عرفا-سعرفای قرن ششمعرفای قرن هفتم

زندگینامه شیخ جمال‌ الدین‌ ساوَجی‌(ساوی‌) (متوفی۶۳۰ه ق)

 سید جمال‌الدین‌ محمد بن ‌یونس ‌ساوجی‌(ساوی‌) ، نیز مشهور به‌ جمال‌الدین‌ مجرد، زاهد، عارف‌ و از اقطاب‌ طریقت ‌قلندریه‌* در قرن‌هفتم‌. درباره‌ تاریخ ‌تولد، خانواده ‌و سلسله‌ طریقتی ‌او اطلاع‌ موثقی‌ در دست‌ نیست‌. از ابیاتی‌در قلندرنامه‌ خطیب ‌فارسی ‌در سیرت جمال‌ الدین ‌ساوجی‌(برای‌نمونه‌ رجوع کنید به ص‌۶۷)، چنین‌ بر می‌آید که ‌گرایشی ‌به‌ اهل ‌بیت ‌داشته ‌است‌.

سوانح ‌زندگی ‌جمال‌الدین‌ ساوجی ‌در کتاب‌ قلندرنامه‌ خطیب ‌فارسی ‌افسانه ‌آمیز می‌نماید و با خطاهای ‌تاریخی ‌بسیار همراه‌ است‌( رجوع کنید به خطیب‌فارسی‌، مقدمه‌زرین‌کوب‌، ص‌۸ ۹، ۱۴ـ ۱۵). بنا بر آنچه‌ منابع ‌بر آن ‌اتفاق ‌دارند، ساوجی ‌پس‌ از اتمام ‌تحصیلات ‌مقدماتی‌، به ‌دمشق‌ سفر کرد و احتمالاً بین‌۶۰۷ تا ۶۲۲ در آنجا به ‌تحصیل‌علوم‌ شرعی ‌پرداخت‌. مدتی‌ در زاویه‌ شیخ‌ عثمان ‌رومی‌(متوفی‌۶۸۴) در کوه‌ قاسیون ‌اقامت ‌گزید ( رجوع کنید به ذهبی‌، حوادث ‌و وفیات‌۶۲۱ـ۶۳۰ ه ، ص‌۴۲۳؛صفدی‌، ج‌۵، ص‌۲۹۲). ظاهراً در همین ‌دوره‌، در دمشق ‌گروه ‌کوچکی ‌از مریدان‌ وفادار را دور خود جمع‌ کرده‌ بود و مانند زاهدی ‌نیمه ‌دیوانه ‌ زندگی ‌می‌کرد (مایر، ص‌۵۸۶). آنگاه‌ زاویه‌ را ترک‌، و در گورستانی‌ اقامت ‌کرد. مدت ‌زیادی ‌را نیز به‌ ریاضت‌ در قُبه ‌زینب ‌علیهاالسلام‌ گذراند (صفدی‌، همانجا؛برای‌ اطلاع ‌بیشتر درباره ‌قبه ‌و آرامگاه ‌زینب‌ رجوع کنید بهعثمان‌، ص‌۳۹). در این ‌دوره ‌با قلندر معروفی ‌به ‌نام ‌جلال‌الدین  ‌دَرگزینی ‌آشنا شد که ‌این ‌آشنایی ‌در شخصیت ‌و منش ‌زاهدانه‌ جمال‌الدین‌ سخت‌ تأثیر گذاشت‌( رجوع کنید بهبیانی‌، ص‌۱۷۵).

به‌ گزارش ‌برخی‌ منابع‌( رجوع کنید به ذهبی‌، همانجا؛صفدی‌، ج‌۵، ص‌۲۹۳)، او پس ‌از گذراندن‌ این‌ دوره‌، موی ‌سر و صورت ‌و ابروان ‌خود را تراشید و گروهی‌ نیز در این ‌کار از او پیروی‌ کردند، ولی ‌از نوشته‌ ابن ‌بطوطه‌(ج‌۱، ص‌۵۲) برمی‌آید که ‌جمال‌الدین ‌در ساوه‌ برای ‌مصون ‌ماندن ‌از لغزش‌، موی ‌سر و روی ‌خود را سترد. فرشته‌(ج‌۲، ص‌۴۰۷ـ ۴۰۸) همین ‌قول ‌را صحیح ‌شمرده‌، ولی ‌مکان ‌واقعه ‌را در مصر ذکر کرده‌ است‌(برای ‌قول‌ دیگری‌ که ‌فرشته‌ آورده‌ رجوع کنید به همانجا). به‌هر حال‌، جمال‌الدین ‌در حدود ۶۲۰ شناخته ‌شده ‌بود و یاران‌ بسیاری ‌داشت‌( رجوع کنید به صفدی‌، همانجا).

جمال ‌الدین سپس ‌به ‌مصررفت‌ و در مقبره‌ای ‌در دمیاط ‌اقامت ‌گزید. وی‌در برابر انکار و مخالفتهای ‌متشرعان‌ کراماتی‌ نشان‌ داد که ‌آنان را مجاب ‌ساخت‌( رجوع کنید به همانجا؛ابن‌بطوطه‌، ج‌۱، ص‌). بنا بر روایت ‌فرشته‌(ج‌۲، ص‌۴۰۸)، او قبل ‌از تحول‌روحی‌، در مصر اقامت ‌گزیده ‌بود و چون‌در برابر هر مسئله‌ای‌، بدون ‌مراجعه‌ به‌ کتاب‌، فتوا می‌داد، مصریان ‌او را «کتابخانه‌روان‌» می‌خواندند. تحول ‌او و سر و روی ‌تراشیدنش ‌در مصر روی ‌داده‌ است‌. جمال‌الدین ‌تا پایان‌ عمر در دمیاط‌ عزلت ‌گزید و مریدان ‌وی‌، از جمله‌ محمد بلخی‌، در دمشق ‌باقی ‌ماندند و به‌ توصیه‌ ساوجی‌، رهبری ‌و ارشاد طریقت‌ را برعهده ‌گرفتند. ظاهراً محمد بلخی‌با دستورها و اختیاراتی‌ که ‌از طرف ‌ساوجی ‌داشت‌، بعدها فرقه‌ جوالقیه (جوال‌پوشان‌) را تأسیس ‌کرد (مایر، همانجا؛قس‌ د. اسلام‌، چاپ‌دوم‌، ذیل‌«قلندریه‌»).

علاوه‌ بر جلال‌الدین ‌درگزینی ‌و شیخ‌محمد بلخی‌، شیخ ‌ابوبکر اصفهانی‌(نیکساری‌) و سید محمد بخارایی ‌نیز از اقطاب ‌قلندریه‌ و از معاصران‌ جمال‌الدین ‌بودند ( رجوع کنید به خطیب ‌فارسی‌، ص‌۳۵، ۶۳، ۶۵، ۶۹). غلام‌ سرور لاهوری‌(ج‌۲، ص‌۴۷)، لعل‌ شهباز قلندر * (متوفی‌۷۲۴) را از مریدان‌ سید جمال ‌مجرد دانسته ‌است‌.

ظهور سید جمال‌الدین ‌ساوجی ‌نقطه‌ عطفی ‌در تاریخ ‌قلندریه ‌بود و آن ‌را به ‌دو مرحله‌ متمایز قبل ‌و بعد از او تقسیم‌ کرد. در واقع‌، جریان ‌قلندریه‌ که ‌در ابتدا به ‌فعالیتهای ‌افرادی‌ در نواحی ‌شرقی ‌جهان ‌اسلام‌(خراسان‌، ترکستان‌و…) محدود بود، با فعالیتهای ‌جمال‌الدین‌، در اوایل‌ قرن‌ هفتم‌ گسترش‌ یافت‌. ساوجی ‌با نظام‌ مند کردن‌ و افزودن‌اجزایی ‌به ‌این ‌طریقت‌، عملاً آن‌ را به ‌صورت ‌جدیدی ‌جلوه‌گر ساخت‌( د. اسلام‌، همانجا).

تراشیدن‌ موهای ‌سر و صورت‌، به ‌انگیزه ‌کاهش ‌زیبایی ‌چهره‌، به‌ ویژه ‌از دوره ‌ساوجی ‌به ‌بعد، در میان ‌قلندران‌ رواج ‌یافت‌(همانجا) و احتمالاً برخی ‌دیگر از شعائر قلندری‌، چون ‌پوشیدن‌ جولق ‌و خاموشی ‌و ریاضت ‌و فقر و جز آنها، نیز پس‌از ظهور او تحکیم ‌و تأیید شده ‌است‌( رجوع کنید به زرین‌کوب‌، ص‌۳۶۶). گفته‌اند در عهد جمال‌الدین‌، اساس‌ تعلیم‌ قلندران ‌تخریب ‌عادات ‌و آداب ‌مرسوم‌ بود ( رجوع کنید به مقریزی‌، ج‌۴، ص‌۳۰۱؛زرین‌کوب‌، ص‌ ۳۶۵). ظهور جمال‌الدین و رواج‌قلندری‌از قرن‌هفتم ‌به‌ بعد را می‌توان ‌نمایانگر واکنش ‌شدید اجتماع ‌در برابر فشارهای ‌سیاسی‌، اجتماعی ‌و فرهنگی حکومت ‌تازه ‌تأسیس‌ ایلخانی ‌دانست‌ (بیانی‌، ص‌۱۷۴).

جمال‌الدین‌در حدود ۶۳۰ در دمیاط‌ مصر درگذشت ‌و در خانقاه‌خود در این‌شهر دفن‌شد (صفدی‌؛ابن‌بطوطه‌، همانجاها). ظاهراً جلال‌الدین‌درگزینی ‌و محمدبلخی‌جانشین‌او شدند (رجوع کنید به صفدی‌، همانجا). به‌عقیده‌صفدی‌(همانجا) محمد بلخی‌جولق‌ پوشی ‌را مرسوم‌ کرد و طریقت‌قلندری‌ را گسترش‌بسیار داد.

از جمال‌الدین‌اثر مکتوبی‌بر جای‌نمانده‌است‌، زیرا قلندران‌معتقد بودند اسرار طریقت‌را باید چون‌«لوح‌محفوظ‌» در سینه‌ها حفظ‌کرد ( رجوع کنید به قلندریه‌* )؛با این‌حال‌، شمس ‌الدین ‌جَزری‌*در بخشی‌از کتاب‌تاریخش‌به‌نام‌ حوادث‌الزمان‌ (که‌این‌بخش‌از میان‌رفته‌) دست نوشته‌هایی ‌را در تفسیر قرآن‌به‌ساوجی‌نسبت‌داده‌است‌( رجوع کنید به ذهبی‌، حوادث‌و وفیات‌۶۲۱ـ ۶۳۰ ه ، ص‌۴۲۴؛
صفدی‌، همانجا).



منابع‌:
(۱) ابن‌بطوطه‌، رحله‌ابن‌بطوطه‌، چاپ‌محمد عبدالمنعم‌عریان‌، بیروت‌۱۴۰۷/ ۱۹۸۷؛
(۲) شیرین ‌بیانی‌، دین ‌و دولت ‌در عهد ساسانی ‌و چند مقاله‌دیگر، مقاله‌۵ : «فرقه‌قلندریه‌در عهد ایلخانی‌»، تهران‌۱۳۸۰ ش‌؛
(۳) خطیب‌فارسی‌، قلندرنامه‌خطیب‌فارسی‌، یا، سیرت ‌جمال‌الدین ‌ساوجی‌، چاپ‌حمید زرین‌کوب‌، تهران‌ش‌؛
(۴) محمدبن‌احمد ذهبی‌، تاریخ‌الاسلام‌و وفیات‌المشاهیر و الاعلام‌، چاپ‌عمر عبدالسلام‌تدمری‌، حوادث‌و وفیات‌۶۲۱ـ۶۳۰ ه ، بیروت ‌۱۴۱۸/۱۹۹۸؛
(۵) عبدالحسین‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌؛
(۶) صفدی‌؛
(۷) هاشم‌عثمان‌، مشاهد و مزارات‌و مقامات‌آل‌البیت‌( ع‌) فی‌سوریه‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۸) غلام‌سرور لاهوری‌، خزینه‌الاصفیا ، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴؛
(۹) محمدقاسم‌بن‌غلامعلی‌فرشته‌، تاریخ‌فرشته‌، یا، گلشن‌ابراهیمی‌، چاپ‌سنگی‌لکهنو ۱۲۸۱؛
(۱۰) فریتس‌مایر، ابوسعید ابوالخیر: حقیقت‌و افسانه‌، ترجمه‌ مهرآفاق‌بایبوردی‌، تهران‌۱۳۷۸ ش‌؛
(۱۱) احمدبن‌علی‌مقریزی‌، کتاب‌الخطط‌المقریزیه‌، ج‌۴، مصر ۱۳۲۶؛

(۱۲) EI 2 , s.v. “k alandariyya” (by Tahsin Yazici).

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۰

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=