عالم جامع و مؤلف شیعی قرن سیزدهم و چهاردهم . در ۱۲۷۳ در تهران به دنیا آمد. از آنجا که اصل وی از شهر نور بوده ، ابوالفضل نوری نیز خوانده شده است (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۸۸؛ همو، ۱۳۳۷ ش ، ستون ۳۳). برخی منابع (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۳، ج ۹، قسم ۱، ص ۴۷؛امین ، ج ۲، ص ۴۷۵) نام او را احمد ذکر کرده و ابوالفضل را که بدان مشهور است ، کنیه اش دانسته اند؛اما با توجه به اینکه فرزندش ، میرزا محمد ثقفی (در باره وی رجوع کنید به ادامه میرزاابوالفضل تهرانی ابوالقاسم سحاب ، تاریخ مدرسه عالی سپهسالار ، ( تهران ) ، ( بی تا. ) ، ص ۱۱۴ مقاله )، از این موضوع اظهار بی اطلاعی کرده و نیز از خود وی نقل شده که پدرش پیش از تولد او نامش را ابوالفضل تعیین کرده بوده است ، نمی توان آن را درست دانست (رجوع کنید به تهرانی ، مقدمه محدّث اُرمَوی ، ص له ـ لو).
پدر میرزاابوالفضل ، میرزاابوالقاسم تهرانی * ، از جهت انتساب به دایی خود، محمودخان کلانتر، به کلانتری شهرت یافت و فرزندش ، ابوالفضل ، به این نام نیز خوانده شده است (آقابزرگ طهرانی ، ۱۳۳۷ ش ؛امین ، همانجاها).
اساتید
میرزاابوالفضل در کودکی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد. او نخست علوم و فنون مقدماتی را نزد پدر خود آموخت ، تا جایی که پیش از بلوغ ، آنها را کاملاً فراگرفته بود (تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص کح ، لج ـ لد)، آنگاه تحصیل فقه و اصول را در دوره سطح آغاز کرد و پس از آن دوره خارج را نزد سیدمحمد صادق طباطبایی و میرزا عبدالرحیم نهاوندی گذراند و به درجه اجتهاد رسید، فلسفه و عرفان را نیز از آقامحمدرضا قمشه ای و میرزاابوالحسن جلوه فراگرفت (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، ج ۱، قسم ۱، ص ۵۴؛تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص کو، لد).
میرزاابوالفضل در ۱۳۰۰ رهسپار نجف شد و چندین ماه در آنجا ماند و در درس میرزا حبیب اللّه رشتی شرکت کرد، سپس به دعوت مرجع تقلید آن زمان ، میرزا محمدحسن شیرازی (میرزای شیرازی )، به سامرا رفت و در آنجا اقامت گزید و چند سال از درس فقه و اصول وی بهره برد و از نزدیکان او به شمار آمد. همچنین در آنجا رجال و دیگر علوم حدیثی را از میرزا حسین نوری آموخت و از محمدحسین کاظمینی (کاظمی ) اجازه روایت گرفت (آقابزرگ طهرانی ، ۱۳۳۷ ش ، امین ؛تهرانی ، همانجاها؛حبیب آبادی ، ج ۶، ص ۲۰۴۳).
او در ۱۳۰۶ برای انجام مراسم حج به مکه رفت و در بازگشت مدتی در نجف اقامت کرد تا اینکه به دعوت گروهی از مردم به تهران بازگشت (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۸۸ ؛امین ، همانجا؛تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص له ). منابع سال بازگشت وی را مختلف ذکر کرده اند ( رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی ، ۱۳۳۷ ش ؛حبیب آبادی ، همانجاها)، ولی فرزندش ، میرزامحمد ثقفی ، بازگشت او را در ۱۳۱۰ گفته است (تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص کو؛نیز رجوع کنید به همان ، ص له ).
میرزاابوالفضل پس از بازگشت به تهران ، مرجعیت و زعامت شرعی را به عهده گرفت ، به تدریس فقه و اصول و رجال و کلام پرداخت و نماز جماعت و مجلس وعظ و خطابه برپا داشت . او در ۱۳۱۲ مدرسه سپهسالار از بناهای میرزا حسین خان سپهسالار را افتتاح کرد، طلاب را در آن جای داد و در آن حلقه درس دایر کرد (امین ؛حبیب آبادی ، همانجاها؛تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص له ؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۴).
میرزاابوالفضل در ادبیات و سرودن اشعار عربی و فارسی توانا بود و هزاران بیت شعر از حفظ داشت ، تا جایی که سیدحیدر حِلّی ، از شاعران نامدار عراق ، هنگام رفتن به سامرا از هماوردی با او ناتوان شد و در مدح او قصیده ای سرود. سیدمحمدسعید حَبُّوبی از دیگر شاعران بنام نیز وی را ستوده است . او همچنین نثری شیوا داشت (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، ج ۱، قسم ۱، ص ۵۳ ـ۵۴؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۳).
میرزاابوالفضل منطق ، فلسفه ، عرفان ، ریاضیات ، هیئت ، سیره و تاریخ نیز می دانست ، خوش محضر و دارای بیانی جذاب و حافظه ای قوی بود (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، ج ۱، قسم ۱، ص ۵۴؛امین ، همانجا؛نیزرجوع کنید به موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۶ـ۲۵۷). او در هشتم صفر ۱۳۱۶ بر اثر بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم حضرت عبدالعظیم در کنار پدرش در مقبره ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد (مدرس تبریزی ، ج ۵، ص ۷۳؛حبیب آبادی ، ج ۶، ص ۲۰۴۴؛شریف رازی ، اختران فروزان ، ص ۲۲۲ـ ۲۲۳). برخی (قمی ، ج ۱، ص ۱۳۹؛امین ، همانجا) درگذشت او را ۱۳۱۷ و مدفن او را قبرستان وادی السلام نجف ذکر کرده اند که درست نیست (تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص کو).
آثار
میرزاابوالفضل آثار فراوانی داشته که بیشتر آنها به دست ما نرسیده است (رجوع کنید به همان ، مقدمه محدّث ارموی ، ص ز).
برخی از آثار او عبارت اند از:
۱) دیوان اشعار مشتمل بر قصاید و غزلیات عربی و فارسی در موضوعات مختلف از جمله مدح معصومین علیهم السلام . اشعار عربی این اثر به اهتمام سیدجلال الدین محدّث ارموی و با مقدمه طولانی وی در ۱۳۶۹ (یا ۱۳۷۰) در تهران به چاپ رسیده است (حبیب آبادی ، همانجا؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۵ـ۲۵۶؛نیزرجوع کنید به تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص قح )؛
۲) شفاء الصُدور فی شرح زیاره العاشور که استاد وی ، میرزای شیرازی ، نیز بر آن تقریظ نوشته و از بهترین شرحهاوترجمه های فارسی زیارت عاشورا به شمار آمده است . تألیف آن در ۱۳۰۹ به پایان رسید و اولین بار در ۱۳۱۰ در بمبئی چاپ شد. سپس در ۱۴۰۷، با تحقیق سیدعلی موحد ابطحی در دو جلد در قم و در ۱۳۷۶ ش با تصحیح و تعلیق سیدابراهیم شبیری زنجانی در یک جلد در تهران به چاپ رسید (امین ، همانجا؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۶)؛
۳) الاءصابه فی مَن أجمعت علیه العصابه ، شرح منظوم ارجوزه هفده بیتی سیدمهدی بحرالعلوم در علم رجال در باره اصحاب اجماع به عربی . این شرح که مشتمل بر ۳۶۸ بیت است در ۱۳۰۴ در سامرا به پایان رسید. نسخه خطی آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است (شریف رازی ، اختران فروزان ، ص ۲۲۳؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۴)؛
۴) تمیمه المحدّث (یا تمیمه الحدیث ) منظومه ای به عربی در علم درایه ؛
۵) صَدْحُ الحَمامه فی احوال الوالد العلاّ مه در شرح زندگانی پدرش و نیز قسمتهایی از زندگانی خود او به عربی ؛
۶) قلائد الدرر فی نظم اللؤلؤ المنتثر که در آن کتاب الشافیه ابن حاجب را در علم صرف به نظم درآورده و برخی مطالب آن را رد کرده و مطالبی نیز به آن افزوده است . تألیف این اثر که بالغ بر شش هزار بیت است ، پیش از چهارده سالگی وی آغاز شده است (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، ج ۱، قسم ۱، ص ۵۴؛تهرانی ، مقدمه محدّث ارموی ، ص لد؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۵ـ ۲۵۶)؛
۷) تنقیح المقاله فی تحقیق الدلاله ، رساله ای به عربی در بحث دلالات منطق و اصول فقه است و با اینکه حجم زیادی دارد، به اتمام نرسیده است (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۳، ج ۲۶، ص ۲۳۹؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۵)؛
۸) حاشیه الاسفار که تعلیقات او بر الاسفار الاربعه ملاصدرا و به عربی است ؛
۹) الرساله العشقیه در بیان مسئله ای عرفانی و به عربی است ؛
۱۰) مُنیه البصیر فی بیان کیفیه الغدیر به عربی ؛
۱۱) حاشیه فرائد الاصول ؛
۱۲) حاشیه المکاسب (تهرانی ، همانجا؛موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۵ـ ۲۵۷٫ برای آگاهی از سایر آثار وی رجوع کنید به موسوعه ، ج ۲، ص ۲۵۴ـ۲۵۷).
فرزند
فرزند میرزاابوالفضل ، میرزامحمد ثقفی ، از علما و فضلای معاصر بوده است . او در جمادی الا´خره ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد و از کودکی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و پس از گذراندن دوره مقدماتی ، سطوح عالی فقه و اصول را نزد آقامیرزا کوچک ساوجی و شیخ آقابزرگ ساوجی آموخت . در ۱۳۴۱ به قم رفت و حدود هفت سال در آنجا ماند و در درس خارج فقه و اصول شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد و از او تصدیق اجتهاد گرفت . چندی نیز در درس فقه آقامحمدرضا اصفهانی مسجدشاهی حاضر شد. او همچنین فلسفه و کلام را از سیدابوالحسن رفیعی قزوینی فراگرفت (شریف رازی ، گنجینه دانشمندان ، ج ۴، ص ۴۱۲ـ۴۱۳).
ثقفی سپس به تهران بازگشت و در مسجد پامنار به تبلیغ و اقامه جماعت و تألیف و تدریس پرداخت . او نیز مانند پدرش طبع شعر و ذوق غزل سرایی داشت . روان جاوید در تفسیر قرآن که در پنج جلد به چاپ رسیده است و غرر العوائد ، شرح و حاشیه بر دررالفوائد شیخ عبدالکریم حائری یزدی از جمله آثار اوست (شریف رازی ، همانجا؛همو، اختران فروزان ، ص ۲۲۳ـ ۲۲۴). ثقفی در مرداد ۱۳۶۴ درگذشت («به یاد عالم بارع آیت اللّه حاج میرزامحمد ثقفی تهرانی »، ص ۳۴).
منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
(۲) همو، طبقات اعلام الشیعه ، جزء ۱: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر ، مشهد ۱۴۰۴؛
(۳) همو، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال ، چاپ احمد منزوی ، تهران ۱۳۳۷ ش ؛
(۴) امین ؛
(۵) «به یاد عالم بارع آیت اللّه حاج میرزامحمد ثقفی تهرانی »، کیهان فرهنگی ، سال ۲، ش ۵ (مرداد ۱۳۶۴)؛
(۶) ابوالفضل بن ابوالقاسم تهرانی ، دیوان ، چاپ جلال الدین محدّث ارموی ، ( تهران ) ۱۳۶۹؛
(۷) محمدعلی حبیب آبادی ، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری ، ج ۶، اصفهان ۱۳۶۴ ش ؛
(۸) محمد شریف رازی ، اختران فروزان ری و طهران ، یا، تذکره المقابر فی احوال المفاخر ، قم : مکتبه الزهراء، ( بی تا. ) ؛
(۹) همو، گنجینه دانشمندان ، ج ۴، تهران ۱۳۵۳ ش ؛
(۱۰) عباس قمی ، کتاب الکنی و الالقاب ، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم ( بی تا. ) ؛
(۱۱) مدرس تبریزی ؛
(۱۲) موسوعه مؤلفی الامامیه ، قم : مجمع الفکر الاسلامی ، ۱۳۷۸ ش .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۸