زندگینامه کمال الدین شیرعلی بَنایی هِرَوی(قرن نهم ودهم)

 فرزند محمد سبزمعمار، شاعر، مؤلف و موسیقیدان نیمه دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم . تذکره نویسان به سال تولد او اشاره ای نکرده اند، اما برخی ( ایرانیکا ؛ د. تاجیکی ، ذیل مادّه ) تولد او را ۸۵۷ دانسته اند. در هرات به دنیا آمد. از آغاز جوانی به فراگرفتن علوم ادبی و عقلی پرداخت و از فضلای زمان خود شد.

سپس به شعر روی آورد (سام میرزا صفوی ، ص ۱۶۷؛ صفا، ج ۴، ص ۳۹۴ـ ۳۹۵) و چون پدرش بنّا بود، تخلص بنایی را برگزید (بلیانی ، گ ۱۰۷ ر؛ خلیل ، ج ۱، ص ۱۰۵؛ سام میرزا صفوی ، همانجا). برخی (اته ، ص ۸۷؛ ایوانف ، ج ۱، ص ۲۸۱، ۴۲۲، ۸۲۴؛ امیرعلیشیر نوائی ، ص ۶۰، ۲۳۲)، تخلص او را بنّایی (با نون مشدّد) دانسته اند، اما در دفتر اول دیوانش (رجوع کنید به ادامه مقاله ) بدون تشدید آمده است .

اشعاری نیز با تخلص «حالی » سروده است (صفا، ج ۴، ص ۳۹۴)، اما نباید او را با شاعران دیگری با تخلص «حالی »، از جمله دوست محمد سبزواری (متوفی ۹۳۹)، اشتباه کرد (رجوع کنید به خیامپور، ج ۱، ص ۲۴۴). او در خوشنویسی و موسیقی نیز مهارت داشت و در ساختن انواع تصنیف معروف بود (بلیانی ؛ سام میرزا صفوی ؛ امیرعلیشیر نوائی ، همانجاها).

بنایی در جوانی جزو شاعران دربار امیرعلیشیر نوایی (متوفی ۹۰۶) بود (نفیسی ، ج ۱، ص ۳۱۰)، اما به سبب هزل گوییهایش امیرعلیشیر از او رنجید، و نیز به سبب تکبر، مقبول مردم واقع نشد و بناچار از هرات مهاجرت کرد (بلیانی ، همانجا؛ امیرعلیشیر نوائی ، ص ۶۰، ۲۳۲؛ سام میرزا صفوی ، همانجا).

به تصوف نیز گرایش داشت (خواندمیر، ج ۴، ص ۳۴۸؛ امیرعلیشیر نوائی ، همانجاها؛ معصوم علیشاه ، ج ۳، ص ۱۱۹)، چنانکه در مهاجرت از خراسان ، ابتدا به فارس رفت و مدتی مرید شیخ شمس الدین محمد لاهیجی (متوفی ۹۱۲)، پیشوای صوفیه نوربخشیه فارس ، شد (بنایی هروی ، مقدمه صفوت و بینش ، ص شش ؛ صفا، ج ۴، ص ۳۹۷).

پس از مدتی ، به تبریز نزد سلطان یعقوب آق قوینلو (حک : ۸۸۳ ـ۸۹۶) رفت و تا ۸۹۶، پایان زندگی یعقوب ، در آذربایجان ماند و سپس به هرات بازگشت (صفا، ج ۴، ص ۳۹۸). علت مهاجرتهای پی درپی او از هرات ، شوخ طبعی و هزل و هجوگوییش بود که سبب رنجش دیگران می شد (بنایی هروی ، همانجا). مدتی پس از بازگشت به هرات ، میان او و علیشیر نوایی مناسبات دوستانه برقرار شد (صفا، همانجا)، اما دوباره روابط آنها تیره شد و بنایی از بیم جان به ماوراءالنهر گریخت (آزاد بلگرامی ، ص ۱۴۹؛ بنایی هروی ، مقدمه صفوت و بینش ، ص هفت ؛ سام میرزا صفوی ، ص ۱۶۸) و نزد سلطان علی میرزا (متوفی ۹۰۵ یا ۹۰۶)، والی ماوراءالنهر و نوه سلطان ابوسعید تیموری (حک : ۸۵۴ ـ۸۷۳)، پذیرفته شد (آذر بیگدلی ، ص ۱۵۲؛ خواندمیر؛ سام میرزا صفوی ، همانجاها) و تا هنگام تسلط شیبک خان ازبک (محمدخان شیبانی ، حک : ۹۰۶ـ ۹۱۵ یا ۹۱۶) بر ماوراءالنهر، در آنجا ماند. شیبک خان نیز او را با احترام پذیرفت و به وی منصب ملک الشعرایی داد (سام میرزا صفوی ، ص ۱۶۹؛ صفا، ج ۴، ص ۴۰۰).

بنایی در ۹۱۳، ظاهراً همراه شیبک خان ، به خراسان رفت (سام میرزا صفوی ، همانجا). در اواسط ۹۱۶، شیبک خان در مرو کشته شد و بنایی همراه تیمورسلطان ، پسر او، به ماوراءالنهر رفت (صفا، ج ۴، ص ۴۰۰ـ۴۰۱) و سرانجام در حمله یاراحمد اصفهانی ، وزیراعظم شاه اسماعیل اول صفوی (حک :۹۰۵ـ۹۳۰)، به ناحیه قَرشیِ ماوراءالنهر، در ۹۱۸ به قتل رسید (آذر بیگدلی ، همانجا؛ امین احمد رازی ، ج ۲، ص ۱۵۲؛ خواندمیر، ج ۴، ص ۳۴۹؛ گوپاموی ، ص ۹۹). برخی سال وفات او را ۹۲۸ ذکر کرده اند (آزاد بلگرامی ؛ خلیل ، همانجاها).

بنایی از شاعران توانای عهد تیموری است ، به طوری که او را اشعر شعرای خراسان می دانستند (صفا، ج ۴، ص ۴۰۱)؛ غیاث الدین منصور دشتکی (متوفی ۹۴۸) درباره او گفته است : «ملای شاعران و شاعر ملایان » است (سام میرزا صفوی ، ص ۱۶۷). تعبیرات و تشبیهاتی که مبتنی بر اطلاعات مختلف علمی و ادبی اوست ، نشان می دهد که بدون تتبع در دیوانهای پیشینیان به شاعری نپرداخته و فقط به قریحه و استعداد اکتفا نکرده است (صفا، همانجا).

آثار او عبارت است از :

۱) دیوان ، در دو دفتر، یکی با تخلص «بنایی » در ششهزار بیت شامل قصیده و قطعه و رباعی ، و دیگری با تخلص «حالی » در سه هزار بیت به استقبال از اشعار سعدی و حافظ . دیوان بنایی در ماوراءالنهر و خراسان مشهور بود (خواندمیر، همانجا). از دیوان او چند نسخه خطی موجود است (رجوع کنید به منزوی ، ج ۳، ص ۲۲۵۱ـ۲۲۵۲؛ بلوشه ، ج ۳، ص ۳۱۸ـ ۳۱۹). برخی از اشعار او نیز در مجموعه های خطی آمده است (رجوع کنید به بلوشه ، ج ۳، ص ۴۵۳، ۴۵۷، ۴۸۵؛ ایوانف ، ج ۱، ص ۴۲۰ـ۴۲۲)؛

۲) مجمع الغرایب ، قصیده ای که تعداد ابیاتش را از ۵۰۱ تا ۸۷۶ بیت ذکر کرده اند، اما بیش از چهارده بیت از آن باقی نمانده است ( د. تاجیکی ، همانجا)؛

۳) باغ ارم یا بهرام و بهروز ، مثنوی تعلیمی که به نام سلطان یعقوب آق قوینلو سروده و در مجموعه ای به نام باغ ارم و افضل التذکار ذکرالشعرا والاشعار و تذکره نوایی در ۱۳۳۶ در تاشکند چاپ شده است . گزیده ای از باغ ارم نیز در ۱۳۵۱ش به چاپ رسیده است (بنایی هروی ، مقدمه صفوت و بینش ، ص شش )؛

۴) شیبانی نامه به نظم و نثر، شامل تاریخ زندگی و لشکرکشی و مناقب محمدخان شیبانی ؛

۵) فتوحات خانی ، درباره کشورگشاییهای شیبک خان و تاریخ شیبانیان . این اثر صورت تکمیل و تصحیح شده شیبانی نامه است و نسخه ای از آن در دوشنبه (ش ۱/۷۷۸) موجود است (فرهنگستان علوم جمهوری تاجیکستان ، ج ۱، ص ۶۸)؛

۶) رساله در موسیقی ، به خط نستعلیق مؤلف شامل مقدمه ، دو مقاله و خاتمه . دیباچه آن نمونه بارزی از صنعت «براعت استهلال * » است . این رساله که از معدود آثار در موسیقی ایرانی به زبان فارسی است ، در ۱۳۶۸ ش به چاپ رسیده است .



منابع :

(۱) لطفعلی بن آقاخان آذربیگدلی ، آتشکده آذر ، چاپ جعفرشهیدی ، تهران ۱۳۳۷ ش ؛
(۲) میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی ، خزانه عامره ، نسخه عکسی از چاپ سنگی ، کانپور ۱۸۷۱؛
(۳) کارل هرمان اته ، تاریخ ادبیات فارسی ، ترجمه با حواشی رضازاده شفق ، تهران ۱۳۵۱ ش ؛
(۴) امیرعلیشیر نوائی ، تذکره مجالس النفائس ؛
(۵) چاپ علی اصغر حکمت ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۶) امین احمد رازی ، هفت اقلیم ، چاپ جواد فاضل ، تهران ( بی تا. ) ؛تقی الدین بلیانی ، عرفات العاشقین ، نسخه

(۷) عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه ملک ، ش ۵۳۲۴؛کمال الدین بن محمد بنایی هروی ، رساله در موسیقی ، چاپ نصرالله پورجوادی ،

(۸) تهران ۱۳۶۸ ش ؛
(۹) علی ابراهیم خلیل ، تذکره صحف ابراهیم ، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۶۶۳؛
(۱۰) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۱۱) عبدالرسول خیامپور، فرهنگ سخنوران ، تهران ۱۳۶۸ش ؛
(۱۲) سام میرزا صفوی ، تذکره تحفه سامی ، چاپ رکن الدین همایونفرّخ ، تهران ( بی تا. ) ؛ذبیح الله صفا، تاریخ

(۱۳) ادبیات در ایران ، ج ۴، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۱۴) محمدقدرت الله گوپاموی ، کتاب تذکره نتایج الافکار ، بمبئی ۱۳۳۶ ش ؛
(۱۵) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقائق ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش ؛
(۱۶) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران ۱۳۴۸ـ ۱۳۵۳ ش ؛سعید نفیسی ، تاریخ نظم و نثر

(۱۷) فارسی در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛

(۱۸) Akademiya nauk Tadz § ikskoy SSR. Otdel vostokovedeniya i pismennogo naslediya, Katalog vostochnikh rukopisey Akademii nauk Tadz § ikskoy SSR , ed. A. M. Mirzoeva and A. N. Boldireva, Stalinabad 1960;
(۱۹) E. Blochet, Catalogue des manuscrits persans de la Bibliotheque Nationale , Paris 1905-1934;
(۲۰) Encyclopaedia Iranica , s.v. “Bana ¦ Ý i Heravi ¦ ” (by Z. Safa);
(۲۱) Ensiklopediya Savetii Tadjik , Dushanbe 1978, vol. 1, 445;
(۲۲) Vladimir Ivanov, Concise descriptive catalogue of the Persian manuscripts in the collection of the Asiatic Society of Bengal , Calcutta 1924-1927.

دانشنامه جهان اسلامجلد ۴ 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *