ابن ابی الفخر ملقب به اوحدالدین . از مشاهیر عرفا و مشایخ قرن ششم و اوائل قرن هفتم و متوفی در سنه (۶۳۵ ه . ق) از مریدان شیخ رکن الدین سجاسی بود و بصحبت شیخ محیی الدین ابن العربی نیز رسیده ،ابن عربی در باب هشتم فتوحات مکیه حکایتی که خود او شفاهاً از اوحدالدین شنیده روایت کرده و آن در نفحات الانس ص ۶۸۵ در ترجمه اوحدالدین منقول است .
در کتاب آثار البلاد تالیف زکریابن محمدبن محمود قزوینی متوفی در سنه (۶۸۲ه ق) شرح حال مختصری از صاحب ترجمه مذکور است و این دو بیت از او نقل شده است :
با دل گفتم خدمت شاهی کم گیر//چون سر ننهاده ای کلاهی کم گیر
دل گفت مرا از این سخن کمتر گو//کردی و دهی و خانقاهی کم گیر.
کلمه ننهاده ای در اصل متن چاپی «نهاده ای » مرقوم است که وزن با آن فاسد است . «کردی » در مصراع اخیر بضم کاف است .
و اگرچه خاندان کرکبوری مزبور ترکمان بوده اند، ولی ظاهراً اوحدالدین او را بمناسبت آنکه اکثریت سکنه اربل وآن نواحی کرد میباشند کرد خوانده است . در کتاب الحوادث الجامعه ابن الفوطی متوفی در سنه (۷۲۳ ه ق) در حوادث سنه(۶۳۲ ه ق) ذکری از وی رفته است .
برای مزید اطلاع از شرح احوال صاحب ترجمه رجوع شود به ماخذ ذیل : فتوحات مکیه باب هشتم بنقل نفحات و طرائق الحقائق از آن ، آثار البلاد ص ۱۶۴، حوادث الجامعه ص ۷۳، تاریخ گزیده ص ۷۸۸٫مجمل فصیح خوافی در حوادث سنه ۶۳۵، نفحات الانس ص ۴۲۸، ۴۲۹، ۶۸۶، ۶۸۹، حبیب السیر جزو ۱ از چ ۱ ص ۶۷، هفت اقلیم در ذیل کرمان ، سفینه الاولیاء ص ۱۷۹، ریاض العارفین صص ۳۷ – ۳۸، خزینهالاصفیاء ج ۲، صص ۲۶۵ – ۲۶۶، مجمع الفصحا: ج ۱ ص ۸۹، طرائق الحقایق ج ۲، صص ۲۸۱ – ۲۸۲ و شدالازار ص ۳۱۰ و ۳۱۱٫
لغت نامه دهخدا