زندگینامه یحیی ابن عبدالله برمکی

یحیی ابن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب، از بزرگان طالبیان در روزگار موسی الهادی و هارون الرشید بود امام جعفر صادق او را در مدینه تربیت کرد و او در فقه و حدیث تبحر یافت.

بسیاری از مردم مکه و مدینه و یمن و مصر و مغرب دعوی او را پذیرفتند و بیعتش کردند. به یمن و مصر و مغرب و عراق و ری و خراسان و ماوراءالنهر و طبرستان و دیلم رفت و دعوت خویش را در طبرستان و دیلم آشکار کرد.

هارون فضل بن یحیی برمکی را با پنجاه هزار تن سپاه مأمور قلع و قمع او کرد کار او به سستی گرایید و از ترس نیرنگ پادشاه دیلم از رشید امان خواست و هارون الرشید به خط خویش او را امان داد و مقدم او را در بغداد گرامی داشت.

و هدایا و عطایایی به وی بخشید تا اینکه شنید باز در نهان مردم را به سوی خود دعوت می کند سرانجام هارون او را نزد فضل بن یحیی زندانی کرد ولی فضل پس از چندی از سر دلسوزی او را آزاد کرد( ۱) و این یکی از دلایلی بود که هارون بر ضد برمکیان اقامه می کرد به دستور هارون دوباره یحیی را گرفتند.

و در سرداب زندانی ساختند و مسرور سیاف را مأمور و موکل او نمود تا سرانجام در حدود سال ۱۸۰ ه ق در زندان درگذشت و گویند او از تشنگی و گرسنگی به هلاکت رسید.

(از اعلام زرکلی) تاریخ بیهقی در تاریخ خود در مقدمهء حکایت یحیی برمکی و هارون الرشید دربارهء این یحیی علوی سخن رانده است رجوع به تاریخ بیهقی چ فیاض ص ۴۱۵ و ۴۱۶ و تجارب السلف ص ۱۳۸ و ۱۳۹ شود ( ۱) – در ابن خلکان ص ۱۱۶ ج ۱ به جای فضل، جعفر آمده است و ظاهراً جعفر اصح باشد (یادداشت لغتنامه).

لغتنامه دهخدا

زندگینامه عبداللّه حِمیَرى(قرن سوم و چهارم)

حِمیَرى، عبداللّه بن جعفر، عالم و محدّث امامى قرن سوم و چهارم. کنیه وى ابوالعباس بود. از تاریخ دقیق ولادت و وفات او اطلاعى نیست، اما بدون شک در دوران امامت امام هادى و امام حسن عسکرى علیهماالسلام و در دوره غیبت صغرا مى‌زیسته است (رجوع کنید به ادامه مقاله). حمیرى، از مشایخ و بزرگان قم بود، در سالهاى پایانى قرن سوم به کوفه سفر کرد و محدّثان آن شهر از وى احادیث بسیارى شنیدند (نجاشى، ص ۲۱۹).

شیخ‌طوسى در رجال خود (ص۳۷۰) در میان اصحاب امام رضا علیه‌السلام از فردى به نام ابوالعباس حمیرى یاد کرده که خویى (ج ۱۰، ص ۱۴۱)ــ با ارائه دلایلى، از جمله تاریخ سفر حمیرى به کوفه، که نجاشى آن را گزارش کرده ــ وى را غیر از عبداللّه‌بن جعفر حمیرى دانسته است (براى مکاتبات بین حمیرى مذکور در رجال با امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام رجوع کنید به کلینى، ج ۵، ص ۴۴۷؛ طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۳، ص ۲۳۱).

از جمله کسانى که حمیرى از آنها روایت کرده عبارت‌اند از :

ایوب‌بن نوح نخعى (رجوع کنید به حِمیَرى، ص ۱۶۳؛ نجاشى، ص ۱۱۴)،

هارون‌بن مسلم (حمیرى، ص ۹، ۲۸، ۴۵، ۴۷، ۴۹ـ۵۰؛ نجاشى، ص ۸، ۵۲، ۴۱۵ـ۴۱۶)،

احمدبن محمدبن خالد برقى (نجاشى، ص ۵۵، ۱۳۷)،

محمدبن حسین‌بن ابى‌الخطاب (حمیرى، ص ۳۷۹؛ نجاشى، ص ۸۹، ۱۱۹، ۱۵۲، ۳۶۷، ۳۷۱) و

محمدبن خالد طیالسى (حمیرى، ص ۲۹، ۱۲۶ـ۱۳۰، ۱۵۹؛ نجاشى، ص ۱۶۸).

مهم‌ترین راویان حدیث از حمیرى عبارت‌اند از:

علاوه بر فرزندش محمد (رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۲۱، ۳۷۰ـ۳۷۱، ۴۱۷؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۹، ۲۲، ۲۰۳)،

احمدبن محمدبن یحیى عطار قمى (همان، ص ۱۳، ۳۸، ۵۹، ۸۳، ۲۰۱)،

ابوعلى اسکافى (همان، ص ۱۴۳، ۱۵۸، ۳۱۱؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۸۶، ۲۳۸، ۶۹۷)،

محمدبن حسن‌بن ولید قمى (نجاشى، ص ۱۷۶، ۲۷۴)،

على‌بن حسین‌بن بابویه (همان، ص ۴۳۰، ۴۴۷)،

ابوغالب زُرارى (همان، ص ۳۰۲، ۴۱۵؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۱۸۹)، و

محمدبن موسى‌بن متوکل (طوسى، ۱۴۱۵، ص ۴۳۷؛ همو، ۱۴۱۴، ص۴۴۰، ۴۴۲).

فرزندان

حمیرى علاوه بر فرزندش محمد، که فردى مشهور و صاحب تألیفات بوده، سه فرزند دیگر، به نامهاى احمد و جعفر و حسین، داشته است که همگى داراى مکاتباتى با امام زمان عجل‌اللّه تعالى فرجه‌الشریف بوده‌اند (رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۵۴ـ۳۵۵). برخى مکاتبات محمدبن عبداللّه‌بن جعفر حمیرى با امام زمان باقى مانده است (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۱۱، ص ۳۷۴ـ۳۸۴).

حمیرى نقش مهمى در روایت مکتوبات حدیثى محدّثان قم داشته است (رجوع کنید به همو، ۱۴۱۵، ص ۴۲۴). همچنین نام وى در سلسله اسناد روایى بسیارى از آثار محدّثان شیعى کوفه و مناطق دیگر دیده مى‌شود (براى نمونه رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۸، ۵۹، ۱۶۸، ۳۰۲، ۴۳۰).

آثار

حمیرى آثار متعددى تألیف کرده که اغلب شامل موضوعات مورد علاقه محدّثان آن دوره است. از جمله موضوعاتى که محدّثان شیعه آن دوره آثار متعددى درباره آن تدوین کرده‌اند، پاسخهاى ائمه به پرسشهاى اصحاب درباره مسائل فقهى و کلامى است که موارد فراوانى از آنها در کتب اربعه نقل شده است (براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۸۷، ۱۰۰، ج ۲، ص ۲۷، ۳۹۹؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۱، ص ۲۶۲، ۵۴۴؛ طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۱، ص ۵۵، ۶۴،۱۵۰).

حمیرى نیز برخى مکاتبات فقهى ـ کلامى بین امامان شیعه و اصحاب را گردآورده و آثارى با این موضوع تألیف کرده است. وى در کتاب مسائل الرجال و مکاتباتهم اباالحسن الثالث علیه‌السلام (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۲۰)، مکتوبات بین برخى اصحاب امام هادى علیه‌السلام با ایشان را، که غالبآ مشتمل بر مسائل فقهى است، گرد آورده است.

نامهاى برخى از این اصحاب در منابع حدیثى دیگر آمده است که عبارت‌اند از:

حسن/ حسین‌بن مالک (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۴۳۴، ج ۴، ص ۲۳۲؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۹، ص ۱۸۹؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۴، ص ۱۲۴)،

محمدبن جزک (ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۱، ص۴۴۰ـ۴۴۱؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۳، ص ۲۱۶، ج ۷، ص ۳۶۳، ۴۲۸)،

حسین‌بن على‌بن کیسان صنعانى (طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۲، ص ۳۰۸؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۱، ص ۳۴۳)،

ایوب‌بن نوح (همو، ۱۳۹۰ب، ج ۴، ص ۹۱، ج ۵، ص ۲۷۳)، محمدبن سرو (همان، ج ۵، ص ۱۷۱؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۲، ص ۲۴۷) و

على‌بن ریّان‌بن صلت (همو، ۱۳۹۰ب، ج ۵، ص ۲۰۹؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۲، ص ۲۶۷).

ابن‌ادریس حلّى (ج ۱۴، ص ۱۱۹ـ۱۲۷) منتخبى از این کتاب را نقل کرده است.

حمیرى همچنین کتابى با عنوان مسائلُ لأبى محمدالحسن علیه‌السلام على‌ید محمدبن عثمان العمرى تألیف کرده (نجاشى، همانجا) که نقل‌قولهایى از آن در آثار گوناگون امامیه باقى مانده است (براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج ۵، ص ۴۴۷، ج ۷، ص ۱۱۴؛ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۴۷۶، ۴۸۸؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۲، ص ۳۶۲، ج ۹، ص۳۱۰؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۴، ص ۱۶۱).

براساس این نقل‌قولها، به نظر مى‌رسد که بخش اعظم این کتاب، پرسشهاى فقهى از امام حسن عسکرى علیه‌السلام بوده که حمیرى آنها را از طریق محمدبن عثمان عَمْرى به امام مى‌رسانده و پاسخهایى نیز از طریق عمرى مى‌گرفته است. احتمالا حمیرى در این کتاب برخى مکتوبات دیگر اصحاب ائمه به امام حسن‌عسکرى علیه‌السلام را نیز آورده است (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۴۳۵؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۳، ص ۳۰۹، ج ۶، ص۱۱۰، ج ۷، ص ۴۸۶).

حمیرى آثارى نیز در موضوع امامت تألیف کرده است. وى کتاب مهمى با نام الدلائل داشته است (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۱۹؛طوسى، ۱۴۲۰، ص ۲۹۴) که تا قرن هفتم موجود بوده و بهاءالدین اربلى (متوفى ۶۹۳؛ج ۳، ص ۶۶، ۱۲۰، ۲۱۰، ۴۰۴) و ابن‌طاووس (متوفى ۶۶۴؛۱۴۰۹، ص ۲۴۳؛همو، ۱۳۶۳ش، ص ۲، ۹۷، ۱۱۹، و جاهاى دیگر) بخشهایى از آن را نقل کرده‌اند.

ابن‌طاووس نسخه‌اى از این کتاب را، به خط احمدبن حسین ابن‌غضائرى، در اختیار داشته است (رجوع کنید به ۱۳۶۳ش، ص ۹۷، ۲۲۹؛نیز رجوع کنید به کولبرگ، ص ۱۳۹).

از جمله آثار حمیرى درباره غیبت،

کتاب الغیبه است (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۲۰، همانجا). همچنین وى تألیف دیگرى در این زمینه داشته که نجاشى (همانجا) از آن با نام الغیبه و الحیره یاد کرده و احتمالا همان است که طوسى (۱۴۲۰، همانجا)، به نقل از ابوجعفر محمدبن جعفر ابن‌بُطّه قمى، نام آن را الفتره والحیره ذکر کرده است.

ابن ابى‌زینب (ص ۶۷، ۱۵۲، ۱۵۵، ۱۵۹، و جاهاى دیگر) و ابن‌بابویه (براى نمونه رجوع کنید به ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۱۲۷، ۱۵۲، ۲۱۱، ۲۲۸) و شیخ‌طوسى در کتاب الغیبه (براى نمونه رجوع کنید به ص ۳۵۲، ۳۵۴، ۳۶۱ـ۳۶۲، ۴۳۹) روایات فراوانى درباره غیبت از حمیرى نقل کرده‌اند که برگرفته از آثار وى در این باب است.

ابن‌بابویه در کتاب التوحید (ص ۷۶، ۸۰، ۱۰۳، و جاهاى دیگر) روایاتى به نقل از مشایخ خود از حمیرى آورده که احتمالا از کتاب العظمه و التوحید یا کتاب التوحید و البداء و الاراده و الاستطاعه و المعرفه (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۱۹ـ۲۲۰) است که شیخ‌طوسى (۱۴۲۰، همانجا) از کتاب اخیر با عنوان التوحید و الاستطاعه و الافاعیل و البداء یاد کرده است.

تنها کتاب موجود از حمیرى، قرب‌الاِسناد است. نجاشى (ص۲۲۰) از سه کتاب حمیرى با نامهاى قرب‌الاسناد الى الرضا علیه‌السلام، قرب الاسناد الى ابى‌جعفربن الرضا علیهماالسلام، و قرب الاسناد الى صاحب الامر علیه‌السلام یاد کرده، اما شیخ‌طوسى (۱۴۲۰، همانجا) فقط از قرب‌الاسناد نام برده است. قرب‌الاسناد به آثارى اطلاق مى‌شود که در آن، محدّث احادیث را با کوتاه‌ترین طریق تا معصوم روایت کند (در این‌باره رجوع کنید به علوّ اِسناد*).

حمیرى در تألیف این کتاب از متون کهن‌تر نیز بهره برده (رجوع کنید به مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۳۲۳ـ۳۲۴، ۳۹۰؛رحمتى، ص ۲۷ـ ۲۸) که از مهم‌ترین آنها، کتاب المسائل على‌بن جعفر عُریضى* است که حمیرى بخش اعظم آن را در کتاب خود آورده است (رجوع کنید به رحمتى، ص ۲۷). حمیرى تحریر غیرمبوّب المسائل را به روایت عبداللّه‌بن حسن‌بن على‌بن جعفر عُریضى از على‌بن جعفر نقل کرده است (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۵۱ـ۲۵۲).

ابن‌ادریس حلّى (ج ۱۴، ص ۲۲۳ـ۲۳۰) روایاتى از قرب‌الاسناد حمیرى نقل کرده، ولى به اشتباه این کتاب را به فرزند وى، محمد، نسبت داده است. منشأ این خطا ظاهرآ آن است که سلسله سند آغازین کتاب به فرزند حمیرى منتهى مى‌شود (رجوع کنید به حمیرى، ص ۱). عامل دیگر در این انتساب نادرست، احتمالا وجود اجازه‌اى از فرزند حمیرى به فردى دیگر، در آغاز نسخه‌اى از این کتاب به خط ابن‌ادریس، است (رجوع کنید به همان، مقدمه، ص ۳۲ـ۳۳، ۳۵ـ۳۶).

شاهد مهم بر صحت انتساب قرب‌الاسناد به حمیرى پدر، آن است که ابن‌ادریس حلّى، خود (ج ۱۴، ص ۲۲۳) در نقل‌قول از این کتاب، حدیثى را بدون واسطه از محمدبن حسین‌بن ابى‌الخطاب (متوفى ۲۶۲) آورده که طبقه حدیثى آن تنها با طبقه مشایخ عبداللّه‌بن جعفر تطابق دارد. مجلسى (ج ۱، ص ۷) نیز با اشاره به نظر دیگران، عبداللّه‌بن جعفر را مؤلف قرب‌الاسناد و پسر وى را راوى آن دانسته است.



منابع:

(۱) ابن ابى‌زینب، کتاب‌الغیبه، چاپ على‌اکبر غفارى، تهران ?( ۱۳۹۷)؛
(۲) ابن‌ادریس حلّى، موسوعه‌ابن‌ادریس الحلى، ج :۱۴ مستطرفات السرائر (باب‌النوادر)، چاپ محمدمهدى موسوى‌خرسان، قم ۱۳۸۷ش؛
(۳) ابن‌بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینى طهرانى، قم ۱۳۸۷؛
(۴) همو، کتاب مَن لایَحضُرُه‌الفقیه، چاپ على‌اکبر غفارى، قم ۱۴۱۴؛
(۵) همو، کمال‌الدین و تمام النعمه، چاپ على‌اکبر غفارى، قم ۱۳۶۳ش؛
(۶) ابن‌طاووس، فتح‌الابواب بین ذوى‌الالباب و بین رب‌الارباب فى الاستخارات، چاپ حامد خفاف، قم ۱۴۰۹؛
(۷) همو، فرج المهموم فى تاریخ علماء النجوم، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش؛
(۸) على‌بن عیسى بهاءالدین اربلى، کشف الغمه فى معرفه الائمه علیهم‌السلام، چاپ على فاضلى، (قم) ۱۴۲۶؛
(۹) عبداللّه‌بن جعفر حِمیَرى، قرب‌الاسناد، قم ۱۴۱۳؛
(۱۰) خویى؛
(۱۱) محمدکاظم رحمتى، «نکاتى درباره کتاب قرب‌الاسناد حمیرى»، کتاب ماه دین، سال ۷، ش ۴ و ۵ (بهمن و اسفند ۱۳۸۲)؛
(۱۲) محمدبن حسن طوسى، الاستبصار، چاپ حسن موسوى خرسان، تهران ۱۳۹۰الف؛
(۱۳) همو، الامالى، قم ۱۴۱۴؛
(۱۴) همو، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوى‌خرسان، تهران ۱۳۹۰ب؛
(۱۵) همو، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قیومى‌اصفهانى، قم۱۴۱۵؛
(۱۶) همو، فهرست کتب‌الشیعه‌و اصولهم واسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۱۷) همو، کتاب‌الغیبه، چاپ عباداللّه طهرانى و على احمد ناصح، قم ۱۴۱۱؛
(۱۸) کلینى؛
(۱۹) مجلسى؛
(۲۰) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشیعه المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷؛

(۲۱) Etan Kohlberg, Amedieval Muslim scholar atwork: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shiite literature, vol. 1, Oxford 2003

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴ 

زندگینامه حسین‌بن سعید اهوازى

 فقیه و محدّث امامى نیمه اول قرن سوم که همراه با برادرش حسن، آثار فقهى و حدیثى مهمى تألیف کرد. این دو برادر در کوفه به دنیا آمدند، ولى سال تولد آنان مشخص نیست. درباره پدرشان سعید، در منابع فقط به این نکته اشاره شده که لقب او دَنْدان بوده (رجوع کنید به کشى، ص ۵۵۱؛علامه حلّى، ص ۹۹) و ابن‌داوود حلّى (ص ۵۵۳) نام وى را در شمار راویان مجهول آورده است. بنابر منابع، این دو برادر و نیاکانشان از آزادشدگان (موالى) امام سجاد علیه‌السلام بودند (رجوع کنید به کشى، همانجا؛طوسى، ۱۴۲۰، ص ۱۳۶، ۱۴۹). دو دایى آنها، علی‌بن یحیى و جعفربن یحیى، که به‌ترتیب از یاران امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بودند، در منابع رجالى، ثقه معرفى شده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به طوسى، ۱۴۱۵، ص۳۶۰، ۳۷۴؛نجاشى، ص ۵۸).

حسین‌بن سعید از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادى علیهم‌السلام به‌شمار می‌رود (رجوع کنید به برقى، ص ۵۴، ۵۶؛طوسى، ۱۴۱۵، ص ۳۵۵، ۳۷۴، ۳۸۵). او از این امامان بدون واسطه حدیث نقل کرده و به واسطه مشایخى چون ابن‌ابی‌عُمَیر، علی‌بن نُعمان، حسن‌بن محبوب و محمدبن سَنان از امامان پیشین هم روایت کرده است (رجوع کنید به حسین‌بن سعید اهوازى، ۱۳۹۹، ص۱۹، ۲۳، ۲۶، ۲۹، ۹۷ـ۹۹؛طوسى، ۱۴۲۰، ص۱۶۲؛تفرشى، ج ۲، ص ۹۲). به نوشته نجاشى (ص ۳۱۱)، نقلِ بی‌واسطه حسین‌بن سعید از فَضّالهبن ایوب (زنده در ۱۸۳؛قس شوشترى، ج ۳، ص ۴۵۹) و زُرعهبن محمد حَضْرَمى (زنده تا ۱۸۳)، که در پاره‌اى منابع به آن اشاره شده است، ممکن نیست و او، به‌واسطه برادرش حسن، از آنان روایت کرده است. احتمالاً در نسخ قدیمى نام حسین، به اشتباه، به جاى حسن ضبط شده است (رجوع کنید به مامقانى، ج ۲۲، ص ۱۰۳ و پانویس).

حسین‌بن سعید و برادرش حسن از کوفه به اهواز رفتند. پس از مدتى، حسین به قم مهاجرت کرد و در آنجا سکنا گزید. میزبان او در قم حسن‌بن ابان قمى بود. حسین‌بن سعید در قم درگذشت. سال درگذشت او دانسته نیست، ولى گفته‌اند که تا ۲۵۴ زنده بوده است (رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص۲۷۷؛نجاشى، ص ۵۹ ـ۶۰؛طوسى، ۱۴۲۰، ص ۱۴۹؛موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۳، ص۲۲۰). از جمله شاگردان و راویان حدیث از او، احمدبن محمدبن عیسى (متوفى ۲۸۰)، احمدبن ادریس (متوفى ۳۰۶)، احمدبن محمد برقى (متوفى ۲۸۰)، و احمدبن محمد دینورى (متوفى ۲۸۲) بودند (رجوع کنید به نجاشى، همانجا؛طوسى، ۱۴۲۰، ص ۲۲، ۱۶۲، ۱۹۵، ۴۸۱؛تفرشى، ج ۲، ص ۹۱ـ۹۲). حسین‌بن سعید پیش از مرگش کتابهاى خود را به فرزند میزبان خود در قم، حسین‌بن حسن‌بن ابان، داد و ازاین‌رو، ابن‌ابان همه کتابهاى حسین‌بن سعید را روایت کرده است (طوسى، ۱۴۱۵، ص ۴۲۴؛همو، ۱۴۰۱، ج۱۰، مشیخه، ص ۶۶).

رجالیانى چون برقى (ص ۵۴، ۵۶) و طوسى (۱۴۱۵، ص ۳۵۵)، حسین‌بن سعید را فردى موثق دانسته‌اند. وجود نام وى در اسنادِ بیش از پنج‌هزار حدیث موجود شیعه، نشان‌دهنده رتبه والاى او در فقه و حدیث است (رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص ۲۴۵ـ۲۶۵). فقها و سیره‌نگاران نیز مقام او را ستوده‌اند. مثلاً محقق حلّى (ج ۱، ص ۳۳) او را از فقهاى معتبر شمرده و ابن‌ندیم (همانجا) وى و برادرش حسن را آگاه‌ترین افراد عصر خود به فقه و آثار شیعه دانسته است.

حسن‌بن سعید، کنیه‌اش ابومحمد، از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بود و در اهواز می‌زیست. وى، مانند برادرش، به کوفى و اهوازى شهرت داشت، ولى دانسته نیست که به قم مهاجرت کرده باشد (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۱۵، ص ۳۷۴؛علامه حلّى، ص ۹۹). حسن‌بن سعید ــکه به قرینه تقدم طبقه روایى او بر حسین، احتمالاً برادر بزرگ‌ترِ وى بوده ــ از کسانى چون صفوان‌بن یحیى (متوفى ۲۱۰)، ابراهیم‌بن محمد خزّار، زُرعهبن محمد حَضرمى و عبداللّه‌بن مغیره (زنده تا ۱۸۳) حدیث نقل کرده است و برخى مانند احمدبن محمدبن عیسى (متوفى ۲۸۰)، بکربن صالح و برادرش حسین‌بن سعید از او حدیث روایت کرده‌اند (رجوع کنید به ابن‌داوود حلّى، ص ۱۰۸؛خویى، ج ۴، ص ۳۴۵، ۳۴۸).

نام حسن‌بن سعید در اسناد احادیث شیعه، ۸۶ بار آمده است و علماى رجال او را توثیق کرده‌اند (رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص۲۴۶). مشهور است که حسن‌بن سعید کسانى چون اسحاق‌بن ابراهیم حُضینى، عبداللّه‌بن محمد حضینى و علی‌بن مهزیار را نزد امام رضا علیه‌السلام برد و به‌واسطه او، آنان به مذهب شیعه گرویدند. این ماجرا در منابع گوناگون با اندکى تفاوت نقل شده است (براى نمونه رجوع کنید به برقى، ص ۵۶؛کشى، ص ۵۵۱ـ۵۵۲؛طوسى، ۱۴۱۵، ص ۳۵۴؛علامه حلّى، همانجا). در منابع از سال فوت حسن‌بن سعید ذکرى به میان نیامده، ولى گفته‌اند که وى تا سال ۲۲۰ زنده بوده است (رجوع کنید به موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۳، ص ۱۸۶). برخى تألیف پنجاه کتاب را به‌او نسبت داده‌اند (رجوع کنید به کشى، ص ۵۵۱؛علامه حلّى، همانجا).

احمد، فرزند حسین‌بن سعید، ملقب به دَنْدان و کنیه‌اش ابوجعفر، نیز از راویان حدیث بود. وى، که همراه پدرش به قم مهاجرت کرده بود، از بیشتر استادان پدرش حدیث نقل کرده است. او در قم درگذشت و همانجا دفن شد. کتاب‌الاحتجاج، کتاب‌الانبیاء و کتاب المثالِب از آثار اوست (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۲۰، ص ۵۵ـ۵۶؛نجاشى، ص ۷۷ـ۷۸). محدّثانِ قم وى را به سبب آنکه از غالیان بود، ضعیف شمرده و احادیث او را درخور اعتماد ندانسته‌اند؛اما ابن‌غضائرى (ص۴۰ـ۴۱)، ضمن نقل نظر محدّثان قم، احادیث او را «سالم» تلقى کرده و از این‌رو، برخى عالمان رجال درباره او و روایاتش درنگ کرده‌اند؛همچنان‌که شوشترى (ج ۱، ص ۴۳۷) به استناد شهادت ابن‌غضائرى قائل به پذیرش روایات شده است (طوسى، ۱۴۲۰؛نجاشى، همانجاها؛ابن‌داوود حلّى، ص ۵۳۸؛علامه حلّى، ص ۳۲۰؛خویى، ج ۲، ص ۹۵).

مشهور است که حسین‌بن سعید با برادرش حسن، سى کتاب تألیف کرده است (رجوع کنید به نجاشى، ص ۵۸؛قس شوشترى، ج ۳، ص ۴۵۹). طوسى در الفهرست (ص ۱۴۹ـ۱۵۰)، حسین را مؤلف سى کتاب دانسته، ولى هنگام معرفى آنها، با افزودن کتاب البشارات، که نام آن در منابع دیگر دیده نمی‌شود، شمار کتابها را به ۳۱ عنوان رسانده است. نجاشى (همانجا) نام کتابهاى حسین‌بن سعید را چنین ذکر کرده است: الوضوء، الصلوه، الزکاه، الصوم، الحج، النکاح، الطلاق، العِتْق و التدبیر و المکاتبه، الاَیمان و النذور، التجارات و الاجارات، الخمس، الشهادات، الصید و الذبائح، المکاسب، الاشربه، الزیارات، التقیه، الرَّدُ علی‌الغُلاه، المناقب، المثالب، الزهد، المروّه، حقوق المؤمنین و فضلهم، تفسیرالقرآن، الوصایا، الفرائض، الحدود، الدیات، الملاحم، الدعاء. در فهرستهاى متأخر، نام برخى کتابها با اندکى تفاوت آمده است (رجوع کنید به ابن‌شهر آشوب، ص۴۰؛خویى، ج ۵، ص ۲۴۴؛کولبرگ، ص ۱۵۰).

نکته مهم درباره نام و تعداد کتابهاى حسین‌بن سعید آن است که نجاشى و شیخ طوسى در شرح حال برخى فقها و محدّثان، آنان را مانند حسین‌بن سعید، داراى سى کتاب یا بیشتر دانسته‌اند، از جمله صفوان‌بن یحیى، محمدبن سَنان، موسی‌بن قاسم بَجَلى (زنده تا ۲۲۰)، علی‌بن مهزیار اهوازى (متوفى ح ۲۵۴)، محمدبن اَوْرَمه قمى (زنده تا ۲۵۴)، محمدبن حسن صفّار (متوفى ۲۹۰)، محمدبن على صیرفى کوفى و یونس‌بن عبدالرحمان (متوفى ۲۰۸؛رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۵۳، ۲۶۲؛طوسى، ۱۴۲۰، ص۲۴۲،۲۶۵، ۴۰۶ـ ۴۰۸،۴۱۲،۴۵۳،۵۱۱). بدین‌ترتیب نام و تعداد کتابهاى سی‌گانه حسین‌بن سعید در فقه و حدیث شیعه نمادى براى یک دوره کامل موضوعات فقهى بوده است و از این‌رو گاه مجموعه آثار فقهىِ برخى فقها ــکه از لحاظ اعتبار یا تعداد یا نام با کتابهاى سی‌گانه مزبور مشابهت داشته‌اندــ «کتاب کامل» یا «کتاب مکمَّل» خوانده شده‌اند (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۶۲؛آقابزرگ طهرانى، ج ۱۶، ص ۲۹۹، ج ۱۷، ص ۲۵۱).

بیشتر کتابهاى حسین‌بن سعید درون‌مایه فقهى دارند، ولى در میان آنها دو اثر اخلاقى، که اینک در دسترس‌اند، یعنى کتاب المؤمن و کتاب‌الزهد، و اثرى کلامى با نام الرّدُ عَلَى اَلغُلاه (الغالیه) و نیز کتاب‌التفسیر به‌چشم می‌خورد. احادیث کتاب‌الزهد غالبآ با عبارت «حدثنا حسین‌بن سعید» آغاز می‌شود که دالّ بر این است که راوى کتاب، از فرزندان یا شاگردان حسین‌بن سعید، مانند علی‌بن حاتِم، بوده است (رجوع کنید به حسین‌بن سعید اهوازى، ۱۳۹۹، مقدمه عرفانیان، ص ف، نیز براى نمونه رجوع کنید به همان، ص ۱۲). برخى از عناوین فصول این کتاب، که از نوع اندرزنامه است، عبارت‌اند از: فضیلت سکوت و ترک دنیا، حسن خلق، مدارا و غضب، نیکى به پدر و مادر و اعضاى خانواده، نحوه رفتار با بردگان (زیردستان)، حقیقت دنیا و طالبان آن، تواضع و تکبر، توبه و استغفار، گریه کردن از ترس خدا و اوصاف بهشت و جهنم (رجوع کنید به همان، ص۱۱۰ـ۱۱۷). کتاب‌الزهد را علی‌بن حاتِم قزوینى تلخیص کرده است (آقابزرگ طهرانى، ج ۱۲، ص ۶۴، ج۲۰، ص ۲۰۴).

مضمون کتاب‌المؤمن بیشتر شوق‌مدارانه است و به منظور تقویت ایمان فردى و تحکیم روابط اجتماعى مؤمنان و تشریح وظایف آنان نسبت به یکدیگر نوشته شده است. احادیث این کتاب و دیگر کتابهاى حسین‌بن سعید به طور پراکنده در ابواب گوناگون کتابهایى مانند المحاسن برقى، الخصال، ثواب الاعمال و معانی‌الاخبار ابن‌بابویه و دیگر منابع حدیثى (رجوع کنید به حسین‌بن سعید اهوازى، ۱۴۱۲، مقدمه صدرالافاضل، ص ۱۱ـ۱۲) و نیز منابع فقهى ـ حدیثى آمده است. کتابهاى حسین‌بن سعید از جمله مآخذ معتبر ابن‌بابویه در تألیف کتاب من لایحْضُرُه الفقیه (ج ۱، ص ۳ـ۴) بوده است.

علاوه بر کتابهاى مذکور، اثرى با نام کتاب البهار به حسین‌بن سعید نسبت داده شده که نسخه‌ای‌قدیمى از آن نزد رضی‌الدین علی‌بن طاوس بوده و او در کتاب خود، الیقین، از آن نقل‌قول کرده است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج ۳، ص ۱۵۷؛کولبرگ، ص ۱۳۳ـ۱۳۴). همچنین بر پایه پژوهشى جدید، کتابى که با نام النوادر چاپ شده و اثرِ احمدبن محمدبن عیسى قلمداد گردیده، در واقع گزیده و تلفیقى از کتابهاى سی‌گانه حسین‌بن سعید است یا لااقل بخش عمده کتاب، اثر اوست، زیرا در اسناد احادیثِ اثر یادشده، نام افرادى مانند محمدبن فُضَیل، نَضْرِبن سُوَید و فَضالهبن ایوب وجود دارد که احمدبن محمدبن عیسى از آنان روایت نمی‌کرده است و آنان فقط از مشایخ حسین‌بن سعید بوده‌اند (رجوع کنید به شبیرى، ص ۲۳ـ۲۶). با این همه، باتوجه به شهرتِ کتابهاى حسین‌بن سعید و در دسترس نبودن بیشتر آنها به شکل اصلى خود، آثار وى جاى پژوهش و تفحص بسیار دارد.



منابع :

(۱) آقابزرگ‌طهرانى؛
(۲) ابن‌بابویه، کتاب‌مَن‌لایحضُرُه‌الفقیه، چاپ حسن موسوى خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۳) ابن‌داوود حلّى، کتاب‌الرجال، چاپ جلال‌الدین محدث ارموى، تهران ۱۳۴۲ش؛
(۴) ابن‌شهرآشوب، معالم العلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۵) ابن‌غضائرى، الرجال‌لابن الغضائرى، چاپ محمدرضا حسینی‌جلالى، قم ۱۴۲۲؛
(۶) ابن‌ندیم (تهران)؛
(۷) احمدبن محمدبرقى، کتاب ‌الرجال، چاپ جلال‌الدین محدث ارموى، تهران ۱۳۴۲ش؛
(۸) مصطفی‌بن حسین تفرشى، نقدالرجال، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۹؛
(۹) حسین‌بن سعید اهوازى، الزهد، چاپ غلامرضا عرفانیان، قم ۱۳۹۹؛
(۱۰) همو، کتاب‌المؤمن، چاپ مرتضى حسین صدرالافاضل، کراچى ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۱۱) خویى؛
(۱۲) محمدجواد شبیرى، «نوادر احمدبن محمدبن عیسى یا کتاب حسین‌بن سعید؟»، آینه پژوهش، سال ۸، ش ۴ (مهر آبان ۱۳۷۶)؛
(۱۳) شوشترى؛
(۱۴) محمدبن حسن طوسى، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوى خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۱۵) همو، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
(۱۶) همو ، فهرست کتب‌الشیعه و اصولهم و اسماءالمصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۱۷) حسن‌بن یوسف علامه حلّى، خلاصه الاقول فى معرفه الرجال، چاپ جواد قیومى اصفهانى، (قم) ۱۴۱۷؛
(۱۸) محمدبن عمرکشى، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
(۱۹) عبداللّه مامقانى، تنقیح‌المقال فى علم‌الرجال، چاپ محیی ‌الدین مامقانى، قم ۱۴۲۳ـ؛
(۲۰) جعفربن حسن محقق حلّى، المعتبر فى شرح‌المختصر، ج ۱، قم ۱۳۶۴ش؛
(۲۱) موسوعه طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانى، قم: مؤسسه الامام‌الصادق، ۱۴۱۸ـ ۱۴۲۴؛
(۲۲) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشیعه المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷؛

(۲۳) Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992.

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۳ 

زندگینامه احمد اشعری(قرن سوم)

ولادت:

ابو جعفر، احمد بن محمد بن عیسی بن عبد الله اشعری قمی از راویان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری و از یاران ائمه ( علیهمالسلام) می باشد.
او در شهر قم به دنیا آمد، شهر علم وفقاهت وشهر راویان بزرگ شیعه وپناهگاه فقها ودانشمندان بزرگ وعلاقه مندان به محمدوآل محمد صلوات اللّه علیهم بوده است. او در خانواده ای اهل علم ودانش وارادتمند به اهل بیت رسول خدا صلی الله علیهم اجمعین تربیت شد و از نوجوانی زیر نظر پدر خود محمد بن عیسی اشعری به فراگیری علوم ومعارف اسلامی پرداخت.

تحصیلات:

احمد بن محمد بن عیسی از برجسته ترین شخصیت های علمی دوران خود بود. او رئیس وبزرگ شهر قم بود واز احترام خاصی در نزد مردم قم برخوردار بود. ابو جعفر نزد علما وفقهای شیعه نیز از مقام ومنزلت خاصی برخوردار بود واز راویان بزرگ شیعه به شمار می آید. او خدمت امام رضا وامام جواد وامام هادی ( علیهم السلام) نیز رسیده بود وروایات فراوانی از ائمه اطهار ( علیهم السلام) نقل کرده است.

نام او در سند ٢٢٩٠ روایت آمده است. شیخ طوسی و نجاشی و ابن داود و علامه حلی درباره او می گویند: او بزرگ اهل قم وچهره سرشناس وفقیه ودانشمند آنان ورئیس شهر قم بود وبه نمایندگی از مردم شهر در برابر سلطان و یا حکومتهای دوران قرار می گرفت.

اساتید:

ابو جعفر اشعری علاوه بر امام جواد و امام هادی ( علیهماالسلام) از بسیاری از راویان بزرگ شیعه نیز روایت نقل می کند.مانند:

١ پدرش محمد بن عیسی اشعری.

٢ حسین بن سعید.

٣ نضر بن سوید.

۴ علی بن نعمان.

۵ صفوان بن یحیی.

۶ محمد بنابی عمیر.

٧ محمد بن اسماعیل.

٨ عثمان بن عیسی.

٩ حماد بن عثمان.

١٠ قاسم بن محمد

تدریس و شاگردان:

چهره های بزرگی از راویان شیعه از او روایت نقل می آنند، از جمله:

١ محمد بن حسن صفار.

٢ سعد بن عبد الله.

٣ علی ابن ابراهیم.

۴ داود بن کوره.

۵ احمد بن ادریس.

۶ محمد بن حسن بن ولید.

٧ محمد بن علی بن محبوب.

٨ سهل بن زیاد.

تألیفات:

احمد بن محمد قمی دارای تألیفات ارزشمندی است، از جمله تالیفات او که بیشتر در زمینه روایات اهل بیت ( علیهم السلام) هستندمی توان به کتب ذیل اشاره نمود:

١ النوادر.

٢ التوحید.

٣ فضل النبی ( صلی اللّه علیه و آله).

۴ المتعه.

۵ الناسخ و المنسوخ.

۶ طب الکبیر.

٧ طب الصغیر.

٨ المکاسب.

٩ الأظله.

اخراج برقی از قم:

وی آه بزرگ شهر قم بود ابو عبد الله، احمد بن محمد بن خالد برقی را، آه یکی از روات بزرگ شیعه است به دلیل نقل روایت از برخی افراد ضعیف و یا نقل روایات مرسله، از شهر قم اخراج آرد. ولی پس از چندی از این عمل خود پشیمان شده و از اومعذرت خواهی کرده و او را به شهر باز گرداند.اشعری برای جبران اشتباه خود بعد از وفات برقی، در تشییع جنازه اوبا سر و پای برهنه شرکت کرد.

رحلت:

از تاریخ وفات وی دقیقا اطلاعی در دست نیست لیکن ایشان در سال ٢٧۴ ه. ق در قید حیات بوده است.

زندگینامه علی بن مهزیار اهوازی

علی بن مهزیار اهوازی از فقها و محدثان و دانشمندان نامور شیعه است که گذشته از مقام علمی و شخصیت معنوی و آثارارزنده اش، در طرق بسیاری از احادیث شیعه واقع شده، و عموم علما و فقهای ما او را مورد تجلیل و وثوق و اعتماد کامل قرار داده، و روایاتش را از ائمه طاهرین ( ع) با احترام پذیرفته اند.

شرح حال او در تمام منابع و مآخذ رجالی از قبیل رجال برقی و کشّی و رجال و فهرست شیخ و رجال نجاشی و مدارک بعدی تقریباً به تفصیل که گویای همه چیز درباره اوست، آمده است. رجال برقی او را از اصحاب حضرت رضا ( ع) به شمار آورده[ ١ ] و از اصحاب امام محمدتقی و امام علی النقی علیهما السلام هم[ ٢]شیخ اجل طوسی در رجال او را از اصحاب حضرت رضا علیه السلام می داند و می گوید: دانشمندی موثق و دارای اعتقادی[ درست بود[ ٣ ] و از اصحاب امام جواد و امام هادی نیز محسوب می دارد. [ ۴]

علی بن مهزیار اهوازی رحمت الله علیه دانشمندی جلیل القدر، دارای روایات فراوان و ثقه است. » : می نویسد « فهرست » و دراوراست سی و سه کتاب، مانند کتب حسین بن سعید با زیادت کتاب حروف القرآن، کتاب الانبیاء، کتاب البشارات.

ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی او از مردم دورق[ ۵ ] بود، » : نجاشی در رجال خود از این دانشمند گران مایه چنین یاد می کندو از موالی است. پدرش نصرانی بود و اسلام آورد. و گفته اند که علی نیز در صغر سن نصرانی بود ولی بعد مسلمان شد، وخدا با شناخت اسلام و مذهب تشیع بر وی منت نهاد.

علی علم فقه و شناخت احکام دینی را آموخت، و از حضرت امام رضا و امام جواد علیهما السلام روایت کرده است و ازاصحاب خاص امام محمدتقی علیه السلام به شمار می رفت، و از جانب حضرت وکالت داشت. بدین گونه در نزد آن حضرتمقامی بس بزرگ یافت، و نیز از اصحاب امام هادی هم بود، و در بعضی از نواحی وکیل آن ذوات مقدس بود.

راجع به او توقیعاتی مشتمل بر خوبی های وی از جانب ( امام جواد و امام هادی) خطاب به شیعیان صادر شده است. او در نقل روایاتش موثّق بود. هیچ دانشمندی از وی نکوهش نکرده است. اعتقادی درست داشت، و کتاب های مشهوری تصنیف نموده است.



 ١ . رجال برقی ص ۵۴ 
٢ . رجال برقی ص ۵۵ و ۵٨ 
 ٣  . رجال شیخ ص ٣٨١
 ۴  . رجال شیخ ص ۴٠٣ و ۴١٧ 
۵ . دورق قلمروی از شهرهای امروز بندر ماه شهر و هندیجان و زیبدون و خلف آباد خوزستان بوده است.

 مفاخر اسلام، ج ١ ، ص ١٠٧//علی دوانی

زندگینامه حسین بن سعید اهوازی (سده سوم هجری)

ولادت

ابو محمد، حسین بن سعید بن حماد بن مهران اهوازی، یکی از شخصیت های بزرگ شیعه در قرن سوم هجری، در کوفه، شهرروات بزرگ شیعه، به دنیا آمد. او اصالتاً ایرانی بود. رشد او در خاندانی صورت گرفت که ارادتمند و علاقه مند به اهل بیت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم و از موالی امام زین العابدین علیه السلام به شمار می آمدند.

او یکی از یاران امام رضا وامام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. وی از راویان بزرگ حدیث و از مشایخ جلیل القدر روایتی به شمار می آید.

روایات وی از اعتبار و شهرت خاصی در میان فقهای شیعه برخوردار است و در بسیاری از مجموعه های بزرگ روایی مانند:اصول کافی ،من لا یحضره الفقیه،تهذیب،استبصار،محاسن،وسائل الشیعه و بحار الأنوار از وی روایت نقل شده و به احادیث او استناد می گردد.

حسین بن سعید اهوازی محدث بزرگوار و فقیه و دانشمند عالیقدر آوازه شیعه است.در کتب رجال حدیث جامعه شیعه، حسین بن سعید به عنوان یکی از مفاخر رجال حدیث و شاگردان موثق و مورد احترام سه تن از ائمه اطهار علیهم السلام، نام بردار است، و همه جا به نیکی و عظمت و عدالت و وثاقت و تالیفات نیکو شناخته شده است.

به خصوص هنگام نام بردن از تالیفات حسین، یک جا نام می برند، و « حسن » معمولاً در کتب رجال از وی و برادر بزرگشرا کار هر دو برادر می دانند، با این فرق که « حسین » سی کتاب مشهور به « حسن و حسین بن سعید اهوازی » : می نویسندتالیفات بیشتری داشته است. « حسن »کتب حسین » بیشتر بر سر زبان و قلم فقها و محدثین بوده و هست، و سی کتاب معروف دو برادر به نام « حسین » ولی چون نام شهرت دارد.

« بن سعیدحسن و » : ضمن شمارش مؤلفان شیعه از هر دو برادر نام برده و می نویسد « فهرست » ابن ندیم ( ٣٨۵ ) در کتاب مشهور خودحسین اهوازی، فرزندان سعید، از مردم کوفه، و موالی علی بن الحسین ( ع) و هر دو برادر از اصحاب رضا ( علیه السلام) بوده اند دانش این دو برادر در زمان خود از هر دانشمند دیگری در فقه و آثار و مناقب و سایر علوم وسیع تر بود این دو پسران سعیدبن حماد بن سعید می باشند که با ابوجعفر ابن الرضا ( امام محمد تقی علیه السلام) نیز مصاحبت داشتند حسین مؤلف این[١] سپس ١٢ کتاب او را نام می برد.

« کتابهاست در اسناد بسیاری از روایات که بالغ بر ۵٠٢۶ مورد می گردد، واقع شده است. « حسین بن سعید » : آیت الله خوئی می نویسداز تعداد روایات نقل شده از حسین بن سعید، به خوبی می توانیم پی به کوشش این محدث بردبار استاد دیده و سرد و گرم زمانه چشیده و شهرها و کشورها گشته به خوبی پی ببریم، و شخصیت دینی و علمی او را در عصری که می زیسته است یعنی نیمه اول سده سوم هجری در میان انبوه محدثان و فقهای خاصه و عامه، چنان که می باید درک کنیم.

استادان او:

حسین بن سعید اهوازی، این ثقه جلیل القدر و پرکار گذشته از شاگردی و افتخار مصاحبت سه امام معصوم یعنی حضرت رضا،امام جواد و امام هادی علیهم السلام ، نزد بسیاری از شاگردان بزرگ امام رضا و حضرت موسی بن جعفر و امام صادق علیهم السلام نیز شرایط شاگردی و کسب فقه و حدیث و تفسیر قرآن و اخلاق و معالم حلال و حرام، به جای آورده است.

از جمله استادان او عبارتند از:

۱-حریز بن عبدالله،

۲-عثمان بن عیسی،

۳-فضاله بن ایوب،

۴-نضر بن سوید،

۵-ابوالجهم ثویر بن ابی فاخته،

۶-ابوعلی بن راشد،

۷-ابو علی خزّاز[ ٢ ] ابوالفضیل،

۸-ابو محمد انصاری،

۹-عبدالرحمن ابن ابی نجران،

۱۰-ابان بن عثمان،

۱۱-ابراهیم بن ابی البلاد،

۱۲-ابراهیم بن ابی محمود خراسانی،

۱۳-ابراهیم بن سفیان،

۱۴-ابراهیم بن عبدالحمید،

۱۵-ابراهیم بن اسحاق.

شاگردان او:

حسین بن سعید اهوازی چندان که در شهرها و کشورها به دنبال مشایخ حدیث و استادان اخبار و روایت و ضبط و ثبت آثار آنان و تالیف و تصنیف اندوخته های علمی خویش بوده، کمتر توفیق یافته که معلومات خود را به شاگردان بسیار منتقل سازد.

به همین جهت می بینیم افراد اندکی از وی اخذ حدیث کرده اند. البته این بدان معنی نیست که او معلومات خود را ناگفته گذاشته است. زیرا افرادی را که در زیر نام می بریم و همگی از اعاظم محدثان و فقها و علمای شیعه بوده اند، و از شاگردان او به شمار می روند مجموع روایات و کتب او را یا با قرائت بر وی یا با اجازه از او نقل کرده و دانش او را به یاد گار گذارده اند.

واینان:

۱-احمد بن محمدبن عیسی،

۲-حسین بن حسن بن ابان قمی،

۳-فرات بن ابراهیم،

۴-محمد بن خالد برقی،

۵-عبدالرحمن بن ابی نجران،

۶-احمدبن حسین سعید ( پسرش) ابراهیم بن هاشم قمی،

۷-احمد بن محمد بن خالد برقی،

۸-بکربن صالح،

۹-سهل بن زیاد آدمی رازی،

۱۰-علی بنحکم،

۱۱-علی بن مهزیار،

۱۲-محمد بن علی بن محبوب،

۱۳-محمد بن عیسی عبیدی،

۱۴-علی بن ابی حاتم قزوینی،

۱۵-ابراهیم بن مهزیار اهوازی،

۱۶-ابو محمد بن ابی جهم،

۱۷-احمد بن قتیبه،

۱۸-احمد بن محمد بن سکن قرشی،

۱۹-احمد بن محمد دینوری،

۲۰-سلیمان بن سفیان معروف بن ابوداود مسترق،

۲۱-محمد بن جعفر بن بطه قمی،

۲۲- محمد بن حسین بن ابی الخطاب،

جمعا ٢٣ نفر و شاید بیش از اینان.

تألیفات حسین بن سعید

به طوری که از شیخ و نجاشی نقل کردیم حسین بن سعید دارای سی کتاب معروف بوده است که برادرش حسن بن سعید هم درروایت آن شرکت داشته است. سی کتاب حسین بن سعید که بیشتر کتاب های فقهی است چنان متقن و مستند و با دقت نظر واطلاع وسیع و اعتماد و اطمینان تصنیف شده بود، و مورد توجه معاصران و دانشمندان قرار داشت، که در پختگی و خوبینمونه بود و ضرب المثل شد.

چنان که فهرست شیخ و رجال نجاشی نوشته اند در همان اوقات که این سی کتاب تدوین گردید، سایر دانشمندان نیز در همانزمینه ها سی کتاب نوشتند، بعدها نیز دیگر محدثین بزرگ به تقلید از وی نیز سی کتاب تصنیف کردند.
این معنی به خوبی شخصیت حسین بن سعید و نفاست و محتوای کتب او را روشن می سازد، و ما را از توضیح بیشتر بی نیازمی گرداند،

و اینک فهرست سی کتاب مشهور حسین بن سعید:

۱-کتاب وضو،

۲-کتاب صلوه،

۳-کتاب زکات،

۴-کتاب صوم،

۵-کتاب حج،

۶-کتاب نکاح،

۷-کتاب طلاق،

۸-کتاب عتق و تدبیر و مکاتبه،

۹-کتاب ایمان ( قسم ها) و نذور ( نذرها)،

۱۰کتاب تجارات و اجارات،

۱۱-کتاب خمس،

۱۲-کتاب شهادات،

۱۳-کتاب صید و ذبائح،

۱۳-کتاب مکاسب،

۱۴-کتاب اشربه ( نوشیدنی ها)،

۱۵-کتاب زیارات،

۱۶-کتاب تقیه،

۱۷-کتاب رد بر غلات،

۱۸-کتاب مناقب،

۱۹-کتاب مثالب،

۲۰کتاب زهد،

۲۱-کتاب مروت،

۲۲-کتاب حقوق مؤمنین و فضیلت آنها،

۲۳-کتاب تفسیر قرآن،

۲۴-کتاب وصایا،

۲۵-کتاب فرایض،

۲۶-کتاب حدود،

۲۷-کتاب دیات،

۲۸-کتاب ملاحم،

۲۹-کتاب دعا.

فهرست دو کتاب حسین بن سعید

او که با ترجمه اردو در هند « المؤمن » از سی کتاب حسین بن سعید تا کنون دو کتب آن چاپ و منتشر شده است. نخست کتاب او نیز در کتابخانه مرحوم آیت « الصوم » که اخیرا در قم انتشار یافته است. نسخه خطی کتاب « الزهد » چاپ شده ودر کتابخانه  آیت الله حکیم در نجف اشرف موجود است.



١  . فهرست ابن ندیم مطبعه استقامه مصر ص ٣٢۴ ، و ترجمه فارسی، ص ۴٠۶
٢  . خزار یعنی فروشنده پارچه خز، خز با تشدید زاء به معنی حریر و ابریشم است. پارچه خز را از ابریشم یا پشم و ابریشم می بافتند. خز نام جانوری است که پوستش را آستر لباس می کنند.

مفاخر اسلام، ج ١ ، ص ٣٩// علی دوانی