زندگینامه سلیمان حییم (متوفی۱۳۴۸ش) ( مؤلف نخستین لغتنامه هاى جامع دوزبانه در ایران)

 مؤلف نخستین لغتنامه هاى جامع دوزبانه در ایران. حییم، بر وزن حکیم، بدون تشدید خوانده مى شود. وى در ۱۳۰۴/ ۱۲۶۶ش در تهران در یک خانواده یهودى شیرازى زاده شد. پدرش، حییم اسحاق، بزرگ شده تهران و لحافدوز بود.

تحصیلات سلیمان در مکتبخانه آغاز شد و در مدرسه نور (میسنوراللّه)، متعلق به مبلّغان مسیحى، و پس از آن در دبیرستان اتحاد تهران ادامه یافت که در آنجا فرانسه و عبرى خواند. در نوزده سالگى وارد کالج امریکایى تهران (بعداً دبیرستانالبرز) شد و پس از پایان تحصیلات در ۱۳۳۳/ ۱۲۹۴ش، در همانجا شروع به تدریس کرد (داریوش حییم، ص ۳؛ امامى، ج ۲، ص ۱۹۱؛ آصف، افقبینا، سال ۲، ش ۱۰، ص ۲۴؛ د. ایرانیکا، ذیل مادّه).

پس از ورود میلسپو، مستشار مالى امریکایى، و کارشناسان امریکایى به ایران، حییم به عنوان مترجم در وزارت مالیه استخدام شد و در همین دوران، به اقتضاى نیاز جامعه، تألیف فرهنگهاى دو زبانه خویش را آغاز کرد. وى در اواسط دهه ۱۳۱۰ش به استخدام شرکت نفت ایران و انگلیس درآمد و پس از ریاست دارالترجمه آنجا، به ریاست اداره خرید شرکت نفت برگزیده شد. وى در این سمت، راه را بر سوءاستفاده عده اى از همکاران خود بست و در نتیجه دشمنى آنها، در اواسط دهه ۱۳۳۰ش استعفا و تقاضاى بازنشستگى کرد (داریوش حییم، ص ۳ـ۴؛ امامى، ج ۲، ص ۱۹۲).

حییم، به شهادت آثارش، به جز انگلیسى، زبانهاى فرانسه و عبرى و احتمالا عربى را به خوبى، و ترکى و آلمانى و روسى را در حدى که از لغتنامه هاى آنها استفاده کند، مى دانسته است. اظهارنظرهاى دقیق او درباره لغاتِ ترکىِ دخیل در فارسى، این تصور را ایجاد کرده بوده که وى از یهودیان تبریز بوده است (امامى، ج ۲، ص ۱۹۳).

حییم زبان عبرى و علوم دینى یهودى را از کودکى نزد حاخام حییم موره آموخت و به تدریج نقش دستیار استادش را پیدا کرد و به دلیل نابینایى وى، سخنان او را روى کاغذ مى آورد که حاصل آن سه کتاب (به نامهاى دِرِخ حییم، پاته الیاهو، و گِدولت مردخاى) است (داریوش حییم، ص ۷، ۱۰؛ آصف، افق بینا، سال ۲، ش ۱۰، ص ۲۵).

احاطه حییم به اصطلاحات یهودى و مسیحى از امتیازات فرهنگهاى اوست و ظاهراً ترجمه مقالات راجع به دین یهود در دایره المعارف فارسى، به سرپرستى غلامحسین مصاحب، نیز از اوست (امامى ج ۱، ص ۱۸۳، ج ۲، ص ۲۰۹).

حییم به ادبیات فارسى عشق مى ورزید و دیوانهاى حافظ و سعدى کتاب بالینى او بود. او قادر بود در سبکهاى گوناگون به انگلیسى و عبرى و فارسى شعر بگوید، اما عمده اشعارش به فارسى است، اما آنها را به چاپ نرساند (داریوش حییم، ص ۵ـ۶؛ امامى، ج ۲، ص ۱۹۴؛ آصف، افقبینا، سال ۲، ش ۱۱، ص ۳۵). وى از پیشکسوتان نمایشنامه نویسى در ایران نیز محسوب مى شود و قصه هاى یوسف و زلیخا، روت و نَعومى، اِستر و مُردخاى (هر سه از قصه هاى تورات) را به شکل نمایشنامه منظوم تنظیم کرد که در زمان حیاتش اجرا شد. نمایشنامه یوسف و زلیخا در ۱۳۰۷ش به چاپ رسید (امامى، همانجا؛ صیاد، ص ۲۸۰ـ۲۸۱).

رحلت

سلیمان حییم در ۱۳۴۸ش بر اثر سکته قلبى درگذشت (رجوع کنید به داریوش حییم، ص ۴).

آثار

سلیمان حییم اولین فرهنگ دوزبانه خود را، به نام فرهنگ جامع انگلیسى ـ فارسى، ارائه کرد. جلد اول در ۱۳۰۸ش و جلد دوم در ۱۳۱۱ش در تهران به چاپ رسید. این فرهنگ مفصّل و روشمند، به دلیل همکارى با امریکاییان در کالج البرز و گروه میلسپو و دستیارانش، گرایش به انگلیسىِ امریکایى دارد. حدود ده سال بعد، همین فرهنگ با ویرایش و توسعه واژگان و با نام فرهنگ بزرگ انگلیسى ـ فارسى چاپ شد (تهران ۱۳۲۰ش و ۱۳۲۲ش، ج ۲). در آن زمان حییم در شرکت نفت ایران و انگلیس کار مى کرد و با اصطلاحات بریتانیایى بیشتر سر و کار داشت. در این فرهنگ، گرایش انگلیسىِ بریتانیایى غالب است (سلیمان حییم، ص ۷؛ امامى، ج ۲، ص ۱۹۶).

حییم که قواعد کار را به درستى شناخته بود، چندى بعد، با استفاده از برگه هاى مدخلهاى کتاب اول، فرهنگ جامع فارسى ـ انگلیسى را در دو جلد به چاپ رساند (تهران ۱۳۱۲ش و ۱۳۱۴ش) (امامى، ج ۲، ص ۱۹۷) و از آن پس، فرهنگنویسى را تا آخر عمر ادامه داد.

فرهنگ بزرگ انگلیسى به فارسى حییم مفصّلترین اثر اوست که حدوداً شامل ۰۰۰،۵۵ مدخل و ۰۰۰، ۲۵ زیرمدخل است که از میان مجموعهاى از لغتنامهها دستچین شده است. چون وى عقیده داشت آموختن علم اولین شرط پیشرفت اجتماعى است، سهمى که در این فرهنگ براى لغات علمى قائل شده بیش از حد معمول فرهنگهاى عمومى است (همان، ج ۲، ص ۱۹۹).

حییم سالها اصطلاحات رایج در حرفههاى گوناگون را به دقت ضبط کرده بود و مى کوشید به جاى ساختن لغت، واژههایى را که بین اهل فن مرسوم است به کار بَرَد. گفته اند که گاه در جستجوى ریشه بعضى لغات، کار خود را رها مى کرده و به گفتگو با صنعتگرى که مشغول کار بود، مى پرداخت (رجوع کنید به ادهمى، ص ۱۴؛ امامى، ج ۲، ص ۲۰۲). سلیمان حییم با زبان و ادبیات فارسى و آثار بزرگان ادب و لغات کهن آشنا بود و در دادن معادلها ترجیح مى داد از کلمات فارسى (هر چند غیر مصطلح و مهجور) و سپس از کلمات عربى استفاده کند و کلمات اروپایى رایج در فارسى را عمداً به کار نمى برد (امامى، ج ۲، ص ۲۰۰).

در اواخر کار حییم، از شیوه کار وى و عدم انطباق آن با آخرین معیارهاى جهانى، انتقادهایى شده بود (رجوع کنید به مهان، ص ۶۳۵ـ۶۳۷) اما سهم وى در فرهنگنویسى در ایران انکارناپذیر است و برخى بر آناند که هیچ فرهنگنویسى در ایران از آثار او بى نیاز نخواهد بود (رجوع کنید به امامى، ج ۱، ص ۱۸۴؛ حقشناس و همکاران، پیشگفتار، ص ۱۲؛ د. ایرانیکا، همانجا). مینوى (ص ۱۳۵ـ۱۳۶) معتقد بود که براى نوشتن فرهنگ فارسى جدید، کسى شایسته تر از حییم وجود نداشت و طرحى نیز به اتفاق خانلرى* و حییم براى این کار تهیه شده بود.

فرهنگهاى حییم عبارتاند از:

فرهنگ جامع انگلیسى ـ فارسى در دو جلد (۱۳۰۸ش و ۱۳۱۱ش)؛

فرهنگ جامع فارسى ـ انگلیسى در دو جلد (۱۳۱۲ش و ۱۳۱۴ش)؛

فرهنگ فرانسه ـ فارسى (۱۳۱۶ش)؛ فرهنگ بزرگ انگلیسى ـ فارسى، دو جلدى (۱۳۲۰ش و ۱۳۲۲ش)؛

فرهنگ انگلیسى ـ فارسى (۱۳۳۱ش)؛

فرهنگ فارسى ـ انگلیسى (۱۳۳۳ش)؛

امثال فارسى ـ انگلیسى (۱۳۳۴ش)؛

فرهنگ کوچک انگلیسى ـ فارسى (۱۳۳۵ش)؛

فرهنگ عبرى ـ فارسى (۱۳۴۰ش)؛

فرهنگ کوچک فرانسه ـ فارسى (۱۳۴۵ش)؛

و فرهنگ فارسى ـ عبرى،

که حییم فرصت اتمام آن را نیافت و پس از او چهار گروه کار وى را ادامه دادند و به تدریج آن را تکمیل و ویرایش کردند. آخرین گروه، به سرپرستى دکتر یونس حمامى لاله زار، کار را به پایان رسانده و آماده انتشار کرده اند. کمتر از بیست درصد این کتاب یادداشتهاى شخص حییم است و نویسندگان بعدى تلاش کرده اند که به سیاق مؤلف کار را ادامه دهند؛ یعنى به روال فرهنگهاى وى، تمام لغات را با همخانوادهها و عبارات و مثلهاى مشهور و نیز معادل اسامى بیاورند. ضمن اینکه بسیارى از معادلها، روزآمد و مدخلهاى جدید نیز اضافه شده است (حمامى لالهزار، مصاحبه مورخ آذر ۱۳۸۴).



منابع:
(۱) بیژن آصف، «استاد سلیمان حییم»، افق بینا، سال ۲، ش ۱۰ (تیر ـ شهریور ۱۳۷۹)، ش ۱۱ (مهر ـ دى ۱۳۷۹)؛
(۲) داود ادهمى، «یادى از استادى یگانه»، در یهودیان ایرانى در تاریخ معاصر، ج ۳، ویراستار: هماسرشار، بورلى هیلز، کالیفرنیا: مرکز تاریخ شفاهى یهودیان ایرانى، ۱۹۹۹؛
(۳) کریم امامى، از پست و بلند ترجمه، تهران ۱۳۷۲ـ۱۳۸۵ش؛
(۴) علىمحمد حقشناس، حسین سامعى، و نرگس انتخابى، فرهنگ معاصر هزاره انگلیسى ـ فارسى، تهران ۱۳۸۴ش؛
(۵) یونس حمامى لالهزار، انجمن کلیمیان ایران، تهران، مصاحبه، آذر ۱۳۸۴؛
(۶) داریوش حییم، «پدرم سلیمان حییم»، در یهودیان ایرانى در تاریخ معاصر، همان؛
(۷) سلیمان حییم، فرهنگ بزرگ انگلیسى ـ فارسى، تهران ۱۳۶۹ش؛
(۸) پرویز صیاد، «در یادواره سلیمان حییم»، در یهودیان ایرانى در تاریخ معاصر، همان؛
(۹) م. مهان، «(درباره )فرهنگ حییم: انگلیسى ـ فارسى»، راهنماى کتاب، سال ۱۱، ش ۱۰ـ۱۲ (اسفند ۱۳۴۷)؛
(۱۰) مجتبى مینوى، «نامهاى از مینوى به یحیى مهدوى: هفتم دى ماه ۱۳۳۹»، راهنماى کتاب، سال ۲۰، ش ۱ و ۲ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۶)؛

(۱۱) EIr. s.v. “Haim, Solayman” (by Amnon Netzer).

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۴ 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *