و یکی از چهره های برجسته خاندان وحید بهبهانی (آل آقا). وی افزون بر مقام علمی و تألیفاتش ، به دلیل سیر و سیاحتش در ایران ، عراق و هند و بر جای نهادن خاطرات باارزشش ، منزلت ویژه ای دارد. آقااحمد، به نوشته خودش در مرآت الاحوال که شرح حال وی به قلم خود اوست ، در ۱۱۹۱ در کرمانشاهان به دنیا آمد. از شش سالگی تحصیل عربی و فارسی و نیز متون فقهی را نزد پدرش آقامحمدعلی بهبهانی * (متوفی ۱۲۱۶) و برادرش آقامحمد جعفر (متوفی ۱۲۵۹) آغاز کرد. در هفده سالگی مادرش را از دست داد و در بیست سالگی برای ادامه تحصیل عازم عتبات عالیات شد و در مسیر خود، با عالمان شهر کاظمین دیدار کرد و پس از سکونت در نجف و ازدواج ، تحصیل خود را به سرعت ادامه داد (ج ۱، ص ۱۹۸ـ ۱۹۹، ۲۰۴ـ۲۰۶).
برخی از استادان وی عبارت بودند از:
ملامحمد اسماعیل عَقْدائی یزدی (متوفی ۱۲۴۰)،
آقاسید مهدی طباطبائی مشهور به بحرالعلوم (متوفی ۱۲۱۲)،
و شیخ جعفر نجفی (متوفی ۱۲۲۸)، در فقه (همان ، ج ۱، ص ۲۰۵ـ۲۰۶، ۲۰۹ـ۲۱۰).
وی همچنین ، علاوه بر پدرش ، از چند تن از عالمان برجسته روزگار خود اجازه علمی به دست آورد که متن آنها را در مرآت (ج ۱، ص ۶۴۵ـ۶۵۳) درج کرده است ،
از جمله :
شیخ جعفر نجفی ،
میرسید علی طباطبائی ،
سید محسن اعرجی بغدادی ،
میرزاابوالقاسم قمی صاحب قوانین .
اجازه ای نیز از آقا سید محمد مجاهد داشته که قسمتی از آن در اعیان الشیعه (ج ۳، ص ۱۳۶) آمده است .
آقااحمد در ۱۲۱۵ برای دیدار پدر به کرمانشاهان بازگشت . چند ماه پس از بازگشت وی ، پدرش درگذشت و او برای مدتی در این شهر ماند. با شنیدن خبر حمله وهابیها به کربلا در ۱۲۱۶، به عتبات رفت و پس از بازگرداندن خانواده اش به کرمانشاهان ، عازم قم شد.
او در مدت شش ماه اقامت در این شهر، از محضر میرزاابوالقاسم قمی استفاده کرد و در ضمن به تدریس و تألیف پرداخت . پس از آن به شهرهای مختلفی از جمله بروجرد، نهاوند و بار دیگر به عتبات سفر کرد و در ۱۲۱۹ به مشهد مشرّف شد و سپس به عزم سفر به هندوستان به سوی بندرعباس و مسقط حرکت کرد و از آنجا راهی بمبئی شد (بهبهانی ، ج ۱، ص ۲۱۴ـ ۲۱۵، ۲۲۵ـ۲۴۷).
وی درباره شهرها و مناطقی که در هند دیده سخن گفته و اوضاع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و احیاناً مذهبی آن شهرها را شرح داده است (ج ۱، مقصد دویّم ). آقا احمد در محرم ۱۲۲۵ در شهر عظیم آباد بوده و ضمن وصفِ «کیفیت عزاداری بی خردان آن بلده » (ج ۱، ص ۶۳۸) از آخرین واقعه ای که یاد کرده ، تولد فرزندش آقاعلی در عظیم آباد است (ج ۱، ص ۶۴۱). پس از آن وی به ایران بازگشته است . از این پس اطلاع دقیقی از زندگی وی وجود ندارد. به روایتی ، آقا احمد در ۱۲۳۳ در عراق بوده (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، ج ۲، قسم ۱، ص ۱۰۰) و گویا پس از مدتی به ایران بازگشته است . وی در ۱۲۳۵، در ۴۴ سالگی درگذشت و کنار مرقد پدرش در کرمانشاهان به خاک سپرده شد. تاریخ وفات وی بر روی جلد کتاب مرآت الاحوال ، به پیروی از اعیان الشیعه (همانجا)، ۱۲۴۳ آمده ، که درست نیست (رجوع کنید به حبیب آبادی ، ج ۳، ص ۹۹۸).
آقااحمد فهرست هجده تألیف یا اثر در دست تألیف خود را در مرآت الاحوال (ج ۲، ص ۶۴۱ـ۶۴۴) آورده است . در مقدمه این کتاب (ص ۱۶ـ۱۷) و مکارم الا´ثار حبیب آبادی (ج ۳، ص ۹۹۵ـ۹۹۷) نیز آثار دیگری برای وی برشمرده شده است که احتمال می رود از برخی کتابها با چند عنوان یاد شده باشد.
از جمله آثار اوست :
محمودیّه ، حاشیه ای بر صمدیّه شیخ بهائی که در پانزده سالگی نوشته است (بهبهانی ، ج ۱، ص ۱۸۶)؛ نورالانوار ، در شرح بسمله ؛
الدرّر الغرویّه فی اصول الاحکام الالهیّه ؛
رساله قوت لایموت و شرح آن با عنوان مخزن القوت ؛
ربیع الاَزهار ؛
تاریخ ولادت و وفات سادات اطهار علیهم السّلام ؛
تاریخ نیک و بد ایّام ؛
تاریخ بغلی یا تحفه الاخوان ، در شرح احوال مشاهیر انبیا و خلفا و امامان و شرح غزوات امیرالمؤمنین علیه السّلام ؛
تنبیه الغافلین ؛
کشف الرّیب و المَین عن حکم صلاه الجمعه و العیدین ؛
کشف الشّبهه عن حکم المتعه ؛
تحفه المحبیّن ، در اثبات خلافت امیرالمؤمنین و فضیلت اهل بیت علیهم السّلام ؛
مناهج الاحکام فی القضاء و الشّهادات ؛
جدول در شکوک صلاه ؛
مناهج الفقه ؛
تفسیر قرآن مجید؛
و نیز رسایلی در جواب مسائل فیض آباد، مرشدآباد و حیدرآباد دکن و شروحی بر المختصر النّافع تألیف محقق حلی ، خلاصه الحساب شیخ بهائی و تفسیر بیضاوی . مؤلف در مرآت الاحوال از ناقص بودن برخی از این آثار یاد کرده و روشن نیست که آنها را تا چه اندازه تکمیل کرده است . آقابزرگ طهرانی از تألیفات وی ، با اشاره به چگونگی آنها، یاد کرده است (۱۴۰۴، ج ۲، قسم ۱، ص ۱۰۱؛ و نیز همو، ۱۴۰۳، ذیل موارد).
مهمترین کتاب مؤلف ،
مرآت الاحوال است که نخستین بار، در ۱۳۷۰ ش ، مجلد نخست آن و چندی بعد، متن کامل آن با تصحیح مجدد به چاپ رسید. بخش نخست کتاب ، شرح حال خاندان علامه مجلسی و وحید بهبهانی است که در اصل شرح و بسط و تکمیل رساله ای است که میرزاحیدرعلی مجلسی در ۱۱۹۴ درباره خاندان مجلسی تألیف کرد (آقااحمد، ج ۱، ص ۵۰). بخش دوم کتاب شرح حال خود مؤلف و به عبارتی سفرنامه اوست که در آن خاطرات تحصیل و سفر به شهرهای گوناگونِ ایران و عراق را آورده است .
این بخش تا آغاز ورود مؤلف به بمبئی ادامه یافته است . بخش سوم کتاب شامل شرح سفر مؤلف از ورود به بمبئی و پس از آن سفر به دیگر شهرهای هند تا ۱۲۲۵ است . بخش پایانی کتاب ، ضمن پرداختن به مطالبی چون تاریخ شاهان فرنگستان ، درباره کشورهای اروپایی ، امریکایی و افریقایی ، و نیز چگونگی حکومت انگلیسیها و کمپانی هند شرقی در هند اطلاعاتی داده است (ج ۲، ص ۶۵۷ـ۸۸۹). خاتمه کتاب نصایحی به ملوک و غیرملوک است که ضمن آن به برخی رخدادهای اواخر عصر صفوی و دوره نادری نیز اشاره شده است (ج ۲، ص ۹۰۰ـ۹۵۲).
در مجموع ، مرآت الاحوال حاوی شرح حال بسیاری از چهره های علمی و سیاسی و اجتماعی ایران و هند در دهه سوم قرن سیزدهم است و افزون بر آن ، مشتمل بر دیدگاههای یک عالم شیعی در برخورد با دنیای جدید است .
منابع :
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) همو، طبقات اعلام الشیعه ، جزء۲: الکرام البرره ، مشهد ۱۴۰۴؛
(۳) محسن امین ، اعیان الشیعه ، چاپ حسن امین ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛آقا احمدبن
(۴) محمد علی بهبهانی ، مرآت الاحوال جهان نما ، قم ۱۳۷۳ ش ؛
(۵) محمد علی حبیب آبادی ، مکارم الا´ثار ، اصفهان ۱۳۵۱ ش .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۴