زندگینامه حبیب‌بن مُظاهر«اسدى »(یاران امام على و امام حسین علیهماالسلام)

حبیب‌بن مُظاهر ، از یاران امام على و امام حسین علیهماالسلام و از شهداى کربلا، ملقب به اسدى و منسوب به قبیله بنی‌اسد. در منابع متقدم نام پدر او گاه به صورت مُظاهر (رجوع کنید به طبرى، ج ۵، ص ۳۵۲، ۳۵۵، ۴۱۶ و جاهاى دیگر) و گاه به صورت مُظَهَّر (رجوع کنید به بلاذرى، ج ۲، ص ۴۶۲، ۴۷۸،۴۸۰ و جاهاى دیگر؛دینورى، ص ۲۵۶؛ابن‌بابویه، ۱۴۱۷، ص ۲۲۴) و در برخى مُطَهَّر (رجوع کنید به ابن‌اعثم کوفى، ج ۵، ص ۲۸، ۳۴، ۸۷ و جاهاى دیگر؛ابن‌اثیر، ج ۴، ص۲۰، ۵۹، ۶۲ و جاهاى دیگر) ذکر شده است.

سمعانى (ج ۵، ص ۳۳۱) نیز وصف او را ذیل مُظَهَّرى آورده، اما مامقانى (۱۴۲۳، ج ۱۷، ص ۳۹۴ـ۳۹۵، ص ۲۵۲)، با استناد به آنچه در زبانها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده و گفته است «مظهر» همان مُظاهر بوده که، بنابر رسم‌الخط متداول آن زمان، بدون الف نوشته شده است. ابن‌کلبى (ج ۱، ص ۱۷۰) نسب کامل او را آورده است.

به گفته ابن‌حجر عسقلانى (ج ۲، ص ۱۴۲)، حبیب پیامبر را درک نموده، اما شیخ‌طوسى (ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰) او را تابعى و از اصحاب امام على، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام ذکر کرده است (نیز رجوع کنید به ابن‌داوود حلّى، ص ۴، ۷). همچنین علامه حلّى (ص ۱۳۲) او را با وصف مشکور مدح کرده است که دلالت بر وثاقت وى دارد (رجوع کنید به مامقانى، ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳، ج ۲، ص ۲۴۶).

حبیب با حضرت على علیه‌السلام به کوفه رفت و از یاران خاص آن حضرت به‌شمار می‌آمد و در تمام جنگها همراه وى بود (سماوى، ص ۱۰۱). در کتاب الاختصاص (ص ۳)، حبیب‌بن مظاهر و میثم تمار و رُشَید هَجَرى از یاران برگزیده امام على شمرده شده‌اند. کشى (ص ۷۸ـ۷۹) در روایتى که محمدبن عبداللّه‌بن مهران کرخى (رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۵۰) در سلسله سند آن آمده، خبرى آورده دالّ بر اینکه حبیب از اخبار غیبى و سرانجام خویش آگاه بوده است (نیز رجوع کنید به خوئى، ج ۴، ص ۲۲۳ که سند روایت را ضعیف دانسته است).

پس از مرگ معاویه (سال ۶۰)، حبیب و جمعى از بزرگان شیعیان کوفه، همچون سلیمان‌بن صُرَد، مسیب‌بن نَجَبَه و رفاعهبن شداد بَجَلى، از بیعت با یزید خوددارى کردند و براى امام حسین نامه نوشتند و آن حضرت را براى قیام برضد امویان به کوفه دعوت کردند (بلاذرى، ج ۲، ص ۴۶۲؛طبرى، ج ۵، ص ۳۵۲؛ابن‌اعثم کوفى، ج ۵، ص ۲۸؛مفید، ج ۲، ص ۳۷) و زمانى که مسلم‌بن عقیل به کوفه آمد، به یارى او شتافتند (رجوع کنید به طبرى، ج ۵، ص ۳۵۵؛ابن‌اعثم کوفى، ج ۵، ص ۳۴).

به‌نوشته سماوى (ص۱۰۲)، حبیب‌بن مظاهر و مسلم‌بن عوسَجه در کوفه براى امام بیعت می‌گرفتند تا اینکه عبیداللّه‌بن زیاد به‌آنجا رفت و مردم کوفه از یارى مسلم دست کشیدند و از گرد او پراکندند. خاندان حبیب و مسلم‌بن عوسجه نیز آن دو را پنهان کردند تا اینکه مخفیانه از شهر گریختند و در کربلا به امام حسین پیوستند.

حبیب و دیگر یاران امام حسین علیه‌السلام از پذیرفتن امان‌نامه دشمن خوددارى کردند و استدلالشان این بود که اگر حسین کشته شود، ما عذرى نزد رسول خدا نخواهیم داشت (کشى، ص ۷۹). در کربلا، زمانى که حبیب کمى یاران امام را دید، به اذن وى نزد قبیله‌اى از بنی‌اسد رفت و آنان را به یارى امام دعوت کرد. عده‌اى دعوت او را پاسخ گفتند، اما عمرسعد با فرستادن سپاهى، مانع از پیوستن آنان به امام شد (بلاذرى، ج ۲، ص۴۸۰؛ابن‌اعثم کوفى، ج ۵، ص۹۰ـ۹۱؛اخطب خوارزم، ج ۱، ص ۳۴۵ـ۳۴۶).

در عصر تاسوعا، حبیب به قصد موعظه سپاه دشمن که می‌خواستند به خیمه‌هاى امام حمله کنند، به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت و ایشان را از جنگ برحذر داشت، ولى عزرهبن قیس سخنان او را حمل بر خودستایى کرد (بلاذرى، ج ۲، ص ۴۸۴؛طبرى، ج ۵، ص ۴۱۶ـ۴۱۷؛ابن‌اعثم کوفى، ج ۵، ص ۹۵؛اخطب خوارزم، ج ۱، ص ۳۵۳). در شب عاشورا، هلال‌بن نافع، حبیب را از نگرانى زینب دختر امام على، درباره وفادارى یاران امام آگاه ساخت. هلال و حبیب، اصحاب امام حسین را گرد آوردند و همگى نزد امام رفتند و اعلان کردند که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر حمایت خواهند کرد (موسوعه کلمات‌الامام‌الحسین علیه‌السلام، ص ۴۰۷ـ۴۰۸؛حائرى مازندرانى، ص ۳۱۹ـ۳۲۰).

امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا حبیب را فرمانده جناح چپ سپاه خود قرار داد (بلاذرى، ج ۲، ص ۴۸۷؛دینورى، همانجا؛
طبرى، ج ۵، ص ۴۲۲؛مفید، ج ۲، ص ۹۵). وقتى امام حسین براى سپاه عمرسعد موعظه می‌کرد، شمربن ذی‌الجوشن سخنانى جسارت‌آمیز بر زبان آورد که پاسخ صریح حبیب را در پی‌داشت (رجوع کنید به طبرى، ج ۵، ص ۴۲۴ـ۴۲۵؛مفید، ج ۲، ص ۹۸؛
اخطب خوارزم، ج ۱، ص ۳۵۸).

هنگام شهادت مسلم‌بن عوسجه، امام حسین و حبیب در کنار او حاضر شدند و مسلم از حبیب قول گرفت که تا سرحد جان در کنار امام بجنگد (طبرى، ج ۵، ص ۴۳۵ـ۴۳۶). کشى (همانجا) در وصف حالت حبیب‌بن مظاهر در روز عاشورا، آورده است که هرچه به لحظه شهادتش نزدیک می‌شد، چهره‌اش بشاش‌تر می‌گردید و با یارانش بیشتر مزاح می‌کرد، به‌گونه‌اى که اعجاب ایشان را برانگیخت. هنگامی‌که امام حسین علیه‌السلام براى اداى نماز ظهر مهلت خواست، حُصَین‌بن تمیم به امام اهانت کرد؛
این‌بار نیز حبیب به او پاسخ داد و در پى آن، بین حبیب و سپاه دشمن مبارزه سختى درگرفت و او جمعى از ایشان را کشت (رجوع کنید به ابن‌شهرآشوب، ج ۴، ص ۱۰۳؛مجلسى، ج ۴۵، ص ۲۷). آنگاه بدیل‌بن صریم عَقَفانى به حبیب حمله کرد و او را مجروح ساخت و در نهایت، حصین‌بن‌تمیم سر از بدنِ حبیب جدا کرد (بلاذرى، ج۲، ص۴۹۴؛طبرى، ج ۵، ص ۴۳۹ـ۴۴۰؛اخطب خوارزم، ج ۲، ص ۲۲).

وقتى حبیب به شهادت رسید، امام حسین او را ستود و در حقش دعا کرد (قندوزى، ج ۳، ص ۷۱؛نیز رجوع کنید به طبرى، ج ۵، ص۴۴۰). پس از اتمام درگیرى، گروهى از قبیله بنی‌اسد اجساد اصحاب سیدالشهدا، از جمله حبیب‌بن مظاهر، را در مقبره‌اى دسته‌جمعى به خاک سپردند (مفید، ج ۲، ص ۱۱۴، ۱۲۶). نام حبیب در زیارت معروف‌به زیارت ناحیه و نیز زیارت امام حسین علیه‌السلام در ماه رجب آمده است (رجوع کنید به ابن‌مشهدى، ص۴۹۳؛ابن‌طاووس، ج۳، ص۷۸، ۳۴۴؛مجلسى، ج۴۵، ص۷۱).

در کتابهاى فقهى شیعه، روایتى از حمادبن عثمان از حبیب‌بن مظاهر از ابوعبداللّه علیه‌السلام درباره طواف حج آمده (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۳۹۵؛حرّ عاملى، ج ۱۳، ص ۳۷۹) که به احتمال بسیار، وى غیر از حبیب‌بن مظاهر اسدى است (رجوع کنید به مامقانى، ۱۴۲۳، ج ۱۷، ص ۳۹۶ـ۳۹۷؛ابن‌بابویه، ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۳۹۵، پانویس ۱؛شوشترى، ج ۳، ص۱۰۰؛خوئى، ج ۴، ص ۲۲۳)، اما حرّ عاملى (ج ۱۳، ص۳۷۹، پانویس ۱) مراد از ابوعبداللّه را امام حسین علیه‌السلام و حبیب‌بن مظاهر را صحابى مقتول او در کربلا دانسته است.



منابع :

(۱) ابن‌اثیر؛
(۲) ابن‌اعثم کوفى، کتاب‌الفتوح، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
(۳) ابن‌بابویه، الامالى، قم ۱۴۱۷؛
(۴) همو، کتاب من لایحضُرُه‌الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفارى، قم ۱۴۰۴؛
(۵) ابن‌حجر عسقلانى، الاصابه فى تمییزالصحابه، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
(۶) ابن‌داوود حلّى، کتاب‌الرجال، تهران ۱۳۸۳ش؛
(۷) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم (بی‌تا.)؛
(۸) ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶؛
(۹) ابن‌کلبى، جمهرهالنسب، ج ۱، چاپ ناجى حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
(۱۰) ابن‌مشهدى، المزارالکبیر، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۹؛
(۱۱) الاختصاص، (منسوب به) محمدبن محمد مفید، چاپ علی‌اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بی‌تا.)؛
(۱۲) موفق‌بن احمد اخطب خوارزم، مقتل‌الحسین علیه‌السلام للخوارزمى، چاپ محمد سماوى، (قم) ۱۳۸۱ش؛
(۱۳) احمدبن یحیى بلاذرى، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
(۱۴) مهدى حائرى مازندرانى، معالى السِّبطین فى احوال‌الحسن و الحسین علیهماالسلام، قم ۱۴۲۵؛
(۱۵) حرّعاملى؛
(۱۶) خوئى؛
(۱۷) احمدبن داوود دینورى، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش؛
(۱۸) محمد سماوى، اِبصارالعین فى انصارالحسین علیه‌السلام، چاپ محمدجعفر طبسى، (قم) ۱۳۷۷ش؛
(۱۹) سمعانى؛
(۲۰) شوشترى؛
(۲۱) طبرى، تاریخ (بیروت)؛
(۲۲) محمدبن حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
(۲۳) حسن‌بن یوسف علامه‌حلّى، خلاصهالاقوال فى معرفهالرجال، چاپ جواد قیومى اصفهانى، (قم) ۱۴۱۷؛
(۲۴) سلیمان‌بن ابراهیم قندوزى، ینابیع الموَدَّه لِذَوىِ القُربى، چاپ على جمال‌اشرف حسینى، قم ۱۴۱۶؛
(۲۵) محمدبن عمرکشى، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
(۲۶) عبداللّه مامقانى، تنقیح‌المقال فى علم الرجال، چاپ محیی‌الدین مامقانى، قم ۱۴۲۳ـ ؛
(۲۷) همو، مقباس‌الهدایه فى علم‌الدرایه، چاپ محمدرضا مامقانى، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳؛
(۲۸) مجلسى؛
(۲۹) محمدبن محمد مفید، الارشاد فى معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، قم ۱۴۱۳؛
(۳۰) موسوعه کلمات‌الامام الحسین علیه‌السلام، اعداد لجنهالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه‌السلام، قم: دارالمعروف، ۱۳۷۴ش؛
(۳۱) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفی‌الشیعه المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷٫

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۲ 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *