اصحاب امام حسن مجتبی(ع)

زندگینامه حسن‌بن زید(متوفی۱۶۸ه ق)(نواده امام حسن مجتبى علیه‌السلام)

حسن‌بن زیدبن حسن بن علی بن‌ابیطالب علیه‌السلام ، نواده امام حسن مجتبى علیه‌السلام و از مشاهیر هاشمیان در قرن دوم. از او با نسبتهاى مدنى و هاشمى یاد شده (رجوع کنید به طوسى، ص ۱۷۹؛ خطیب بغدادى، ج ۸، ص ۲۶۹) و کنیه‌اش ابومحمد بوده است (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج ۷، ص ۵۴۲). حسن‌بن زید در سال ۸۳ ولادت یافت (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۸، ص ۲۷۴). مادرش کنیزى (ابن‌سعد، همانجا) به ‌نام زُجاجَه و ملقب به رَقْرَق بود (ابن‌عِنَبَه، ص۷۰). پدرش مدتى متولى صدقات پیامبر اکرم بود (همان، ص ۶۹).

با اینکه دختر حسن‌بن زید همسر سفّاح، خلیفه عباسى، بود و در دربار خلیفه میزیست (رجوع کنید به ادامه مقاله)، حسن می کوشید از دخالت در امور سیاسى خوددارى کند. وى با اندیشه‌هاى بستگان علوى خود همدلى نشان میداد و نظر آنان را به منصور عباسى منتقل میکرد (د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).

در جریان پیروزى دعوت و استقرار خلافت عباسیان، حسن‌بن زید از هواداران آنان بود (مامقانى، ج ۱۹، ص۲۳۰). او اولین علوى بود که شعار عباسیان را برگزید و جامه سیاه پوشید (ابن‌عنبه، همانجا). او عباسیان را برضد فرزندان و نوادگان عمویش، حسن مثنّى*، که عباسیان او را حبس کرده بودند، یارى میکرد (رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۵، ص ۵۲۱ـ۵۲۲؛ ابن‌عنبه، همانجا)، چنان‌که اخبارى را که درباره محمدبن عبداللّه‌بن حسن و قیام وى به‌دست آورده بود، در اختیار منصور عباسى نهاد. ازاین‌رو، موسی بن عبداللّه‌بن حسن همیشه می گفت خداوندا خون ما را از حسن‌بن زید بخواه و انتقام ما را از او بگیر (ابن‌اثیر، ج ۵، ص ۵۱۴؛ ابن‌عنبه؛ مامقانى، همانجاها).

پس از قیام محمدبن عبداللّه نیز عیسی بن موسى عباسى (سردار منصور) سر محمد را به همراه سرهاى کشتگان دیگر توسط قاسم، فرزند حسن‌بن زید، براى منصور فرستاد و بشارت فتح داد. هنگامى که سر محمد نزد منصور رسید، حسن‌بن زید نزد منصور بود. سر را که دید، بر او سخت گران آمد اما از ترس منصور، حرفى نزد. سپس گفت اى کاش تن به اطاعت میداد و چنین نمی کرد که کشته شود (ابن‌اثیر، ج ۵، ص۵۵۰).

پس از شکست قیام ابراهیم‌بن عبداللّه (۱۴۵)، برادر محمدبن عبداللّه، سر او را نیز نزد منصور فرستادند. او سر را پیش روى خود نهاد و بار عام داد. مردم بر او وارد می شدند و به ابراهیم و بستگانش بد می گفتند، تا اینکه حسن‌بن زید وارد شد. سر را به او نشان دادند، رخسار او دگرگون شد و گفت که اى امیرمؤمنان به‌خدا قسم او را کشتى در حالى که بسیار روزه‌دار و شب زنده‌دار بود. دوست نداشتم که گناه کشتن او را برعهده‌گیرى (یعقوبى، ج ۲، ص ۳۷۸ـ۳۷۹).

به روایت کلینى (ج ۱، ص ۴۷۲) حسن‌بن زید هنگامى که والى حرمین بود، به دستور خلیفه منصور خانه امام جعفر صادق علیه‌السلام را آتش زد و در و دهلیز خانه امام سوخت و امام خود را از آتش کنار کشید.

در سال ۱۵۰، منصور، حسن‌بن زید را به حکومت مدینه منصوب کرد (طبرى، ج ۸، ص ۳۲؛ ابن‌اثیر، ج ۵، ص ۵۹۳). در سال ۱۵۵، منصور به او بدگمان شد و بر او خشم گرفت و او را از امارت مدینه عزل کرد و در بغداد به زندان افکند و اموال وى را مصادره کرد (ابن‌سعد، ج ۷، ص ۵۴۳؛ طبرى، ج ۸، ص ۴۹؛ ابن‌اثیر، ج ۶، ص ۸، ۸۰). مهدى عباسى، که ولیعهد بود، نهانى در نامه‌اى به عبدالصمدبن على، حاکم جدید مدینه، نوشت که با حسن‌بن زید مدارا کند (ابن‌سعد، همانجا). مهدى پس از رسیدن به خلافت، حسن‌بن زید را از زندان آزاد کرد و اموالش را پس داد و او را مقرب خویش ساخت (همانجا؛ ابن‌اثیر، ج ۶، ص۸۰).

رحلت

در سال ۱۶۸، حسن‌بن زید به‌همراه مهدى عباسى عازم مکه شد، اما در جایى به‌نام حاجر، در پنج میلى مدینه، درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. او در زمان مرگ ۸۵ سال داشت (ابن‌سعد، همانجا؛ خطیب بغدادى، ج ۸، ص ۲۶۹، ۲۷۴؛ قس ابن‌عنبه، ص:۷۰ ۸۰ سال). بنابر بعضى روایات تاریخى، پس از مرگ منصور در ۱۵۸، حسن‌بن زید در سرایى که جنازه منصور در آن بود، حضور یافت و سپس با موسى، پسر مهدى، به نیابت از مهدى، بیعت کرد (رجوع کنید به طبرى، ج ۸، ص ۱۱۱ـ۱۱۲؛ ابن‌اثیر، ج ۶، ص ۳۲ـ۳۳). از این روایات چنین برمیآید که حداقل اندکى پیش از مرگ منصور، حسن‌بن زید از زندان آزاد شده بوده است.

نسل زیدبن حسن‌بن على علیهماالسلام فقط با پسرش، حسن، ادامه یافت (ابن‌عنبه، همانجا). ابن‌حجر عسقلانى (۱۴۱۵، ج ۲، ص ۲۵۹) بانویى به نام نَفیسه را، که مدفن او در مصر است، دختر حسن‌بن زید دانسته است (قس ابن‌عنبه، همانجا، که نفیسه را دختر زید دانسته است). ابن‌سعد (ج ۷، ص ۵۴۲ـ۵۴۳) و طبرى (ج ۱۱، المنتخب من کتاب ذیل المذیل من تاریخ الصحابه و التابعین، ص ۶۵۹) از نُه پسرِ حسن‌بن زید نام برده‌اند. به‌گفته ابن‌عنبه (ص۷۰ به بعد)، از وى هفت پسر باقى ماند. حسن‌بن زید دخترى به نام امّکلثوم داشت که به همسرى ابوالعباس سفّاح، اولین خلیفه عباسى، درآمد (ابن‌سعد، ج ۷، ص ۵۴۲؛ طبرى، همانجا).

حسن‌بن زید به عباسیان متمایل بود (ابن‌اثیر، ج ۶، ص۸۰). وى، مانند بیشتر هاشمیان عباسى و طالبى، قائل به امامت امامان شیعه علیهم‌السلام نبود، اما به سه خلیفه نخست نیز اعتقادى نداشت (شوشترى، ج ۳، ص ۲۴۸).

حسن‌بن زید را مردى صادق، فاضل، سخاوتمند (رجوع کنید به ابن‌اثیر، همانجا؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۳، ص ۲۳۸) و در منابع رجالى اهل سنّت، او را از ثقات شمرده‌اند (رجوع کنید به ابن‌حِبّان، ج ۶، ص۱۶۰). شیخ‌طوسى (ص ۱۷۹) نام وى را در زمره اصحاب امام صادق علیه‌السلام درج کرده و مراد او از این تعبیر، صرفاً معاصرت است (در این باره رجوع کنید به شوشترى، ج ۱، ص ۲۹). او از راویان حدیث بوده و از پدرش و پسرعمویش (عبداللّه‌بن حسن) و دیگران روایت کرده است. برخى نیز از حسن‌بن زید روایت کرده‌اند، از جمله: محمدبن اسحاق‌بن یَسار، مالک‌بن اَنَس، ابن‌ابی ذِئب، ابن‌ابی زناد، وکیع، و پسرش اسماعیل‌بن حسن (رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۵، ج ۲، ص ۲۵۸ـ۲۵۹).



منابع :

(۱) ابن‌اثیر؛
(۲) ابن‌حِبّان، کتاب‌الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(۳) ابن‌حجر عسقلانى، تقریب التهذیب، چاپ صغیراحمد شاغف پاکستانى، (ریاض ? ۱۴۱۳)؛
(۴) همو، کتاب تهذیب التهذیب، چاپ صدقى جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵ ؛
(۵) ابن‌سعد (قاهره)؛
(۶) ابن‌عِنَبَه، عمده الطّالب فى انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آل‌طالقانى، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۷) خطیب بغدادى؛
(۸) شوشترى؛
(۹) طبرى، تاریخ (بیروت)؛
(۱۰) محمدبن حسن طوسى، رجال ‌الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
(۱۱) کلینى؛
(۱۲) عبداللّه مامقانى، تنقیح المقال فى علم الرجال، چاپ محییالدین مامقانى، ۱۴۲۳ـ؛
(۱۳) یعقوبى، تاریخ؛

(۱۴) EI2, s.v. “Al-Hasan b. Zayd b. al-Hasan” (by Fr. Buhl).

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۳ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=