بدرالدّین محمّد، از شاعران قرن هشتم . در ولایت چاچ (شاش )، ناحیه ای در تاشکند، به دنیا آمد. از تاریخ دقیق ولادتش اطلاعی در دست نیست . در جوانی زادگاهش را ترک کرد و به دهلی رفت و به خدمت امرای تُغلُقیه * ، خصوصاً سلطان ابوالمحامد محمّد شاه بن تغلق (حک : ۷۲۵ـ۷۵۲)، رسید و مورد توجه خاص او قرار گرفت (هدایت ، ج ۱، ص ۴۳۶؛ آقابزرگ طهرانی ، ج ۹، قسم ۱، ص ۱۲۸؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۴) و از جانب او به فخرالزّمان ملقب شد (آقابزرگ طهرانی ، همانجا).
بدرالدین نام و نسب خود را در اشعارش ، بدرچاچی ، بدر، چاچی ، و فخرالزّمان آورده است (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۲) علی ابراهیم خان خلیل (بخش ۱، ص ۹۵) می گوید که بعضی از تذکره نویسان ، بدرچاچی و بدرجاجرمی * را یکی دانسته اند، از جمله این گروه مؤلّف مخزن الغرائب است (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۶). تقی الدّین کاشی نیز او را با یکی از شاعرانی که بدر تخلّص می کرده ، خلط کرده است (همان ، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۷)
بدرالدّین ، در شاعری طرزی غریب دارد (هدایت ، همانجا؛ براون ، ص ۱۵۷)، اشعارش بدیع و پیچیده است (خلیل ، همانجا). در قصاید از سبک انوری و خاقانی و دیگر شاعران بزرگ قرن ششم پیروی کرده ، و همچون آنان ، از صنایع شعری ، اعمّ از تشبیه و استعاره و مجاز، و اصطلاحات علمی بهره فراوان برده است (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۶( براون (ص ۱۵۲( به نحوی مبالغه آمیز، بدرالدّین چاچی را پس از مولوی و سعدی دارای مرتبه ای بس بزرگ به شمار آورده است .
دیوان او مشتمل بر دو هزار بیت است (هدایت ، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی ، همانجا). ضمن اشعارش با مادّه تاریخِ «دولتِ شه »، به سال تنظیم دیوان خود (۷۴۵) اشاره کرده است (آقابزرگ طهرانی ، همانجا؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۵). دیوان او در ۱۳۰۷، به تصحیح مولوی محمّد هادی در شهر کانپور هند، به چاپ رسید. مولانا غیاث الدّین نیز بر قصاید او شرحی نوشته است (آقابزرگ طهرانی ، همانجا). به گفته بداؤنی و بلوشه ، بدر چاچی منظومه ای نیز در بحر متقارب ، در ذکر سلطنت محمّدبن تغلق ، سروده و در ۷۴۵ آن را به پایان برده ، اما صفا تنها اثر او را دیوان موجودش دانسته است ( د.اسلام ، ذیل «بدرچاچی »؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۶). از این دیوان ، نسخ کمی موجود است ؛ از جمله : نسخه کتابخانه مجلس شورای ملی ( سابق ) ، و نسخه ناتمام کتابخانه ملی پاریس (آقابزرگ طهرانی ، همانجا؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۵ـ۸۵۶).
هدایت و تقی الدین کاشی نیز نمونه ای از اشعار او را نقل کرده اند (هدایت ، ج ۱، ص ۴۳۶ـ۴۳۹؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۷ـ۸۵۸).
تاریخ دقیق مرگ بدرالدّین معلوم نیست ، اما آن را میان سالهای ۷۴۵ و ۷۵۲، در دهلی ، دانسته اند (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۵)
منابع :
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی ؛
(۲) الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۳) ادوارد گرانویل براون ، تاریخ ادبی ایران ، ج ۳: از سعدی تا جامی ، ترجمه و حواشی علی اصغر حکمت ، تهران ۱۳۵۷ ش ؛
(۴) علی ابراهیم خلیل ، تذکره صحف ابراهیم ، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۶۶۳؛
(۵) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج ۳، بخش ۲، تهران ۱۳۶۳ش ؛
(۶) رضا قلی بن محمد هادی هدایت ، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش ؛
(۷) EI, Supplement, fascs.1-2, Leiden 1980, s.v. “Badr-i C § a ¦ c ¦ â § “.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۲