسير قرآن مقام استادى داشت، در حق او و تفسيرش فرموده است:« كأنّما ينظر الى الغيب من ستر رقيق».( گويى از وراى پرده‏اى نازك غيب را مى‏بيند). قرآن شناسى و تفسير ابن عباس دو ويژگى داشت. نخست نقل نقادانه از اهل كتاب در قصص قرآنى، و ديگر استناد و استشهاد به شعر عربى/ شعر جاهلى.

معروف است كه عمر در مسائل قرآنى و تفسيرى بيش از همه و پيش از همه به ابن عباس مراجعه مى‏كرده است. هم او و هم ابن عباس مراجعه به شعر قديم( قبل از نزول قرآن) عربى يا شعر عهد جاهليت را براى فهم مفردات قرآنى توصيه مى‏كرده‏اند.

آثار

آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، يكى تفسير اوست. اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين، يا نيمى از تفسير بيضاوى. اين اثر به صورت كتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است، بلكه در دل تفسير بزرگ طبرى محفوظ بوده است. و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامه معروف قاموس، آن را از ميان تفسير طبرى بر آورده‏اند و به صورت كتابى منسجم مدون كرده‏اند. جمع و تدوين فيروزآبادى از اين تفسير تنوير المقباس من تفسير ابن عباس نام دارد و بارها به طبع رسيده است.

اثر قرآنى مهم ديگر ابن عباس لغتنامه‏اى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى. اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول( ص) درباره بعضى سوره‏هاى قرآنى به دست داده‏اند و خوشبختانه محفوظ مانده و سيوطى آن را به ترتيب سوره‏ها( با نظم قرآنى، ولى نه براى همه سوره‏ها) مرتب كرده و در اتقان آورده است، آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ مانده ديگر قديم‏تر است.

نافع بن ازرق و يكى از دوستانش به نام نجدة بن عويمر يك روز كه ديدند ابن عباس فارغ بال در صحن مسجد الحرام نزديك كعبه نشسته است، مدعيانه و براى آنكه به خيال خود عجز ابن عباس را در مسائل قرآنى آشكار كنند، با او سؤالاتى مطرح كرده‏اند و شرح و معناى حدودا دويست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيده‏اند. پاسخهاى ابن عباس همه متين و مستند به شعر كهن است. چنانكه گفته شد اين قديم‏ترين واژه‏نامه قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان سيوطى مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان- مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است.

گلدزيهر درباره اين كتاب و شيوه بى سابقه ‏اش مى‏گويد:« اين بديع‏ترين شيوه تحقيق لغوى در تفسير قرآن است».(- المذاهب الاسلامية فى تفسير القرآن، ص 69، به نقل از التفسير و المفسرون، محمد حسين ذهبى، ج 1/ 75).

ابو بكر بن انبارى از قول او درباره اين شيوه چنين نقل كرده است:« شعر، ديوان عرب است، هرگاه حرفى از قرآن كه خداوند به زبان عربى نازل فرموده است، بر ما پوشيده و دشوار باشد، به ديوان و سرچشمه آن‏[ شعر قبل از عصر نزول قرآن‏] مراجعه مى‏كنيم و شواهد روشنگرى براى آن مى‏يابيم».( پيشين، ج 1/ 76. همچنين درباره ارزيابى نسبت تفسير منسوب به ابن عباس- پيشين، ص 81- 83). نيز- تفسير ابن عباس؛ مسائل نافع بن ازرق.

بهاء الدين خرمشاهى‏

 

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=