خطیب تبریزى، ابوزکریا یحیى بن على، ادیب و لغوى قرن پنجم. برخى منابع او را فقط شیبانى تبریزى معرفى کردهاند (رجوع کنید به سمعانى، ج ۱، ص ۴۴۶؛ ابن جوزى، ج ۱۷، ص ۱۱۴) و برخى دیگر لقب خطیب را نیز به او داده اند (رجوع کنید به ابن عساکر، ج ۶۴، ص ۳۴۷؛ ابن انبارى، ص ۳۷۲)، اما یاقوت حموى (ج ۲۰، ص ۲۵) او را ابنالخطیب خوانده و خطیب بودن وى را اشتباه دانسته است. قفطى (ج ۴، ص ۲۲) نیز بر این نکته تأکید نموده و بروکلمان (ج ۵، ص ۱۶۲) علاوه بر ابوزکریا به کنیه ابوبکر هم اشاره کرده است.
ابوزکریا در ۴۲۱ متولد شد (یاقوت حموى، ج۲۰، ص ۲۷). منابع متقدم اشارهاى به محل تولد او نکرده اند، اما بروکلمان (همانجا) او را زاده تبریز مىداند. در هر حال به نظر مىرسد وى مدتى را در تبریز گذرانده باشد.
ابوزکریا در طلب علم جدیت داشت (قفطى، ج ۴، ص ۲۳). هنگامى که نسخه اى از کتاب التهذیب ازهرى به دست او رسید براى فراگیرى آن نزد ابوالعلاء معرى* پیاده عازم شام شد. منابعِ متعدد شرح سفر او را که نشانه تلاش و جدیت وى در علمآموزى است، آوردهاند (براى نمونه رجوع کنید به سمعانى، همانجا؛ یاقوت حموى، ج ۲۰، ص ۲۶؛ قفطى، ج ۴، ص ۲۲ـ ۲۳).
وى حدود سال ۴۵۰ وارد دمشق شد و در آنجا از محضر خطیبِ بغدادى* بهره برد (ابن عساکر، همانجا). او در شام و شهرهاى آن نزد شمارى از بزرگان وقت استماع حدیث کرد (قفطى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به سمعانى؛ ابن عساکر، همانجاها؛ ابنانبارى، ص ۳۷۲ـ۳۷۴؛ یاقوت حموى، ج ۲۰، ص ۲۵ـ۲۶) و از محضر عبدالقاهر جرجانى* نیز استفاده نمود (یاقوت حموى، ج ۲۰، ص ۲۶).
ابوزکریا در جوانى به مصر سفر کرد. در آنجا ابوالحسن ابن بابشاذ* (متوفى ۴۶۹) نزد او علم لغت را فراگرفت. وى سپس به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه بغداد به تدریس ادبیات پرداخت و کتابدارى آنجا را نیز به عهده گرفت و تا پایان عمر در بغداد بود (سمعانى؛ ابن عساکر، همانجاها؛ یاقوت حموى، ج ۲۰، ص ۲۶ـ۲۷).
خطیب تبریزى در لغت و آنچه روایت مى کرد مورد اعتماد بود (ابن انبارى، همانجا، به نقل از سمعانى) و خطیب بغدادى، به همین اعتبار از او نقل مىکرد (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۱۳، ص ۲۰۵؛ نیز رجوع کنید به ابن عساکر، ج ۶۴، ص ۳۴۷، ۳۴۹). در عین حال گفته اند که ابوزکریا رفتار مناسبى نداشت و به شریعت مقید نبود (رجوع کنید به ابن انبارى، ص ۳۷۳؛ یاقوت حموى، همانجا).
ابوزکریا در بغداد شاگردان بسیارى داشت. جوالیقى* و ابنعساکر* نیز از وى روایت کردند (قفطى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به سمعانى؛ ابن عساکر، همانجاها؛ یاقوت حموى، ج ۲۰، ص ۲۶).
رحلت
خطیب تبریزى به سال ۵۰۲ در بغداد درگذشت و در باب ابرز به خاک سپرده شد (سمعانى، ج ۱، ص ۴۴۷؛ ابنجوزى، ج ۱۷، ص ۱۱۴ـ۱۱۵).
آثار
وى تألیفات بسیارى دارد از جمله :
شرح الحماسه (سه شرح بزرگ، متوسط و کوچک بر کتاب الحماسه*).
شرح شعر متنبّى*؛
شرح المعلّقات السبع/ العشر؛
شرح مُفَضّلیات؛
شرح سَقْط الزند معرّى؛
شرح السبع الطوال؛
شرح مقصوره ابندُرَید؛
شرح اللُّمَع ابن جنّى*؛
الکافى فى علم/ علمَىِ العروض والقوافى؛
مقاتلالفرسان؛
مقدمه فى النحو که به لحاظ فنى داراى نکات باارزش و مفیدى است؛
تفسیرالقرآن؛
الملخّص فى اعراب القرآن؛
تهذیب غریب الحدیث؛
غریب القرآن؛
و تهذیب اصلاح المنطق ابن سکّیت (ابن عساکر، ج ۶۴، ص ۳۴۹ـ ۳۵۰؛ ابن انبارى، ص ۳۷۲؛ یاقوت حموى، ج ۲۰، ص ۲۷؛ قفطى، ج ۴، ص ۲۳ـ۲۴؛ براى اطلاع از نسخه هاى خطى و چاپى آثار وى رجوع کنید به بروکلمان، ج۱، ص ۷۱، ج ۲، ص ۷۵ـ۷۶، ج۵، ص۱۶۲ـ ۱۶۳). لویس شیخو کتاب کنزالحفاظ فى کتاب تهذیب الالفاظ ابن سکّیت را با شرح خطیب تبریزى در ۱۳۱۵/ ۱۸۹۷ در بیروت چاپ کرده است. مجید طراد نیز کتاب دیگرى از خطیب تبریزى را با عنوان شرح دیوان عنتره در ۱۳۷۷ش/۱۹۹۸ در بیروت به چاپ رسانده است.
از خطیب تبریزى ابیاتى نیز به جا مانده (رجوع کنید به باخرزى، ج ۱، ص ۲۶۱ـ۲۷۱؛ ابنانبارى، ص۳۷۴؛ ابنجوزى، ج ۱۷، ص۱۱۶) که ابن اثیر (ج ۱۰، ص ۴۷۳) آنها را ضعیف دانسته است.
منابع :
(۱) ابن اثیر؛
(۲) ابن انبارى، نزههالالباء فى طبقات الادباء، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ?]۱۳۸۶/ ۱۹۶۷[؛
(۳) ابن جوزى، المنتظم فى تاریخالملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۴) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۱؛
(۵) علىبن حسن باخرزى، دمیهالقصر و عصره اهل العصر، چاپ محمد تونجى، ج ۱، دمشق ?]۱۳۹۱/ ۱۹۷۱[؛
(۶) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربى، ج ۱ـ۲، نقله الى العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ] ۱۹۷۴[، ج ۵، نقله الى العربیه رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵؛
(۷) خطیب بغدادى؛
(۸) سمعانى؛
(۹) علىبن یوسف قفطى، اِنباه الرواه على اَنباه النحّاه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۴، قاهره ۱۹۷۳؛
(۱۰) یاقوت حموى، معجم الادباء، بیروت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۶