خرداد ۹, ۱۳۹۹

MENUMENU

ترجمه ها
شرح خطبه ها
شرح نامه ها
شرح حكمت ها(كلمات قصار)
نهج البلاغه موضوعی
مترجمان و شارحان نهج البلاغه
مطالب برگزیده کتابها(نهج البلاغه)

علماوعرفا

MENUMENU

خانه
ائمه معصومین (ع)
علما
عرفا
شعرا
مشاهیر
- زندگینامه قاریان قرآن
- زندگینامه دانشمندان و بزرگان ایرانی
  - دانشمندان و بزرگان ایرانی معاصر
  - دانشمندان و بزرگان ایرانی متاخر
- زندگینامه دانشمندان و بزرگان خارجی
  - دانشمندان و بزرگان خارجی معاصر
  - دانشمندان و بزرگان خارجی متاخر
- زندگینامه رجال سیاسی
  - رجال سیاسی معاصر
  - رجال سیاسی متاخر
- شخصیتهای قرآنی وتاریخی
- مکانهای قرآنی وتاریخی وبعضی از تعابیر
- امیرکبیر
  
  جبرا خلیل جبران
  
  جهان پهلوان تختی
  
  پرفسورحسابی
  
  عبدالباسط
حکایات خواندنی
تماس با ما

خانه / 100-120 خطبه ها شرح ابن میثم

100-120 خطبه ها شرح ابن میثم

پیدا نشد

پوزش می طلبیم، ولی برگی که درخواست کرده اید پیدا نشد. شاید اگر دنبال آن بگردید پیدا شود.

حدیث روز

قابل توجه کلیه سروران گرامی

این سایت از کلیه مقالات ارسالی ( نهج البلاغه موضوعی وزندگینامه هاوحکایات و…)شما استقبال می کند وامید این می رود تا کمبود ها را با همکاری شما سروران جبران نماید.در ضمن مقالات ارسالی به نام ارسال کننده در سایت به نمایش گذاشته خواهد شد.

تازه
پرخواننده
نظرها
برچسب ها

خطبه ها خطبه شماره ۳۹ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)
خطبه ها خطبه شماره ۳۸ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)شبهه
خطبه ها خطبه شماره ۳۷ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)
انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه به قلم علامه حسن زاده آملى قسمت دوم
انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه به قلم علامه حسن زاده آملى قسمت اول
خطبه ها خطبه شماره ۳۶ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)تهدید اهل نهروان-داستان خوارج نهروان و معرفى آنان
خطبه ها خطبه شماره ۳۵ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)
خطبه ها خطبه شماره ۳۴ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)
خطبه ها خطبه شماره ۳۳ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)
خطبه ها خطبه شماره ۳۲/۲ (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری) حیات معقول

خواب و تعبیر خواب در سیره امامان (ع )
298,723
زندگینامه عایشه همسر حضرت رسول اکرم(ص)
74,045
زندگینامه رباب همسر امام حسین (ع)مادر حضرت علی اصغر (ع)
40,153
زندگینامه کمال الدین بهزاد(متوفی۹۴۲ه.ق)(مشهورترین نگارگر ایران)
32,198
چرا فرزندان یوسف (ع ) پیامبر نشدند؟
28,938
زندگینامه شمس تبریزی (متولد ۶۴۵-۵۸۲ ه ق)
27,339
زندگینامه ابوالقاسم حالت(شاعر و مترجم معاصر)(متوفی۱۳۷۱ش)
25,277
زندگینامه اسماعیل‌ جَزَری‌( از مهندسان‌ جهان‌ اسلام‌ در سده ششم‌)(متوفی۶۰۲ه ق)
23,304
زندگینامه مختار ثقفی
21,875
طی الارض آقا سید علی قاضی(علامه سید محمد حسین طباطبایی)
20,964

هادی: بسیار عالی بود. اجر شما با سیدالشهداء...
طراحی وبسایت با وردپرس: ممنون از سایتت...
طراحی وبسایت: تشکر...
سید محمود هاشمی: سلام بر شما بزرگواران خداقوت دست مریزاد خیلی کار پسندیده ای است به نظر من اولین...
سودابه: اجرتون با خدا بسیار استفاده کردم خیلی کامل و جامع بود...
فروغی: سلام . مطمئن هستین که حدیثی که از امام صادق علیه السلام نقل شده منبع معتبر داره؟...
یزدانی: با اهدا سلام اول نیت درترک گناه دوم ترک گناه واستقامت درآن سوم استغفار بسیار ودو...
تمنا: تمنا با سلام و قبولی طاعات و عبادات با تشکر از سایت بسیار خوبتون با مطالعه مطالب...
vahid Türk: درود به شرفت که انقد دقیق و واضح جواب رو دادی چون تمام سایتها همگی همین پست که ب...
علی ع: بسم الله الرحمن الرحیم.اللهم عجل فی فرجه صاحب الزمان و فرجنا به بحق حضرت زینب سل...

آمار

کاربران حاضر: 1
کل بازدید ها: 4,140,003

حفظ کپی رایت سایت

برای راه اندازی و جمع آوری این وب سایت زحمات زیادی کشیده شده است ، انتشار مطالب این سایت کاملا آزاد می باشد ولی حفظ لینک منبع برای ارتقاء سایت الزامی می باشد.

با مادر شبکه های اجتماعی همراه باشید

فضایل امیرالمومنین علی علیه السلام به قلم ابن ابی الحدید

و اینک من ابن ابى الحدید چه بگویم درباره بزرگمردى که دشمنانش به فضیلت او اقرار کرده اند و براى آنان امکان منکر شدن مناقب او فراهم نشده است و نتوانسته اند فضایل او را پوشیده بدارند؛ و تو خواننده مى دانى که بنى امیه در خاور و باختر جهان بر پادشاهى چیره شدند و با تمام مکر و نیرنگ در خاموش کردن پرتو على (ع ) کوشیدند و بر ضد او تشویق کردند و براى او عیبها و کارهاى نکوهیده تراشیدند و بر همه منبرها او را لعن کردند و ستایشگران او را نه تنها تهدید کردند، که به زندان افکندند و کشتند و از روایت هر حدیثى که متضمن فضیلتى براى او بود، یا خاطره و یاد او را زنده مى کرد جلوه گیرى کردند.حتى از نامگذارى کودکان به نام على منع کردند و همه این کارها بر برترى و علو مقام او افزود. همچون مشگ و عبیر که هر چند پوشیده دارند بوى خوش آن فراگیر و رایحه دل انگیزش پراکنده مى شود و چون خورشید که با کف دستها و پنجه ها نمى توان پوشیده اش ‍ داشت و چون پرتو روز، که بر فرض چشم نابینایى آن را نبیند، چشمهاى بى شمار آن را مى بینند.

و چه بگویم درباره بزرگمردى که هر فضیلت به او باز مى گردد و هر فرقه به او پایان مى پذیرد و هر طایفه او را به خود مى کشد. او سالار همه فضایل و سر چشمه آن و یگانه مرد و پیشتاز عرصه آنهاست . رطل گران همه فضیلتها او راست و هر کس پس از او در هر فضیلتى ، درخششى پیدا کرده است ، از او پیروى کرده و در راه او گام نهاده است .

به خوبى مى دانى که شریف ترین علوم ، علم الهى است که شرف هر علم بستگى به شرف معلوم و موضوع آن علم دارد و موضوع علم الهى از همه علوم شریف تر است ، که خداى اشرف موجودات است و این علم از گفتار على (ع ) اقتباس و از او نقل شده و همه راههاى آن از او سر آغاز داشته و به او پایان پذیرفته است .

علم کلام

معتزله که اهل توحید و عدل و در آن دو وضوع ارباب نظرند و مردم از آنان این فن را آموخته اند، همگان در زمره شاگردان و اصحاب اویند. سالار و بزرگ معتزله و اصل بن عطاء است و او شاگرد ابو هاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه است و او شاگرد پدرش و پدرش شاگرد پدر خود، على (ع ) است .

ادامه مطلب…

ذکر ومراتب آن

فصل اوّل در بیان میل و ارادت و محبت و عشق‏

(۲) بدان- أعزّک اللّه فى الدارین- که ذاکران چهار مرتبه دارند: بعضى در مرتبه میل‏اند، و بعضى در مرتبه ارادت‏اند، و بعضى در مرتبه محبّت‏اند، و بعضى در مرتبه عشق‏اند. و از اهل تصوّف هرکه را عروج افتاد، در مرتبه چهارم افتاد. و تا ذاکر به مرتبه چهارم نرسید، روح او را عروج میّسر نشود. و ما این هر چهار مرتبه را به شرح تقریر کنیم، تا سالکان ذاکر بدانند که هریک در کدام مرتبه‏ اند.

(۳) مرتبه اوّل آن است که ذاکر به‏صورت در خلوت‏خانه باشد، و به زبان ذکرمى‏گوید، و به دل در بازار بود و مى‏خرد و مى‏فروشد. و این ذکر را اثر کمتر بود. امّا از فایده خالى نباشد.

(۴) مرتبه دویم آن است که ذاکر ذکر مى‏گوید. و دل وى غایب مى‏شود، و او به تکلّف دل خود را حاضر مى‏گرداند، و بیشتر ذاکران درین مرتبه باشند که دل خود را به تکلّف حاضر گردانند.

(۵) مرتبه سوّم آن است که ذکر بر دل مستولى شود و همگى دل را فروگیرد. و ذاکر نتواند که ذکر نگوید؛ و اگر خواهد که ساعتى به کار بیرونى که ضرورى باشد مشغول شود، به تکلّف تواند مشغول شد، چنان‏که در مرتبه دوّم به تکلّف دل خود را حاضر مى‏گرداند، در مرتبه سوّم دل خود را به کار بیرونى مشغول گرداند. و این مقام قرب است، و از ذاکران کم به این مقام رسند. و این سخن را کس فهم کند که وقتى محبوبى داشته باشد. از جهت آنکه محبّ همیشه ذکر محبوب خود کند، و بى‏ذکر محبوب خود نتواند بود: همه روز خواهد که با دیگران مدح محبوب خود گوید، یا دیگران پیش وى مدح محبوب وى کنند. و اگر خواهد که به سخنى دیگر یا به کارى دیگر مشغول شود، به تکلّف مشغول تواند شدن.

(۶) مرتبه چهارم آن است که مذکور بر دل مستولى شود. چنان‏که در مرتبه سیم ذکر بر دل مستولى بود، در مرتبه چهارم مذکور بر دل مستولى شود. و فرق بسیار است میان آنکه نام معشوق بر دل مستولى باشد با آنکه معشوق بر دل مستولى شود.

(۷) اى درویش! وقت باشد که عاشق چنان مستغرق معشوق شود که نام معشوق‏ را فراموش کند، بلکه غیر معشوق هر چیز که باشد جمله فراموش کند.

ادامه مطلب….

غیبت شدیدتر از زنا

اى ابوذر!…

از غيبت بپرهيز، همانا غيبت ، شديدتر از (زنا) ست .

ابوذر (با تعجب پرسيد) چرا بدتر، اى رسول خدا؟

حضرت فرمود: چونكه زناكار، از معصيت خويش توبه مى كند و روى به درگاه خدا مى آورد، خداى بخشنده هم توّاب و آمرزنده است ؛ ولى … غيبت ، آمرزيده نمى شود، مگر آن كه فرد غيبت شده ببخشايد

اى ابوذر!…
دشنام دادن به مؤ من ، فسق است ؛ جنگيدن با مومن ، كفر است ، خوردن گوشت او (يعنى غيبت كردن ) از گناهان بزرگ ، مال مؤ من نيز، همچون خون و جانش محترم است .

ابوذر مى پرسد: غيبت چيست ، يا رسول اللّه ؟

حضرت پاسخ مى دهد:(اينكه برادر دينى خود را بگونه اى ياد كنى كه خوش نمى دارد.) للّه

مى پرسد: اگر آنچه مى گويد در او باشد، چه ؟

پيامبر مى فرمايد:اگر آنچه مى گويى ، در وى باشد، غيبت است و حرام . و اگر در او نباشد، تهمت است !…

اى ابوذر!…
هركس كه در برابر غيبتى كه از يك برادر مؤ من مى شود، از او دفاع كند، بر خداوند سزاوار است كه او را از آتش جهنم آزاد كند.

اى ابوذر!…
هركس كه نزد او برادر مسلمانش را غيبت كنند و او توانايى دفاع و يارى او راداشته باشد و ياريش كند، خداوند هم در دنيا و آخرت ، به يارى او مى شتابد؛ امّا اگر اورا خوار دارد و دفاع زبانى نكند (در حالى كه قدرت دفاع داشته باشد) خداوند هم او را خوار مى سازد، در دنيا و در آخرت !

منبع:

(مكارم الاخلاق ) طبرسى ، ص 458 بحارالا نوار، علامه مجلسى ، ج 74 (چاپ بيروت ) ص 4.نای حکمت مواعظ حضرت رسول (ص) به ابوذر غفاری//جواد محدّثی

متن کامل