بُولُس / فُولُس اَجانیطی یا قَوابِلی ، نام و «شهرت » عربی ـ اسلامی پزشک و مؤلف یونانی پائولُس /پائولوس آیگینایی که در سده اول / هفتم در اسکندریّه (مصر) رونق داشت . از زندگی و احوال بولس آگاهیهای دقیقی در دست نیست . از نسبتِ «اَجانیطی » بر می آید که از اهالی جزیره آیگینا/اژین (در خلیج سارونیک در دریای اژه ) بود.
در اسکندریه سُکنی گزید، در مکتب یونانی اسکندرانی دانش پزشکی آموخت و در ۶۴۰ میلادی که اسکندریه به دست مسلمانان افتاد، در آنجا به پزشکی اشتغال داشت و ظاهراً پس از استیلای مسلمانان نیز در آنجا ماند (سزگین ، ج ۳، ص ۱۶۸). کَمبِل ، بی ذکر مأخذِ خود، تاریخ زندگی او را ۶۱۵ـ۶۹۰میلادی نوشته است (ص ۱۱). «شهرت » یا لقب «قوابلی » او (از قوابل ، جمعِ قابِله «ماما»)، به گزارش قفطی (ص ۲۶۱ـ۲۶۲، به صورت نادرستِ «فولیس »)، به سبب خُبرت او در زایمان و بیماریهای زنان بود؛ «ماماها نزد او می رفتند و درباره اموری که پس از زایمان برای زنان پیش می آمد از او سؤال می کردند» (نیز رجوع کنید به نوشته های او درباره زنان آبستن ، بیماریهای زنان ، و کودکان ).
بولس واپسین پزشک و دانشنامه پزشکی نویس یونانی (وابسته به مکتب پزشکی ـ جرّاحی اسکندریه ) بود. پزشکانی مانند اُریباسیوس (۳۲۶ـ۴۰۴میلادی ) و بولس ، گرچه به پیشرفتی در بعض زمینه های پزشکی و جرّاحی نایل شدند، ولی هنر و خدمت عمده آنان در گردآوری ، ترکیب و تلخیص دانسته های پیشینیان یونانی ـ بویژه بُقراط ، دیوسکوریدس ، جالینوس و آرخیگنس ـ و تألیف آنها به صورت «کُنّاش » (به اصطلاح امروزی ، «دایره المعارف ») بود (کمبل ، ص ۱۰ ـ۱۲؛ سزگین ، همانجا؛ زندگینامه علمی دانشوران ، ذیل « Paul of Aegina »).
نسخه هایی خطی از ترجمه لاتینی برخی از تألیفهای بولس به جای مانده است (کمبل ، ص ۱۲، پنج تا از آنها را ذکر کرده است ). مهمترین آنها، که به چاپ هم رسیده (ویرایش و چاپ نخستین ، ونیز ( ایتالیا ) ، ۱۵۲۸میلادی )، Epitome medicae libri septem (لفظاً به معنای «خلاصه پزشکی در هفت کتاب ( = باب ، فصل ، مقاله ) ») است .
دانشمند و ترجمان نامور، حُنین * بن اسحاق (۱۹۴ـ۲۶۰) آن را با عنوانِ الکُنّاش فی الطّب (معروف به کُنّاش الثُریّا ، به روایتِ قِفطی ، ص ۲۶۲) به عربی ترجمه کرد، که ظاهراً متن کامل آن تاکنون به دست نیامده است ، ولی بسیاری از مطالب آن را برخی از حکیمانِ سپسین نقل کرده اند ـ مثلاً، محمدبن زکریای رازی بویژه در الحاوی (۳۰۳ بار؛ رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۱۶۹ـ ۱۷۰)، ابوریحان بیرونی در الصیدَنه (بیش از ۱۰۷ بار؛ رجوع کنید به چاپ زریاب ، فهرست ، ص ۷۵۱ـ۷۵۲) و علی بن حسین انصاری شیرازی (زین الدین عطّار) به ترجمه فارسی در اختیاراتِ بدیعی (با نامِ «فولس »، دست کم ۲۶ بار، به شمارش ه .اعلم ).
این تألیفهای درجه دوم بولس ، به ترجمه عربی ، در بعض مآخذ مذکور است :
کتاب فی عِلَل النساء (قفطی ، همانجا)؛
تدبیر الحَوامل (رازی ، ج ۵، ص ۵۴، از آن نقل کرده است )؛
کتاب فی تَهزیل السِّمان («اندر لاغرسازی فربهان »؛
منقول در رازی ، ج ۶، ص ۲۴۲ـ۲۴۳)؛
تدبیر الصَّبی و عِلاجُهُ (به گزارش ابن ابی اُصیبعه ، ج ۱، ص ۱۰۳).
همچنانکه بولس خود در مقدمه کُنّاش فروتنانه می گوید، جز در چند مورد، نوآوری و ابتکاری نکرده بلکه مجموعه ای از گزیده هایی از آثار جالینوس ، از «شانزده کتاب ( =باب ، مقاله ) پزشکی » معروف به > چهار کتاب < اَطیوسِ آمِدی (یعنی آئتیوسِ آمِدی ؛ شکوفاییش در حدود ۸۱/۵۴۰؛ رجوع کنید به زندگینامه علمی دانشوران ، ذیل « Aحtius of Amida »)، و از کنّاش هفتاد جلدی (معروف به کتاب السَّبعین ) اُریباسیوس فراهم آورده است (کمبل ، همانجا؛ زندگینامه علمی دانشوران ، ذیل « Paul of Aegina »).
موضوعهای هفت «کتاب » کناش بولس چنین است :
کتاب ۱: بهداشت و رژیم غذایی ؛ کتاب
۲: تَبها؛ کتاب
۳: بیماریها به ترتیب اعضا، از سر تا پا؛ کتاب
۴: بیماریهای پوستی ، کِرمهای روده ؛ کتاب
۵: زهرها و پادزهرها؛ کتاب
۶: جرّاحی ؛ و کتاب
۷: خواص داروها. نوآوریهای مهم بولس در کتاب ۶ است ، شامل یکی از مشروحترین توصیفهای جراحی چشم و شرحی ممتّع از عملها و روشها و تدابیر جراحی یونانی . برخی از پزشکان نامدار دوره اسلامی ـ مثلاً حنین بن اسحاق در کتاب المسائل فی العین و جز آن ، و ابوالقاسم خَلَف بن عباس زَهراوی * در التصریف لِمَن عَجِزَ عَن التصنیف ـ عمده مطالب جراحی خود را از کتاب ششم مزبور برگرفته اند (کمبل ، زندگینامه علمی دانشوران ، همانجاها).
رویهمرفته ، بولس یکی از بزرگترین و مهمترین مآخذ حکیمان دوره اسلامی بوده است . مع ذلک ، پزشک نامدار ایرانی ، علی بن عباس مجوسی (پزشک عضدالدوله دیلمی ، ۳۳۸ـ ۳۷۲) از کنّاش بولس چنین انتقاد کرده است (ج ۱، ص ۳ـ ۴): «… فولس الاجنیطی کتابهایی تألیف کرده که … خواسته است ( در آنها ) همه آنچه بدان ( در صناعتِ پزشکی ) نیاز است تبیین کند… اما در کتاب خود از اُمور طبیعی ( یعنی «اَسْطَقِسها از مزاجها و خِلطها و اندامها و قوّتها و کُنشها و روانها» ) جز اندکی بحث نکرده است ، ولی درباره سببها و نشانها ( یِ بیماریها ) و انواع درمان با دَست ( = جراحی ) و درمان با دارو مبالغه کرده ( = سنگ تمام گذاشته ) است . ( ضعف تألیفات او در این است که ) وی هیچ موضوعی را به طریقی ( = روشی ) از روشهای ( معمول ) آموزشی ذکر نکرده است .»
منابع :
(۱) ابن ابی اصیبعه ، عیون الانباء فی طبقات الاطبّاء ، چاپ آوگوست مولر، کونیگسبرگ و قاهره ۱۸۸۲ـ۱۸۸۴؛
(۲) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی ، کتاب الصیدنه فی الطب ، چاپ عباس زریاب ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛
(۳) علی بن حسین انصاری شیرازی ، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات )، چاپ محمدتقی میر، تهران ۱۳۷۱ ش ؛
(۴) محمد بن زکریا رازی ، کتاب الحاوی فی الطب ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰/۱۹۵۵ـ ۱۹۷۱؛
(۵) علی بن یوسف قفطی ، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء ، چاپ لیپرت ، لایپزیگ ۱۹۰۳؛
(۶) علی بن عباس مجوسی ، کامل الصناعه الطبیه ، بولاق ۱۲۹۴؛
(۷) Donald Campbell, Arabian medicine and its influence on the Middle Ages …, London 1920, repr. Amsterdam 1974;
(۸) Dictionary of scientific biography , ed. Charles Coulston Gillispie, New York 1981, s.vv. “Aحtius of Amida” (by Fridolf Kudlien), “Paul of Aegina” (by Phillip Drennon Thomas);
(۹) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , vol. III: Medizin, Pharmazie, Zoologie, Tierheilkunde bis ca. 430 H. , Leiden 1970.
دانشنامه جهان اسلام جلد : ۴