نویسنده داستانهای کودکان . در تیر ۱۳۱۸، در تبریز به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات دوره متوسطه و دانشسرای مقدماتی تبریز، از ۱۳۳۶ ش در مناطق روستایی آذربایجان به معلمی پرداخت ، ازینرو با مشکلات روستاییان و موانع تحصیل کودکان آن نواحی آشنا شد و با توجه به مسائل و مشکلات آموزش و پرورش ، بویژه در روستاها، از روشهای آموزش و پرورشِ رایج در ایران انتقاد کرد (قس بهرنگی ، ۱۳۵۱ ش ، ص ۸ ـ۱۱، ۶۴ـ۷۰). حاصل این بررسیهای منتقدانه در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران آمده است (تبریز ۱۳۳۴ ش ؛ تجدید چاپ : تهران ۱۳۴۸ ش و ۱۳۵۱ ش ؛ مشار، ج ۴، ستون ۴۱۴۵). از ۱۳۴۴ ش به یاری تنی چند از دوستانش ، نشریه آدینه را ضمیمه مهد آزادی در تبریز انتشار داد که نخست هر هفته ، سپس دو هفته یک بار منتشر می شد. او در این نشریه با امضاهای مستعاری چون «صاد»، «ص . قارانقوش »، «بهرنگ »، «چنگیز مرآتی »، و «داریوش نواب مراغی » («کارنامه قلمی صمد بهرنگی »، ص ۱۰۵)، روشهای تربیتی رایج را نقد، و با تحلیل فیلمهای بدآموز، اثرات زیانبار آنها را افشا می کرد؛ داستان می نوشت ؛ بزرگان علم و ادب جهان را معرفی ، و گاه پاره ای از آثار آنها را ترجمه می کرد؛ از جمله برخی از داستانهای کوتاه عزیز نِسین ، نویسنده ترک ، که بعد، مجموع ترجمه آنها را با عنوان ما الاغها منتشر کرد (۱۳۴۴ ش ). گردآوری ادبیات عامیانه آذربایجان از دلبستگیهای بهرنگی بود.
نخستین تجربه او در این امر چاپ داستان تلخون بود که با امضای ص . قارانقوش در کتاب هفته (مرداد ۱۳۴۲) منتشر شد (درویشیان ، ص ۶). همچنین با همکاری بهروز دهقانی ، مجموعه متلها و چیستانهای آذربایجانی را به نام تاپماجالار، قوشماجالار (بهار ۱۳۴۵) و ترجمه فارسی افسانه های آذربایجان را در دو مجلّد (جلد اول ۱۳۴۴ ش ؛ جلد دوم ۱۳۴۷ ش ) منتشر کرد (رجوع کنید به ساعدی ، ص ۱۶، ۱۰۶). از دیگر کارهای وی در این زمینه ، تحقیق درباره حماسه کوراوغلو و چاپ داستان کوراوغلو و کچلْ حمزه است (رجوع کنید به بهرنگی ، ۱۳۵۹ ش ، ص ۳۱۱ـ۳۷۵). زمینه اصلی فعالیتهای بهرنگی ، ادبیات کودکان بود که در آن نیز از ادبیات عامیانه و محلی آذربایجان بهره جسته است (قس ساعدی ، ص ۱۰۶ـ۱۰۷). او از آنچه به عنوان ادبیات کودکان انتشار می یافت ، بشدت انتقاد می کرد و معتقد بود که کودکان ایران را باید با واقعیتهای تلخ و دردآلود جامعه شان و زشتیهای اجتماعی که در آن زندگی می کنند، آشنا کرد (قس بهرنگی ، ۱۳۴۸ ش ، ص ۱۲۰ـ۱۲۳).
داستانهای پسرک لبوفروش (همو، ۱۳۵۹ ش ، ص ۱۶۹ـ۱۷۷) و ۲۴ ساعت در خواب و بیداری (همان ، ص ۲۷۷ـ۳۰۸) را با چنین دیدگاهی نوشته است .قصه های بهرنگی که مجموعه آن تحت عنوان قصه های بهرنگ (تهران ، ۱۳۵۹) به طبع رسیده ، دارای سبک و گرایش فرهنگی و زبانی خاصّ خود است . ویژگی بارز سبک قصه نویسی او، کاربرد زبان ساده و سالم و آمیختن محتوای قصه با نیازمندیهای تربیتی روز و طرح مسائل فکرانگیز است ، و در داستانهایی چون اولدوز و کلاغها ، اولدوز و عروسک سخنگو و ماهی سیاه کوچولو ، با بیانی رمزآمیز خوانندگان جوان خود را با تبعیضهای اجتماعی ، مبارزه با زور و ناروایی ، پشتیبانی از ستمدیدگان و کوشش برای کسبِ آزادی آشنا کرده است (قس درویشیان ، ص ۲۶ به بعد؛ نیز رجوع کنید به هزارخانی ، ص ۱۸ـ۲۹). در ۱۳۴۸ ش ، کتاب ماهی سیاه کوچولو در نمایشگاه بین المللی کتاب بولونیای ایتالیا برنده نشان طلا شد (درویشیان ، ص ۴۰).
بهرنگی به مشکلِ سوادآموزی کودکان آذربایجانی که زبان مادریشان ترکی آذربایجانی است ، توجهی خاص داشت (رجوع کنید به بهرنگی ، ۱۳۵۱ ش ، ص ۷۱ـ۷۴) و برای رفع این مشکل کتاب الفبایی تألیف کرد که به چاپ نرسیده است (ساعدی ، ص ۱۶). دفتری هم ترتیب داده بود که در آن اشعار شاعران معاصر ایران را به ترکی ترجمه کرده بود (همو، ص ۱۰۶). او پس از ۲۹ سال زندگی ، در شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس غرق شد.
منابع :
(۱) صمد بهرنگی ، قصّه های بهرنگ ، تهـران ۱۳۵۹ ش ؛
(۲) همـو، کندوکاو در مسائل تربیتی ایران ، تهران ۱۳۵۱ ش ؛
(۳) همو، مجموعه مقاله ها ، تبریز ۱۳۴۸ ش ؛
(۴) علی اشرف درویشیان ، صمد جاودانه شد ، تهران ۱۳۵۶ ش ؛
(۵) غلامحسین ساعدی ، «گجه دور، باخ ، گجه دور»، آرش ، دوره دوم ، ش ۵ (آذر ۱۳۴۷)؛
(۶) «کارنامه قلمی صمد بهرنگی »، آرش ، دوره دوم ، ش ۵ (آذر ۱۳۴۷)؛
(۷) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش ؛
(۸) منوچهر هزارخانی ، «جهان بینی ماهی سیاه کوچولو»، آرش ، دوره دوم ، ش ۵ (آذر ۱۳۴۷).
دانشنامه جهان اسلام جلد۴