اصحاب حضرت رسول(ص)

زندگینامه بَراءبن مالک (صحابه و سلحشوران صدر اسلام)

 نسب کامل وی به صورت مالک بن النّضربن ضَمْضَم بن زیدبن حرام بن جُنْدَب بن عامربن غَنْم بن عَدّی بن النجّار ذکر شده است (ابن سعد، ج ۷، ص ۱۶). او برادر اَنَس بن مالک * (متوفی ۹۳) صحابی و خادم رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم است (ابن حِبّان ، ص ۱۳؛ ابونعیم ، ج ۱، ص ۳۵۰).

در بعضی منابع آن دو را برادر تنی (ابن ابی حاتم ، ج ۱، قسم ۱، ص ۳۹۹؛ابن اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۶) و نام مادرشان را اُمّسُلَیم بنت مِلْحان ذکر کرده اند (ابن قتیبه ، ص ۱۳۳؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۳)، ولی دیگران نام مادر وی را السَّحماء و او را برادر ناتنی انس شمرده اند (ابن حزم ، ص ۴۴۳).

براءبن مالک در غزوات احد و خندق (ابن سعد، ج ۷، ص ۱۶) و به قولی در تمام غزوات جز غزوه بدر شرکت داشت (ابن اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۶). وی از جمله صحابه ای بود که در سال ششم هجرت در بیعت شجره (بیعت رضوان * ) با پیامبر پیمان بست یعنی صحابی شجری بود (ذهبی ، ج ۱، ص ۱۹۵).

براءبن مالک در ایام ردّه * و جنگهای پس از وفات پیامبر،شرکت فعّال داشت ودر ۱۲، در جنگ یمامه (جبیله )، به فرماندهی خالد بن ولید بن مُغیره مخزومی ، که به دفع مُسَیْلِمه کذّاب انجامید، از پیشاهنگان سپاه اسلام بود و در پیروزی مسلمانان نقش اساسی ایفا کرد.

در این جنگ ، با پیشتازی ، دروازه باغی را که یاران مسیلمه بدان پناه برده بودند گشود. این باغ از آن پس به حدیقه الموت شهرت یافت (طبری ، ج ۳، ص ۲۹۰ که در حوادث سنه ۱۱ جنگ یمامه را آورده است ؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۴؛ابن جوزی ، ج ۱، ص ۶۲۵؛
ابن اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۶). در باب کیفیات روحی و اضطرابات او در آغاز حمله و نحوه غلبه وی بر آن و شجاعت او در دفع دشمنان ، اشارات و نکات ویژه ای وجود دارد (ابن اثیر، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۳۶۴). بَراء در جنگ یمامه بشدت مجروح شد و خالدبن ولید تا بهبود جراحاتش یک ماه بر بالین او درنگ کرد (همانجا).

در ۱۷، خلیفه دوم پس از فتح بصره و در پی برکناری مُغیره بن شُعْبَه از حکومت بصره و انتصاب ابوموسی اشعری ، براءبن مالک و برادرش انس را همراه والی جدید به بصره فرستاد (دینوری ، ص ۱۵۱؛بلاذری ، ص ۳۳۶). سپس براء در سرکوب کردن شورش هرمزان * ، سردار ایرانی ، در نواحی جنوب ایران شرکت کرد (ابن اثیر، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۴۶ـ۵۴۷).

او در سپاه اسلام به فرمان عمر، و در لشکر ابوموسی اشعری در مقام فرماندهی میمنه سپاه ، حضور یافت (طبری ، ج ۴، ص ۸۰،۸۵، ذیل حوادث سنه ۱۷؛ابن حِبّان ، ص ۱۳ که ۲۳ را ذکر کرده است ؛ابن اثیر، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ص ۵۴۶ که هر سه تاریخ ۱۷، ۱۹، ۲۰ را آورده است ). براء در این جنگ نیز، که به یوم العقبه شهرت یافت (ابن سعد، ج ۷، ص ۱۷)، شجاعت و پیشگامی بسیار نشان داد.

به گفته برخی تاریخنویسان ، از آنجا که در باب منزلت قسم او نزد خداوند حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم نقل شده بود، مسلمانان او را به یادکردن سوگند برای پیروزی سپاه اسلام فراخواندند و وی پیروزی مسلمانان و شهادت خود را از خدا طلب کرد (طبری ، ج ۴، ص ۸۵؛ابونعیم ، ج ۱، ص ۳۵۰؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۴).

براء سرانجام پس از دلاوری بسیار، از جمله کشتن مرزبان زأره (قدامه بن جعفر، ص ۲۲۸؛ابن اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۶)، همراه با مَجزَأه بن ثَور سَدوسی ، فرمانده میسره سپاه ابوموسی ، در نزدیکی پل شوش (قنطره السوس ) به دست هرمزان به شهادت رسید (طبری ، ج ۴، ص ۸۶؛بلاذری ، ص ۳۶۹؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۴) و ا و را در همان محل به خاک سپردند (یاقوت حموی ، ج ۱، ص ۸۴۹).

مورخان در ذکر برخی ویژگیهای اخلاقی او چون شجاعت و سلحشوری اتفاق نظر دارند (صفدی ، ج ۱۰، ص ۱۰۵؛ابونعیم ، ج ۱، ص ۳۵۰؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۳)، تا آنجا که عمر فرماندهی او را بر سپاه اسلام به سبب شهامت بسیار وی که موجب می شد افراد زیر فرمان او به مخاطره افتند، جایز ندانسته است (ابن سعد، ج ۷، ص ۱۶؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۴). ابونعیم ضمن اشاره به پاکدلی براء، او را بدون ذکر سند متّصل ، از اهل صفّه * دانسته است (ج ۱، ص ۳۵۰).

در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم درباره براءبن مالک که با اندک تفاوتی در عبارات در تمام منابع نقل شده است ، آن حضرت به منزلت و مقام این صحابی خود نزد خداوند، به رغم فقر و سادگی ظاهر او، اشاره کرده است (ابن حِبّان ، ص ۱۳؛ابونعیم ، ج ۱، ص ۳۵۰؛ذهبی ، ج ۱، ص ۱۹۷).

در منابع ، از صدای خوش و علاقه براءبن مالک به ترنّم اشعار عربی و اطمینان او به اینکه نه بر بستر بلکه در میدان جنگ خواهد مرد، سخن رفته است (ابن سعد، همانجا؛ابونعیم ، همانجا؛ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۱۵۳؛ابن جوزی ، ج ۱، ص ۶۲۵).



منابع :

(۱) ابن ابی حاتم ، کتاب الجرح و التعدیل ، حیدرآباد دکن ، ۱۳۷۱ـ ۱۳۷۳/۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(۲) ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفه الصحابه ، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳؛
(۳) همو، الکامل فی التاریخ ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶؛
(۴) ابن جوزی ، صفه الصفوه ، چاپ محمود فاخوری و محمد روّاس قلعه جی ، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹؛
(۵) ابن حِبّان ، کتاب مشاهیر علماء الامصار، چاپ م . فلایشهمر، قاهره ۱۳۷۹/۱۹۵۹؛
(۶) ابن حزم ، جمهره أنساب العرب ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره ( تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲ ) ؛
(۷) ابن سعد، الطبقات الکبری ، چاپ احسان عباس ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۸) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره ( ۱۳۸۰/۱۹۶۰ ) ؛
(۹) ابن قتیبه ، المعارف ، چاپ محمد اسماعیل عبدالله صاوی ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰؛
(۱۰) احمد بن عبدالله ابونعیم ، حلیه الاولیاء و طبقات الأصفیاء، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۱۱) احمد بن یحیی بلاذری ، فتوح البلدان ، بیروت ۱۹۸۸؛
(۱۲) احمد بن داود دینوری ، اخبار الطّوال ، ترجمه محمود مهدوی دامغانی ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛
(۱۳) محمدبن احمد ذهبی ، سیر اعلام النبلاء، بیروت ۱۴۰۲ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۲ـ ۱۹۸۸؛
(۱۴) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج ۱۰، چاپ جاکلین سوبله و علی عماره ، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۱۵) محمد بن جریر طبری ، تاریخ الطبری : تاریخ الامم و الملوک ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷ ) ؛
(۱۶) قدامه بن جعفر، کتاب الخراج و صناعه الکتابه ، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
(۱۷) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵٫

دانشنامه جهان اسلام جلد ۲ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=