نام گرامیش «محمد» است فرزند محمد بن نعمان که به «شیخ مفید» ملقب گشته و به «ابن المعلم» معروف مىباشد. نجاشى نسب او را به تفصیل تا یعرب بن قحطان ضبط کرده است. گویند: یکى از دانشمندان اهل تسنن بنام على بن عیسى رمانى در اثر مباحثهاى که در یکى از موضوعات علمى با وى داشته او را به «مفید» ملقب ساخته است.
مدح و ثناى دانشمندان در باره وى
علماى علم رجال و تراجم از عامه و خاصه (شیعه و سنى) با عبارات گوناگون و تعبیرات مختلفى وى را ستوده و هر کدام بگوشهاى از حیات درخشان این بزرگمرد علم و عمل و دانش و تقوى اشارتى داشتهاند. ابن حجر گوید:
«وى از حد بسیار نازلى از خوراک و پوشاک برخوردار بود، دلى خاشع و عشقى فراوان به علم و دانش داشت. وى نزد دانشمندان بسیارى درس خوانده، و در مکتب فرقه امامیه به اعلى درجه آن دست یافته و بآخرین قلههاى آن رسیده بحدى که در باره او گفته شده: او را بر هر پیشوائى در علم و دانش منتى عظیم است.
پدرش در واسط معلم بود و در همان جا متولد شد و در عکبرى به قتل رسید. گویند:
عضد الدوله بزیارتش مىرفت و بهنگام بیمارى از وى عیادت مىکرد. و شریف ابو یعلى جعفرى که داماد او است گفته: وى (مفید) اندکى در شب مى خوابید سپس برخاسته بنماز و مطالعه و درس و تلاوت قرآن مشغول مى گشت».
عماد حنبلى از ابن ابى طى حلبى نقل کرده که وى گفت: «او یکى از بزرگان شیوخ امامیه، و در علم کلام و فقه و جدل پیشتاز است. وى با قدر و منزلت بزرگى که در دولت آل بویه داشت با این حال با هر صاحب نظرى به بحث و مناظره مى نشست. او بسیار صدقه مى داد، و کاملا فروتن بود، و نماز و روزه فراوان بجا مى آورد، و لباسى زبر و خشن به تن مى کرد، و عضد الدوله زیاد بزیارت وى مى رفت. مردى میان بالا و لاغر اندام و گندم گون بود. هفتاد و شش سال عمر کرد و بیش از دویست تصنیف و تألیف از خود بیادگار گذارد.
تشییع جنازه
داستان تشییع جنازه او مشهور است که در آن روز هشتاد هزار نفر از شیعیان او را تشییع کردند، و در ماه مبارک رمضان در گذشت. خدایش رحمت کند-».
و ابن ندیم گوید : «ابن المعلم ابو عبد الله کسى است که ریاست متکلمان شیعه در عصر ما به او منتهى شده است، وى در صناعت کلام از تمامى همگنان خود پیشى گرفته و بسیار باریک بین و ژرفنگر و خوش حافظه مىباشد. من او را دیدهام و او را مردى بلند پایه در علم و فضیلت یافته ام».
و نیز گوید : «ابن المعلم ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان کسى است که ریاست همگنان او از شیعیان امامیه در علم فقه و کلام و آثار به وى منتهى شده است».
دانشمندانى دیگر نیز بنوبه خود سخنانى در جلالت شأن و علو مقام وى گفتهاند که بجهت رعایت اختصار از ذکر آنها خوددارى مىشود، و آنچه گفته آمد مشتى از خروار، و جرعهاى از دریاى بیکران فضل و دانش اوست، و با این حال از همین مختصر که مذکور شد نمودار مىگردد که شیخ بزرگوار مفید- رضوان الله تعالى علیه- در هر فضیلتى از فضائل که براى انسان کامل امکان دسترسى بآنست از علم و عمل و زهد و تقوا و دیگر فضائل سر آمد معاصرین خویش است و از همه آنان در این گونه فضائل گوى سبقت را ربوده است.
راستى که او مصداق اتم و اکمل، و آیینه تمام نماى این سخن امام على علیه السلام است که فرموده:
«سعى کنید تا چشمهسارهاى دانش، و چراغهاى دیجور، و ژندهپوش، و فراخ دل باشید، که بدین صفات در آسمان معروف، و در زمین مذکور گردید».
جامعیت وى در علم و عمل
اما در باره دانش او همین گفتار ابن حجر بس که: «او را بر هر پیشوائى در علم و دانش منتى عظیم است» صرف نظر از اینکه گفته: «وى به اوج قله دانش دست یافته و عشقى فراوان به علم و دانش دارد». و صرف نظر از گفتار ابن ابى طى که: «وى در علم کلام و فقه و جدل پیشتاز است».
و اما در باره عمل او، همین گفتار شریف ابى یعلى جعفرى در عبادت او کافى است که: «اندکى به شب مىخفت و سپس برخاسته به نماز و مطالعه و درس مىپرداخت»، و همین دلیل است که وى مردى شب زندهدار بوده چه که نماز شب بهترین شاهد اخلاص و صفاى قلب و دعوى صدق ایمان است. و نیز بیشتر روزها را روزه مىداشته که ابن ابى طى گفته: «بسیار نماز و روزه بجاى مىآورد».
و اما در زمینه زهد و سادگى و خشونت لباس و سطح پائین بودن زندگى و فروتنى قلبى وى به سخن ابن حجر گوش فرادار. و باید دانست که خشونت خوراک و پوشاک از ویژگیهاى حضرت مسیح (ع)، و فروتنى قلبى از ویژگیهاى حضرات زکریا و یحیى و مادر یحیى علیهم السلام بوده است.
و اما در زمینه انفاق، سخن ابن ابى طى را بخاطر بسپار، و در زمینه مجاهدت در راه خدا باین گفتار توجه نما که: «او را دویست تصنیف و تألیف است» صرف نظر از تدریس و تعلیم او حتى در ساعات نیمه شب چنان که ابن ابى طى گفته است.
تمامى این صفات و کمالات، از ایمان درست او به حق، و شدت و سختگیرى وى در امور الهى، و استواریش در دین، و عمل خالصانهاش براى حق، و فنایش در ولایت محمد (ص) و آل عصمت علیهم السلام خبر مىدهد، و گواهى صادق بر همه اینهاست.
شاگردانى که بدست وى تربیت یافته و در مکتب او پرورده گشته و از شاخسار دانش او خوشه چیدهاند کسانیند که خود فخر بآنان افتخار مىورزد، و روزگار از شرفى که بوجود آنان یافته بخود مىبالد، و هر کدام چون قمرى در فلک علم و دانش، و ستارهاى در آسمان فهم و کوشش مى درخشند.
در هر رشتهاى از علوم ادبى، فقهى، اصولى، کلامى، تاریخى که بنگرى شاگردان وى را در ردیف اول از صاحبان آن علوم مىیابى، بلکه پارهاى از آنان پایهگذار و یا مجدد آن علوم بودهاند، و نام گرامشان در طول تاریخ آن علوم پیوسته بر سر زبانهاست. البته مرحوم شیخ مفید که استاد همه آنهاست رأس و رئیس و اصل و ریشه تمامى ایشان بحساب مى آید.
راستى که خداى سبحان– جل جلاله- تا چه اندازه نظر لطف و عنایت به وى داشته! نخستین بار بذر وجودش را در نژادى اصیل و با فضیلت بکاشت، سپس او را از ذهنى تیز، و حافظهاى نیرومند، و نبوغى سرشار، و عقلى کامل، و ژرفنگرى ویژهاى برخوردار ساخت، تا اینکه بدرجهاى از علم و دانش و فضیلت رسید که دانشمندان عامه و خاصه بر استادى و تفوق و برترى و پیشتازى وى گواهى دادهاند، و کارش بجائى رسیده که تألیف گرانمایهاش تمامى پر بار و متناسب با نیازهاى عصر خویش، و خود در مباحثاتش پیروز، و نظریاتش همه صائب و درست مى باشد.
راستى که مىتوان موقعیت این بزرگ دانشمند را در میان اقران و امثالش همچون قمرى در وسط آسمان و خورشیدى در میان منظومه شمسى و شاه فرد ممتاز گردنبند مروارید تمثیل نمود.
راستى که وى از همه معاصرینش نیکوتر، و خوش فهمتر، و در خوراک و پوشاک خشنتر، و از لحاظ عقل وافرتر، و از نظر علم و دانش برتر، و از جهت جهاد در راه خدا کوشاتر بود. زمان بوجودش ارج یافت، و مشام تاریخ از بوى خوشش تازه گشت، و زنان از زائیدن چون اویى عقیم گشتند.
ما کجا مى توانیم به کنه عظمت او پى ببریم، هرگز؟! اوصاف او در قله اى بلند و دور از دسترس است که گامهاى وصف ما هر چند بلند باشد به فراز آن نرسد، و هر چند بکوشیم به عشرى از فضایل و کمالات او دست نیابیم. پس ناگزیر به عجز و ناتوانى خویش اعتراف مىکنیم و سخن را بهمین مقال بپایان مىبریم، و سلام و درود خداوندى را بر روان پاک وى نثار مىداریم.
گوهر پاک وى از مدحت ما مستغنى است فکر مشاطه چه با حسن خدا داد کند
اساتید وى
اساتید و دانشمندانى که مرحوم مفید از خرمن دانش آنان بهره برده و آثار و احادیث پیامبر (ص) و آل عصمت (ع) و دیگر مسائل علمى را از آنان روایت نموده بسیارند و تعداد آنان بالغ بر شصت نفر مى باشد که در اینجا بنام ده تن از معروفین و مشهورین آنان ذیلا اشارهاى مى رود :
۱- احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمى
۲- جعفر بن محمد بن قولویه قمى
۳- على بن محمد بن زبیر کوفى
۴- محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى (شیخ صدوق)
۵- محمد بن عمر تمیمى بغدادى معروف به ابن الجعابى
۶- محمد بن عمران مرزبانى
۷- محمد بن احمد بن جنید کاتب اسکافى
۸- محمد بن حسین بزوفرى
۹- محمد بن على بن ریاح قرشى
۱۰- حسین بن على بن ابراهیم معروف به «جعل»
شاگردان وى
چنان که گذشت شاگردانى که در مکتب وى تربیت یافتهاند جملگى از بزرگان علم و استوانه هاى مذهب بودهاند که از جمله مى توان:
مرحوم سید مرتضى،
و سید رضى (جامع نهج البلاغه)،
و شیخ طوسى،
و نجاشى،
و سلار،
و مظفر بن على حمدانى (از سفراء امام زمان)،
و کراجکى
را نام برد، و تعداد آنان به شانزده تن مى رسد که اسامى شریف آنان در مقدمه بحار الانوار و غیره آمده است.
تألیف وى
همان طور که در ابتداى مقال اشاره شد مرحوم مفید بیش از دویست تصنیف و تألیف از خود بیادگار گذاشته که دست غدار روزگار اکثر آنها را از بین برده است و نام ۱۹۴ کتاب از آنها در کتب تراجم و فهرستها آمده که بجهت رعایت اختصار از برشمارى و تکرار آنها خوددارى مىشود ، و از معروفترین آنها مىتوان از: الارشاد، و الجمل، و الفصول العشره، و امالى، و اوائل المقالات، و شرح عقاید صدوق، و مقنعه در فقه نام برد.
تاریخ ولادت و وفات و محل دفن وى
مرحوم شیخ مفید در ۱۱ ذى قعده سال ۳۳۳ یا ۳۳۸ در عکبرى که از نواحى دجیل عراق است دیده بجهان گشود، و در شب جمعه چهارم ماه مبارک رمضان سال ۴۱۳ در بغداد دیده از جهان بر بست. تشییع جنازه با شکوهى از وى بعمل آمد که هشتاد هزار نفر در آن شرکت داشتند، و مرحوم سید مرتضى در میدان اشنان همان شهر بر وى نماز گزارد. پیکر او را نخستین بار در خانهاش دفن کردند و پس از چند سال به مقابر قریش انتقال داده شد و پایین پاى حضرت جواد علیه السلام کنار آرامگاه استاد بزرگوارش ابن قولویه بخاک سپرده شد.
وى مدت هفتاد و پنج سال یا بیشتر در کمال عزت و شرافت و سعادت و فضیلت و طهارت در این دنیا زیست، و پس از عمرى تلاش و کوشش در راه تحقق آرمانهاى الهىاش و دفاع از حق و حقیقت و شناساندن و چهره پلید باطل دار فانى را بدرود گفت. سلام و درود خداوند بر او در آن روز که متولد شد و در آن روز که دیده از جهان بر بست و در آن روز که زنده از قبر بر انگیخته خواهد گشت .
مقدمه ، الأمالی (للمفید) / ترجمه استاد حسین استاد ولى