شعرا-بشعرا-ششعرای قرن سیزدهم

زندگینامه بَهار شَروانی (یا شِروانی / شیروانی )(۱۳۰۰-۱۲۴۷ه ق)

 میرزا نصرالله ، فرزند ابوالقاسم ، غزل سرای نیمه دوم قرن سیزدهم . در ۱۲۴۷ در شَماخی ، شهری در جمهوری آذربایجان ، زاده شد (تربیت ، ص ۷۱). از کودکی به سرودن شعر و غزل میل وافر داشت و با استعداد شگفت خود غزلهای فارسی را به صورت منظوم به ترکی برمی گرداند (کوچرلی ، ج ۲، بخش ۱، ص ۴). رضاقلی خان هدایت (متوفی ۱۲۸۸)، او را در ۱۲۷۵ در تهران دیده و شعرش را ستوده است (ج ۴، ص ۱۷۹ـ۱۸۰). دیوان بیگی نیز ضمن اشاره به سیر و سیاحت او در هندوستان ، گفته است که برخی او را در قصاید و مسمط مانند متقدّمان می دانند (ج ۱، ص ۲۷۲ـ۲۷۳).

بهار در سیر و سیاحتهای خود به خدمت دانشمندان و شاعران نامی دوران خود رسید؛ در اصفهان با غلامحسین صدرالشّعرا، پدر ایرج میرزا، در تبریز با ادیب ناصر دیلمی و در مشهد با ملک الشّعراء صبوری ، پدر محمّدتقی بهار، دوستی و آمیزش داشت (برقعی ، ج ۱، ص ۵۸۰؛ دایره المعارف فارسی ، ذیل «بهار شیروانی »). هنگام اقامتش در تهران ، میرزا احمدخان وکیل الرّعایا او را با خود به ساوجبلاغ برد و دو فرزند خود، میرزاعلی خان حیدری و میرزا عبدالله خان مصباح دیوان ، را برای تعلیم و تربیت به او سپرد ( ارمغان ، ص ۷۱) و چون بهار به تبریز بازگشت ، مدتی منشیِ کنسولگری فرانسه شد (رجوع کنید به برقعی ، همانجا؛ محمدزاده ، ص ۸۸). به نوشته عبرت نائینی * (متوفی ۱۳۲۱ ش )، بهار واژه نامه ای فارسی ـ فرانسه تألیف کرده بود که کنسول فرانسه آن را از وی خرید و به نام «لغت نیکلا» و به اسم خود به چاپ رساند (ج ۱، ص ۴۷۶). درستی این سخن معلوم نیست ، و همچنان این که می گوید (همانجا) بهار دیوان خود را در خانه صبوری گذاشت و پسر صبوری (ملک الشعراء بهار)، برخی از اشعار بهار شروانی را به نام خود کرد. محمود فرّخ خراسانی (متوفی ۱۳۶۰ ش ) در یادداشتی که به نسخه خطی مدینه الادب ضمیمه کرده است (رجوع کنید به همانجا) از ملک الشعراء دفاع کرده و این سخن را تهمتی ناروا دانسته است .

بهار ظاهراً دو دیوان به زبانهای فارسی و ترکی داشته (مدرس تبریزی ، ج ۱، ص ۲۹۶) که مفقود شده است . آقابزرگ طهرانی (ج ۹، قسم اول ، ص ۱۴۶) از دیوان فارسی او یاد کرده است . مجموعه ای از اشعار فارسی او، احتمالاً به خط خودش ، در موزه نظامی جمهوری آذربایجان محفوظ است (ش ۱۰۱۷) که عنوان «مسوّده » دارد و شاید بهار آن را در جوانی خود فراهم کرده باشد. این مجموعه ، در ۳۹ ورق ، و شامل غزلیات ، قصیده ای در مدح امام رضا علیه السلام ، و مثنوی تُحفه الاَحِبّاء است که برخی (مثلاً مدرس تبریزی ، ج ۱، ص ۲۹۷) به اشتباه نام آن را تحفه العراقین ذکر کرده اند. مثنوی دیگری هم به نام نرگس و گل سروده که تنها چند بیت از آن باقی مانده است . او حدود ۱۳۰۰ در تبریز درگذشت و همانجا مدفون شد (رجوع کنید به تربیت ، همانجا).



منابع :

(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) ارمغان ، سال ۱۳، ش ۱ (فروردین ۱۳۱۱)؛
(۳) محمد باقر برقعی ، سخنوران نامی معاصر ایران ، قم ۱۳۷۳ ش ؛
(۴) محمدعلی تربیت ، دانشمندان آذربایجان ، تهران ۱۳۱۴ ش ؛
(۵) دایره المعارف فارسی ، به سرپرستی غلامحسین مصاحب ، تهران ۱۳۴۵ـ۱۳۷۴ ش ؛
(۶) احمدعلی دیوان بیگی ، حدیقه الشعراء ، چاپ عبدالحسین نوائی ، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش ؛
(۷) محمدعلی عبرت نائینی ، مدینه الادب ، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی ، ش ۹۶۷؛
(۸) حمید محمدزاده ، «زندگی و آثار بهار شیروانی »، وارلیق ، ش ۹ـ۱۰ (۱۳۶۱ ش )؛
(۹) محمدعلی مدرس تبریزی ، ریحانه الادب ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۱۰) رضاقلی بن محمد هادی هدایت ، مجمع الفصحا ، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش ؛

(۱۱) Fer ¦âdun Bey Kخc §arl ¦â, A ¦zarba ¦yja ¦n adabiya ¦t i ¦tarixi materiallar i ¦, vol. 2, pt. 1, Baku 1926.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۴ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=