زندگینامه جمال‌الدین حصیرى(۶۳۶-۵۴۶ه ق)

 فقیه و محدّث حنفى قرن ششم و هفتم. ابوالمحامد محمودبن احمد بخارى، در ۵۴۶ در بخارا متولد شد. سبب شهرت او و پدرش به حصیرى، سکونت آنان در محله حصیربافان بخارا بود (رجوع کنید به ابن صابونى، ص ۱۲۹؛ ابن‌ابی‌الوفا، ج ۳، ص ۴۳۲).

اساتید

حصیرى در بخارا از ابوالفتح منصوربن عبدالمنعم حدیث شنید و نزد حسن‌بن منصور قاضی‌خان اوزجندى فقه خواند و از شاگردان خاص او شد.

در نیشابور،

از قاضى ابراهیم‌بن على مُغیثى،

عبداللّه‌بن عمربن صفّار،

منصوربن عبدالمنعم فُراوى و

مؤیدبن محمد طوسى،

و در حلب، از شریف عبدالمطلب‌بن فضل هاشمى حدیث آموخت (رجوع کنید به مُنذِرى، ج ۳، ص ۴۹۹؛ ابن‌صابونى، ص ۱۲۸ـ ۱۲۹؛ ذهبى، ج ۲۳، ص ۵۳ـ۵۴؛ ابن‌قطلوبغا، ص ۲۴۴). بعد از اتمام تحصیلات، در دمشق به تدریس و افتا پرداخت و به ریاست دینى حنفیان رسید (ابن‌کثیر، ج ۱۳، ص ۱۵۲؛ ابن‌تغرى بردى، ج ۶، ص ۳۱۳).

شاگردان

وى از ۶۱۱ تا پایان عمر به تدریس در مدرسه نوریه (مدرسه حنفیان در شام؛ رجوع کنید به نعیمی‌دمشقى، ج ۱، ص ۶۰۶ـ۶۰۷) اشتغال داشت.

از جمله شاگردان

او پسرش احمد،

عیسی‌بن ایوب معظم (حاکم دمشق؛ رجوع کنید به ابن‌دقماق، ص ۱۱۲)،

سلیمان‌بن وُهَیب،

عبدالدائم‌بن محمود موصلى،

محمدبن عَبّاد خِلاطى،

سبط ابن‌جوزى،

محمودبن عابد صَرْخَدى

و بدرالدین یوسف‌بن عبداللّه بودند (سبط ابن‌جوزى، ج ۸، قسم ۲، ص ۷۲۱؛ ابن‌ابی‌الوفا، ج ۱، ص ۳۲۵، ج ۲، ص ۲۳۷، ۳۷۲، ج ۳، ص ۱۸۰، ۴۴۱، ۶۲۹). عبدالعظیم‌بن عبدالقوى مُنذِرى، فاطمه دختر ابراهیم‌بن جوهر بطائحیه، و جمال‌الدین محمد معروف به ابن‌صابونى از او اجازه نقل حدیث گرفته یا حدیث روایت کرده‌اند (منذرى، همانجا؛ ابن‌صابونى، ص ۱۲۹).

شرح‌حال‌نویسان، حصیرى را به تواضع، حسن معاشرت، تعبد، تقوا و دیگر محاسن اخلاقى ستوده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به سبط ابن‌جوزى،ج ۸، قسم ۲، ص ۷۲۰؛ ابن‌صابونى؛ ابن‌تغرى بردى، همانجاها). او نزد عیسی‌بن ایوب، حاکم دمشق، و پسرش ناصر محترم بود (ابن‌دقماق، ص ۱۱۲).

رحلت

وى در ۶۳۶ (ابن‌تغرى بردى، همانجا؛ ابن‌عماد، ج ۵، ص ۱۸۲) یا ۶۳۷ (لکنوى، ص ۲۰۵) در دمشق از دنیا رفت و در مقابر صوفیه دفن شد (رجوع کنید به ابن‌کثیر؛ ابن‌دقماق، همانجاها).

آثار

مهم‌ترین تألیفات حصیرى، که عمدتاً فقهی‌اند، عبارت‌اند از :

شرح مفصّلِ الجامع‌الکبیر فی‌الفروع محمدبن حسن شیبانى*، به نام التحریر و شرحى موجز بر همان کتاب؛

شرح السِیرالکبیر و السیرالصغیر شیبانى؛

خَیرُالمطلوب فى العلمِ المرغوب، در فقه، که آن را براى ملک ناصر نوشته است؛

الطریقهالحصیریه، در بیان موارد اختلاف شافعیان و حنفیان؛

مناسک‌الحج؛

کتاب فتوایىِ الوجیز، در فقه حنفى؛ النجم‌الهادى السارى الى حل ّالفاظ صحیح‌البخارى (رجوع کنید به ابن‌ابی‌الوفا، ج ۳، ص ۴۳۳؛ حاجی‌خلیفه، ج ۱، ستون ۵۶۸، ۷۲۷، ج ۲، ستون ۱۰۱۴، ۱۸۳۱؛ بغدادى، ج ۲، ستون ۴۰۵؛ زرکلى، ج ۷، ص ۱۶۱).

فرزندان

پس از حصیرى، فرزندش قوام‌الدین محمد به جاى او تدریس در مدرسه نوریه را برعهده گرفت که تا زمان فوت او در ۶۶۵ ادامه داشت (نعیمی‌دمشقى، ج ۱، ص ۶۱۹). فرزند دیگر حصیرى، نظام‌الدین احمد، فقه را از پدرش و کسانى دیگر آموخت و پس از برادرش به تدریس در مدرسه نوریه و افتا پرداخت. ابن‌کثیر دمشقى از جمله شاگردان نظام‌الدین احمد بود. نظام‌الدین، که نایبِ قاضى حُسام‌الدین حسن‌بن احمد نیز بود، در ۶۹۸ درگذشت و در جوار پدرش دفن شد (رجوع کنید به ابن‌ابی‌الوفا، ج ۱، ص ۳۲۵ـ۳۲۶؛ نعیمی‌دمشقى، ج ۱، ص ۶۱۹، ۶۲۱؛ تمیمى، ج ۲، ص ۱۰۲).



منابع :

(۱) ابن‌ابی‌الوفا، الجواهرالمضیه فى طبقات‌الحنفیه، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
(۲) ابن‌تغرى بردى، النجوم الزاهره فى ملوک مصر و القاهره، قاهره [? ۱۳۸۳[ـ ۱۳۹۲/ [? ۱۹۶۳[ـ۱۹۷۲؛
(۳) ابن‌دقماق، نزههالانام فى تاریخ السلام: ۸۲۶ ه ـ ۹۵۶ ه ، چاپ سمیر طبَّاره، صیدا ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛
(۴) ابن‌صابونى، کتاب تکمله اکمال الاکمال فى الانساب و الاسماء و الالقاب، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶؛
(۵) ابن‌عماد؛
(۶) ابن‌قطلوبغا، تاج‌التراجم فى من صنّف من الحنفیه، چاپ ابراهیم صالح، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۷) ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛
(۸) اسماعیل بغدادى، هدیهالعارفین، ج ۲، در حاجی‌خلیفه، ج ۶؛
(۹) تقی‌الدین‌بن عبدالقادر تمیمى، الطبقات السنیه فى تراجم الحنفیه، ج ۲، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۰) حاجی‌خلیفه؛
(۱۱) ذهبى؛
(۱۲) خیرالدین زرکلى، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰؛
(۱۳) سبط ابن‌جوزى، مرآهالزمان فى تاریخ الاعیان، ج ۸، حیدرآباد، دکن ۱۹۵۱ـ۱۹۵۲؛
(۱۴) عبدالحی‌بن عبدالحلیم لکنوى، الفوائد البهیه فى تراجم الحنفیه، کراچى ۱۳۹۳؛
(۱۵) عبدالعظیم‌بن عبدالقوى مُنذِرى، التکمله لوفیات النقله، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
(۱۶) عبدالقادربن محمد نعیمی‌دمشقى، الدارس فى تاریخ المدارس، چاپ جعفر حسنى، (قاهره) ۱۹۸۸٫

 دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۳ 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *