زندگینامه آیت الله آقامحمد بیدآبادی (متوفی ۱۱۹۸ه ق)

، حکیم و عارف قرن دوازدهم . پدرش مولی محمدرفیع از زاهدان و مجتهدان گیلان و مازندران بود که به اصفهان رفت و در محله بیدآباد این شهر ساکن شد. آقامحمد در آنجا به دنیا آمد، و شهرتش به سبب اقامت طولانی او در بیدآباد است (مدرس تبریزی ، ج ۱، ص ۳۰۱؛ حبیب آبادی ، ج ۱، ص ۶۶).

استادان وی در معقول و منقول ،

ملاعبدالله حکیم (متوفی ۱۱۶۲)،

ملااسماعیل خواجویی (متوفی ۱۱۷۳)

و میرزا محمدتقی الماسی (متوفی ۱۱۵۹) بوده اند (آقابزرگ طهرانی ، ص ۶۹۵؛ حبیب آبادی ، ج ۱، ص ۶۷؛ صدرالدین شیرازی ، مقدمه آشتیانی ، ص صدوبیست ).

اساساً اهمیت ویژه بیدآبادی در انتقال میراث فلسفی ملاصدرا به نسل پس از خود است ، زیرا اندیشه های ملاصدرا که ارزش و اهمیت والای آن تا مدتها ناشناخته مانده بود، به سعی شاگرد مشهور بیدآبادی ، ملاعلی نوری ، به طور شایسته ای معرفی گردید. بنابراین ، بیدآبادی را می توان احیاکننده و مروج فلسفه ملاصدرا دانست (مطهری ، ص ۵۹۴)؛ هر چند بیشتر در عرفان بروز و ظهور کرده است .

بیدآبادی در عرفان ،

مرید سیّد قطب الدین نیریزی * (۱۱۰۰ـ ۱۱۷۳)، از ارکان سلسله ذهبیّه ، بود و پس از مرگ او قطب این سلسله شد (معصوم علیشاه ، ج ۳، ص ۲۱۵). گفته اند سلسله عرفانی برخی عارفان متشرع ساکن نجف و کربلا، مانند سیّداحمد کربلایی ، سیّد مرتضی کشمیری ، ملافتحعلی سلطان آبادی ، ملاحسینقلی همدانی و سیّدمهدی بحرالعلوم به بیدآبادی متصل است ( منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، ج ۲، مقدمه آشتیانی ، ص پانزده ، پانویس ۱۱). تبحُرّ وی در علم کیمیا نیز ادعا شده است (خوانساری ، ج ۷، ص ۱۲۳).

بیدآبادی در فقه قائل به وجوب نماز جمعه در عصر غیبت امام دوازدهم علیه السلام بود، و چون در اصفهان نماز جمعه برگزار می شد، برای رعایت فاصله لازم بین دو نماز جمعه ، به روستای رِنان در بلوک ماربین می رفت و در آنجا اقامه نماز جمعه می کرد (همانجا). همچنین ، خوانساری (ج ۷، ص ۱۲۴) به نقل از مُنیه المرتاد میرزا محمد اخباری ، بیدآبادی را در زمره مخالفان نظریه اجتهاد و مدافعان نظریه اخباری نام برده است .

بیدآبادی به توجهی که حکومت وقت به وی می کرد بی اعتنا بود، و اموالی را که به رسم هدیه برای او می فرستادند، نمی پذیرفت . وی به زهد و قناعت در معاش می کوشید، و برای امرار معاش ، به زراعت و شَعربافی می پرداخت . در قحطی اصفهان ، برای همدردی با قحطی زدگان ، شش ماه به خوردن زردک خام اکتفا کرد (مهدوی ، ص ۴۸۳؛ خوانساری ، ج ۷، ص ۱۲۳).

شاگردان مهم بیدآبادی عبارت اند از:

ملاعلی نوری ،

ملامحراب گیلانی ،

حاج محمد ابراهیم کرباسی ـ که طبق وصیت پدرش تحت تربیت و تعلیم خاصّ بیدآبادی بوده است ( رجوع کنید به گزی برخواری ، ص ۴۸) ـ

میرزا ابوالقاسم خاتون آبادی ،

ملاعبدالکریم اشراقی قاینی ،

سیّدحسین قزوینی ،

میرزاابوالقاسم قمی ،

ملانظرعلی گیلانی ،

صدرالدین محمد دزفولی ،

اسماعیل جزایری

و میرزا هدایت الله مشهدی .

مولی مهدی نراقی

و میرزا محمدعلی میرزامظفر،مدرس آثار شیخ اشراق ، را نیز از زمره شاگردان او دانسته اند (لاهیجی ، مقدمه آشتیانی ، ص ۶۸؛ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، ج ۴، ص ۲۹۶ـ۲۹۷؛ حبیب آبادی ، ج ۱، ص ۶۷ـ ۶۸؛ مدرس هاشمی ، مقدمه کرباسی ، ص ۱۳؛ مطهری ، ص ۵۹۸).

رحلت:

بیدآبادی در ۱۱۹۷ (یا اول محرّم ۱۱۹۸) وفات یافت ، و مقبره وی در تخت پولاد اصفهان ، جنب مقبره پدرش در شرق تکیه خوانساریها (آقاحسین خوانساری )، جای دارد (خوانساری ، همانجا؛ حبیب آبادی ، ص ۶۹؛ مهدوی ، ص ۴۸۳ـ۴۸۴).

بیدآبادی به عربی و فارسی آثاری از خود برجای نهاده است ، که عبارت اند از:

۱) تفسیرقرآن به عربی (دانش پژوه ، ج ۸، ص ۴۴۸، ش ۱۸۵۴)؛

۲) رساله ای به فارسی با عنوان فی علم التوحید علی نهج التجرید ، که در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران (ج ۴، ص ۳۰۳) چاپ شده است ؛

۳) رساله حُسن دل ، به فارسی ، تحقیق و تصحیح علی صدرایی خویی و محمدجواد نورمحمدی ؛

۴) «رساله در سیر وسلوک » در پاسخ میرزای قمی به عربی که همراه با ترجمه فارسی در مجله پیام حوزه (۱۳۷۲ ش ) به چاپ رسیده است ؛

۵) «رساله در سیروسلوک » در پاسخ سیدحسین قزوینی که مکرراً (از جمله در وحید ، تیر ۱۳۵۲؛ حوزه ، تیر ۱۳۶۴؛ کیهان اندیشه ، فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۶) چاپ شده است ؛

۶) «فصلی در آداب تخلیه و تحلیه » (چاپ شده در وحید ، تیر ۱۳۵۲؛ حوزه ، آذر و دی ۱۳۶۸).

رساله ای با عنوان سیروسلوک نیز منسوب به بیدآبادی است که همراه با شرح میرسیدحسین مدرس هاشمی ، در ۱۳۷۷ ش منتشر شده است . نراقی (ص ۳۸۹) نیز دستورالعملی از او در سیر و سلوک نقل کرده است .

طریقه و مشرب فکری آقامحمد

، جمع میان عرفان ، قرآن و برهان بوده است (مدرس هاشمی ، مقدمه کرباسی ، ص ۲۰). او در طریقه عرفانی و سلوکی خود، جمع میان ظاهر و باطن می کند و هریک را بدون دیگری ناقص می داند (همان ، مقدمه کرباسی ، ص ۲۵). وی در یکی از رسائل خود درباره سیروسلوک ( وحید ، دوره ۱۱، ش ۴، ص ۳۸۹) از همت ، تأمل ، ذکر موت (خانه دل از غیر حق خالی کردن )، عبودیّت و ربوبیت سخن گفته و مطالبش را با ابیات عارفانی چون حافظ آمیخته است .

وی در حسن دل مخاطب خود را از اسلام مقالی و توحیدِ لسانی برحذر داشته و حیات ابدی را در موت پیش از مرگ طبیعی دانسته است . مرگ ارادی ، به نظر او، میراندن شهوت و غضب به فرمان عقل و شرع است (ص ۳۰، ۳۵). او جهل را «عماء معنوی » می داند (همان ، ص ۳۵). بیدآبادی در همان رساله (ص ۴۱ـ۴۶) اصناف آدمیان ، تقوا، ورع و توحید را به انواع مختلف تقسیم می کند و، مثلاً، توحید را چهار قسم می داند: توحید اهل تقلید، توحید اصحاب و ارباب رسوم ، توحید اصحاب مکاشفه ، توحید فناء فی الله . بیدآبادی تزکیه نفس و تصفیه قلب و تجلیه روح را در ظاهر و باطن در متابعت از آل رسول الله صلوات الله علیهم می داند (همان ، ص ۵۰). به عقیده وی تا کسی به مرتبه محبت فایز نشود، اسلام و ایمان نخواهد داشت (مدرس هاشمی ، ص ۱۸۹).



منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، طبقات اعلام الشیعه : الکواکب المنتشره فی القرن الثانی بعدالعشره ، چاپ علی نقی منزوی ، تهران ۱۳۷۲ش ؛
(۲) آقامحمدبن محمدرفیع بیدآبادی ، حسن دل درسیر و سلوک الی اللّه ، چاپ علی صدرایی خوئی و محمدجواد نورمحمدی ، ( قم ) ۱۳۷۶ ش ؛
(۳) همو، «دو رساله از آقامحمد بیدآبادی در سیروسلوک » چاپ حسین مدرسی طباطبائی ، وحید ،دوره ۱۱، ش ۴ (تیر ۱۳۵۲)؛
(۴) محمدعلی حبیب آبادی ، مکارم الا´ثاردر احوال رجال دوره قاجار ، ج ۱، اصفهان ۱۳۷۷ ش ؛
(۵) محمدباقربن زین العابدین خوانساری ، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات ، چاپ اسدالله اسماعیلیان ، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲؛
(۶) محمدتقی دانش پژوه ، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ج ۸ ، تهران ۱۳۳۹ ش ؛
(۷) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی ، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه ، با حواشی ملاهادی سبزواری ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، چاپ افست تهران ۱۳۶۰ ش ؛
(۸) عبدالکریم بن مهدی گزی برخواری ، تذکره القبور ، چاپ ناصر باقری بیدهندی ، قم ۱۳۷۱ش ؛
(۹) محمدجعفر لاهیجی ، شرح رساله المشاعر ملاصدرا ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، قم ( تاریخ مقدمه ۱۳۴۳ ش ) ؛
(۱۰) محمدعلی مدرس تبریزی ، ریحانه الادب ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۱۱) حسن مدرس هاشمی ، شرح رساله سیروسلوک ، چاپ علی کرباسی ، ( قم ) ۱۳۷۷ ش ؛
(۱۲) مرتضی مطهری ، خدمات متقابل اسلام و ایران ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛
(۱۳) محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقائق ، چاپ محمد جعفر محجوب ، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ش ؛
(۱۴) منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران : از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر ، تهیه و تحقیق و مقدمه و تعلیق از جلال الدین آشتیانی ، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ ش ، ج ۴، مشهد ۱۳۵۸ ش ؛
(۱۵) مصلح الدین مهدوی ، تذکره القبور، یا، دانشمندان و بزرگان اصفهان ، اصفهان ۱۳۴۸ ش ؛
(۱۶) احمدبن محمدمهدی نراقی ، کتاب الخزاین ، چاپ حسن حسن زاده آملی و علی اکبر غفاری ، تهران ?( ۱۳۸۰ ) .

 دانشنامه جهان اسلام   جلد ۵

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *