اصحاب حضرت ولی عصر(عج)

زندگینامه حسین‌بن روح نوبختى(متوفی۳۲۶ ه ق)

 ابوالقاسم حسین‌بن روح‌بن ابی‌بحر، سومین نایب خاص از نایبان چهارگانه امام زمان عجل‌اللّه‌فرجه‌الشریف. سال ولادت وى معلوم نیست. آشنایى وى با گویشِ فارسى اهالى آبه (نزدیک ساوه) و مناسبات نزدیکش با مردم آنجا (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ج ۲، ص ۵۰۳ـ۵۰۴؛ طوسى، ص ۱۹۵)، احتمال قمى بودن وى را تقویت می‌کند (اقبال آشتیانى، ص ۲۱۴)، چنان‌که در جایى (رجوع کنید به کشى، ص ۵۵۷) قمى خوانده شده؛ اما در منابع، بیشتر به نوبختى مشهور است. انتساب وى به خاندان نوبختى، به احتمال بسیار، از سوى مادرش بوده است (اقبال آشتیانى، همانجا). او روحى نیز خوانده شده است (طوسى، ص ۲۲۵). وى در ۱۸ شعبان ۳۲۶ درگذشت و در بغداد، در منطقه نوبختیه، به خاک سپرده شد (رجوع کنید به صولى، ص ۱۰۴؛
طوسى، ص ۲۳۸).

نام حسین‌بن روح و سه نایب دیگر و گزارشهاى مرتبط با نیابت آنان، در میان منابع موجود شیعى، نخستین‌بار در کمال‌الدین و تمام‌النعمه فى اثبات‌الغیبه و کشف‌الحیره ابن‌بابویه (متوفى ۳۸۱) و بعدها، به گونه‌اى تفصیلى و تکمیلى، در کتاب‌الغیبه شیخ طوسى (متوفى ۴۶۰) آمده است.

گزارشهاى این دو کتاب، به‌ویژه دومى، عمدتاً مبتنى بر مطالب دو کتاب است که امروزه در دست نیستند: اخبار أبى عمرو و أبی‌جعفر العمریین نوشته ابونصر هبه اللّه‌بن احمدبن محمد معروف به ابن‌بَرنیه کاتب (زنده در سال ۴۰۰) و اخبارالوکلاءالاربعه نوشته احمدبن علی‌بن عباس‌بن نوح سیرافى (متوفى ح ۴۱۳) که بیشتر مطالب آن برگرفته از کتاب ابونصر است. ابونصر نیز، از طرف مادر، نوبختى بوده است (رجوع کنید به طوسى، ص ۲۲۶) و از مهم‌ترین راویان اخبار حسین‌بن روح به شمار می‌آید (اقبال آشتیانى، ص ۲۲۱؛د. اسلام، چاپ دوم، ذیل “Safir.1″؛براى نمونه استنادات طوسى به اقوال او رجوع کنید به ص ۱۷۸، ۲۱۵ـ۲۱۷، ۲۲۰).

درباره زندگى حسین‌بن روح پیش از دوره نیابت اطلاعاتى در منابع آمده است. گفته‌اند وى باب و دستیار نزدیک امام عسکرى علیه‌السلام بود (رجوع کنید به ابن‌شهرآشوب، ج ۳، ص ۵۲۵؛اقبال آشتیانى، ص ۲۱۴)؛اما با توجه به سال رحلت امام عسکرى (۲۶۰) و سال وفات حسین‌بن روح (۳۲۶)، پذیرش این خبر دشوار است (نیز رجوع کنید به د. ایرانیکا، ذیل «حسین‌بن روح»). او دو یا سه سال پیش از وفات نایب دوم و آغاز نیابتش، عامل مالى او بوده و مسئولیت حفاظت اموال و ارتباط میان او و دیگر عاملان امام دوازدهم را برعهده داشته است (ابن‌بابویه، ج ۲، ص ۵۰۱ـ۵۰۲؛طوسى، ص ۲۲۵ـ۲۲۶).

با وجود این، براساس گزارشهایى در کتاب الغیبه طوسى، بیشتر امامیه انتظار داشتند کسان دیگرى چون جعفربن احمدبن مُتَیل قمى یا پدرش که از اصحاب خاص نایب دوم بودند یا عالم و متکلم مشهور، ابوسهل اسماعیل‌بن على نوبختى (متوفى ۳۱۱)، براى مقام نیابت انتخاب شوند (ص ۲۲۵، ۲۴۰).

اما باید گفت حسین‌بن روح، چنان که در گزارشى از امّکلثوم دختر نایب دوم نقل شده است، سالها وکالت ابوجعفر را بر عهده داشته و از خواص و نزدیکان او بوده تا آنجا که ابوجعفر مسائل خصوصى زندگی‌اش را به او می‌گفته و علاوه بر وجوهات معمول، مقررى ویژه‌اى به او می‌داده است. این توجهات فراوان نایب دوم به حسین‌بن روح موجب جلالت قدر و منزلت رفیع او نزد شیعیان شد و این امر تا آن زمان که نیابت حسین‌بن روح اعلام شد ادامه داشت (طوسى، ص ۲۲۷).

براساس منابع، ابوجعفر عَمْرى در حال احتضار، گروهى از بزرگان شیعه از جمله ابوسهل نوبختى، ابوعلى محمدبن همام اسکافى و ابوعبداللّه‌بن محمد کاتب را نزد خود گردآورد و در حضور ایشان به طور رسمى حسین‌بن روح را به عنوان نایب بعد از خود اعلام کرد. عمرى در این جلسه تصریح کرد که مأمور به انجام این کار بوده و به این ترتیب به تکلیف خود عمل کرده است (ابن‌بابویه، ج ۲، ص ۵۰۳؛طوسى، ص ۲۲۶ـ۲۲۷).

حسین‌بن روح بعد از وفات نایب دوم در ۳۰۴ یا ۳۰۵، طى تشریفات رسمى در دارالنیابه بغداد مقام نیابت امام غایب را برعهده گرفت. زکاء، خادم نایب دوم، بنابه وصیت او عصا و کلید صندوقچه‌اش را به حسین‌بن روح تحویل داد (ذهبى، همانجا). نخستین توقیع از جانب امام عصر به‌دست او در شوال ۳۰۵ عرضه شد (طوسى، ص ۲۲۷ـ۲۲۸). یکى از وقایع مهم در دوره نیابت حسن‌بن روح فتنه‌اى بود که ابوجعفر محمدبن على شلمغانى معروف به ابن‌عَزاقِر برپا کرد.

وى از عالمان شیعه در بغداد و از نزدیکان حسین‌بن روح بود و حسین‌بن روح در اصلاح کتاب فقهى وى، التکلیف، با او مشارکت کرد (طوسى، ص ۲۲۸، ۲۳۹، ۲۵۱ـ۲۵۲). مهم‌تر از همه اینکه حسین‌بن روح در پنج سالى که در میان مردم نبود (رجوع کنید به ادامه مقاله)، شلمغانى را به نیابت خود منصوب کرد، اما وى، با سوءاستفاده از موقعیت خود، ابتدا خود را به جاى او باب معرفى کرد و بعدها حتى ادعاى نبوت و الوهیت کرد.

با آشکار شدن انحراف وى، حسین‌بن روح که در حبس بود، شیعیان را از ارتباط با او منع کرد و در ۳۱۲ توقیع امام غایب در لعن او صادر شد (طوسى، ص ۱۸۷، ۲۵۲ـ۲۵۳؛نیز رجوع کنید به طبرسى، ج ۲، ص ۲۹۰)، این توقیع در ۳۱۷ علنى شد. شلمغانى نیز سرانجام در ۳۲۲ یا ۳۲۳، به حکم خلیفه به دار آویخته شد (طوسى، ص ۲۵۴؛براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به اقبال آشتیانى، ص ۲۲۲ـ۲۲۴، ۲۳۵ـ۲۳۷؛نیز رجوع کنید به شلمغانى*). یکى از کسانى که در ابتدا منکر نیابت حسین‌بن روح شدند محمدبن فضل موصلى بود که حسن‌بن على وَجناء نصیبى او را نزد حسین‌بن روح آورد و او با دیدن کرامتى از حسین‌بن روح به نیابتش یقین پیدا کرد (طوسى، ص ۱۹۲ـ۱۹۳؛براى تفصیل ماجرا رجوع کنید به جبارى، ص ۴۷۳).

در دوران نیابت حسین‌بن روح، بسیارى از اعضاى خاندان نوبختى در دستگاه خلافت عباسى مناصب ادارى و دیوانى داشتند و بر اوضاع و احوال جامعه امامیه بغداد بسیار اثرگذار بودند (رجوع کنید به نوبختیان*). برخى از افراد مشهور این خاندان، که با حسین‌بن روح معاصر و مرتبط بودند، عبارت‌اند از:

۱) ابوسهل نوبختى، که نفوذى فوق‌العاده در دستگاه خلافت داشت و در بخشى از دوره نیابت حسین‌بن روح ریاست شیعه را عهده‌دار بود (طوسى، ص ۲۲۶ـ۲۲۷؛نیز رجوع کنید به اقبال آشتیانى، ص ۹۷، ۱۰۱، ۱۰۶).

۲) احمدبن ابراهیم نوبختى، که پاسخهاى حسین‌بن روح به سؤالات شیعیان را می‌نوشت (اقبال آشتیانى، ص ۲۴۳؛رجوع کنید به طوسى، ص ۲۲۸ـ۲۲۹).

۳) موسی‌بن حسن نوبختى، معروف به ابن‌کبریاء. او از عالمان و منجمان بزرگ آن دوره بود و ابونصر هبهاللّه‌بن محمد کاتب، راوى اخبار نایبان چهارگانه، برخى از اخبار مرتبط با حسین‌بن روح را از او روایت کرده است (رجوع کنید به طوسى، ص۱۷۸، ۲۳۷؛اقبال آشتیانى، ص۲۳۹).

۴)ابوعبداللّه حسین‌بن على نوبختى. وى از مشاوران و نزدیکان ابن‌رائق (متوفى ۳۳۰) بود و در دوره او، مدت کوتاهى به وزارت رسید (صولى، ص ۸۷؛مسکویه، ج ۵، ص ۴۵۱ـ۴۵۲؛نیز رجوع کنید به اقبال آشتیانى، ص ۲۲۰). گزارشى از مناسبات نزدیک حسین‌بن روح با وى نقل شده است (رجوع کنید به ادامه مقاله).

در برخى پژوهشهاى جدید  که به نظر می‌رسد پیش‌فرض آنها برساخته بودن نهاد نیابت است مناسبات نزدیک حسین‌بن روح با نوبختیان، فرضیاتى را درباره دخالت عوامل خارجى در به‌نیابت رسیدن او در پى داشته است (رجوع کنید به ساچدینا، ص ۱۳۷؛د. ایرانیکا، همانجا).

اما شواهد متعددى در رد این فرضیات در دست است که نشان می‌دهد ویژگیها و شایستگیهاى حسین‌بن روح، زمینه انتصاب وى به این مقام بوده است، نه عوامل خارجى؛گذشته از اینکه طبق منابع، این انتصاب در اختیار نایبان امام عصر یا افراد دیگر نبوده است. پاسخ ابوسهل نوبختى به عده‌اى از شیعیان، که پرسیدند چرا به جاى وى حسین‌بن روح به این مقام رسید، مؤید این مطلب است. مضمون پاسخ وى به این سؤال آن است که من براى مناظره با خصم دائم در میان آنان رفت و آمد دارم و اگر آنچه حسین‌بن روح می‌داند می‌دانستم، ممکن بود براى اثبات وجود امام، محل اختفاى او را آشکار سازم، اما او اگر قطعه قطعه هم بشود چنین کارى نخواهد کرد (طوسى، ص ۲۴۰؛براى دلیل دیگر در رد این فرضیات رجوع کنید به جاسم حسین، ص ۱۲۱ـ۱۲۲). همچنین حسین‌بن روح در زمان خود از عاقل‌ترین مردمان نزد موافق و مخالف دانسته شده و اخبارى ناظر به تقیه و مصلحت‌اندیشى او در برخورد با مخالفان نقل شده است (طوسى، ص ۲۳۶ـ ۲۳۷).

به گزارش برخى منابع بعدى (رجوع کنید به ذهبى، حوادث و وفیات ۳۲۱ـ۳۳۰ه ، ص ۱۹۱؛ابن‌حجر عسقلانى، ج ۲، ص ۲۸۳)، وى از لحاظ علمى، به ‌ویژه در فقه، در میان شیعیان بغداد جایگاهى رفیع داشته است. او علاوه بر اعمال‌نظر در کتاب التکلیف شلمغانى، خود کتابى با نام التأدیب نوشت و آن را براى اظهارنظر نزد فقیهان قم فرستاد و آنان فقط با یک مسئله مخالفت کردند (طوسى، ص ۲۴۰). به‌علاوه، او روایاتى از امامان پیشین، به‌ویژه امام یازدهم علیه‌السلام، از راویانى چون محمدبن زیاد نقل کرده است (رجوع کنید به ابن‌مشهدى، ص ۴۲، ۱۹۹؛ابن‌شهرآشوب، ج ۳، ص ۵۲۷؛نیز رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص ۲۳۶).

مناسبات حسین‌بن روح با حکومت بغداد و جایگاه اجتماعى وى، به سبب ناپایدارى سیاسى ناشى از تغییرات دائم وزیران، با فراز و فرودهایى همراه بود. بخش اعظمى از دوره حدوداً ۲۵ ساله نیابت وى با خلافت مقتدر (۲۹۵ـ۳۲۰) مقارن بود. حسین‌بن روح از ابتداى نیابت خود تا آغاز دوره وزارت حامدبن عباس (ح سالهاى ۳۰۶ تا ۳۱۱)، با احترام فراوان در بغداد می‌زیست، اما با کنار رفتن آل‌فرات از قدرت به دست حامدبن عباس، جایگاه حسین‌بن روح نیز متزلزل شد، چنان‌که وى پنج سال (۳۱۲ـ۳۱۷)، به دلیلى نامعلوم، در میان مردم ظاهر نشد.

در منابع، علتهاى گوناگونى براى این امر نقل شده است. به احتمال بسیار، وى به سبب اتهامى مالى در زندان خلیفه مقتدر بوده است (رجوع کنید به قرطبى، ص ۹۸). همچنین گفته شده است که دستگاه خلافت، وى را به اتهام ارتباط با قرمطیان* زندانى کرده بود (ذهبى، همانجا). به هر حال، حسین‌بن روح پس از این دوره پنج ساله، همان عزت و احترام پیشین، چه بسا بیش از آن، را به دست آورد.

وى در این دوره تا پایان عمرش، به سبب اینکه برخى از نوبختیان در دستگاه خلافت صاحب منصب و داراى نفوذ بودند، از لحاظ اجتماعى و اقتصادى جایگاه مناسبى به دست آورد. به نوشته محمدبن یحیى صولى، مورخ معاصر او، در سال ۳۲۵، ابن‌مقله*، که فردى متنفذ و مدتى وزیر بود، از حسین‌بن روح کمک خواست تا براى رفع مشکلش میان وى و وزیر وقت (ابوعبداللّه حسین‌بن على نوبختى) وساطت کند (ص ۸۷). همچنین براساس آنچه وى (ص ۱۰۴) نقل کرده است، حسین‌بن روح در سالهاى پایانى عمرش، به سبب اموالى که امامیه به او می‌پرداختند، ثروت فراوانى در اختیار داشت، تا جایى که توجه خلیفه، راضی‌باللّه، به آن جلب شده بود (براى تفصیل در این‌باره رجوع کنید به اقبال آشتیانى، ص ۲۱۷ـ۲۲۰).



منابع :

(۱) ابن‌بابویه، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، چاپ علی‌اکبر غفارى، قم ۱۳۶۳ش؛
(۲) ابن‌حجر عسقلانى، لسان‌المیزان، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱؛
(۳) ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف ۱۹۵۶؛
(۴) ابن‌مشهدى، المزارالکبیر، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۹؛
(۵) عباس اقبال آشتیانى، خاندان نوبختى، تهران ۱۳۴۵ش؛
(۶) محمدرضا جبارى، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم‌السلام، قم ۱۳۸۲؛
(۷) خویى؛
(۸) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، حوادث و وفیات ۳۲۱ـ۳۳۰ه ، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴؛
(۹) محمدبن یحیى صولى، اخبار الراضى باللّه و المتقی‌للّه، چاپ هیورث‌دن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹؛
(۱۰) احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی‌خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم (بی‌تا.)؛
(۱۱) محمدبن حسن طوسى، کتاب‌الغیبه، تهران [? ۱۳۹۸[؛
(۱۲) عریب ‌بن سعد قرطبى، صله تاریخ‌الطبرى، در محمدبن جریر طبرى، تاریخ الطبرى: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱۱، بیروت (بی‌تا.)؛
(۱۳) محمدبن عمرکشى، اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
(۱۴) مسکویه؛

(۱۵) EIr., s.v. “Hosayn b. Ruh” (by Said Amir Arjomand);
(۱۶) EI2, s.v. “Safir.1: in Shiism” (by E. Kohlberg);
(۱۷) Jassim M. Hussain, The occultation of the twelfth Imam, Tehran 1982;
(۱۸) Abdulaziz Abdulhussein Sachedina, Islamic messianism: the idea of Mahdi in twelver Shiism, Albany 1981.

 دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۳ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=