زندگینامه خواجه حسین ثنایی مشهدی (متوفی۹۹۵ه ق)

 قصیده سرای قرن دهم ، متخلص به ثنایی (قس بلیانی ، ص ۱۲۶ پ که آن را ثباتی آورده است ). وی در مشهد به دنیا آمد (فخرالزمانی ، ص ۱۹۸؛ گوپاموی ، ص ۱۳۳)، ولی امین احمد رازی (ج ۲، ص ۷۹۴) نام او را جزو شاعران نیشابور آورده است (خلیل ، ج ۱، ص ۱۵۲).

نام پدرش غیاث الدین علی (فخرالزمانی ، همانجا) یا عنایت (آذر بیگدلی ، ص ۸۸) ضبط شده که ظاهراً تصحیف شده غیاث است . پدرش بزاز بود (فخرالزمانی ؛ آذر بیگدلی ، همانجاها). از زندگی ثنایی اطلاعی در دست نیست ، همین قدر می دانیم که در جوانی شعر نمی گفت ولی بعدها بر اثر دیدن رؤیایی به شاعری روی آورد (فخرالزمانی ، ص ۱۹۸ـ۱۹۹).

در همان ابتدای شاعری مشهور شد و تحت حمایتِ حاکم مشهد، سلطان ابراهیم میرزا صفوی متخلص به جاهی ، قرار گرفت (اسکندرمنشی ، ج ۱، ص ۱۸۱ـ۱۸۲؛ خلیل ، همانجا) و چند قصیده و یک ساقی نامه در مدح او سرود و به او تقدیم کرد ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۱۱ـ۱۴،۶۸ـ۷۰،۱۵۶ـ۱۵۷). گاه سلطان مطلعها و قصیده هایی به او پیشنهاد می کرد تا وی از آنها استقبال کند (فخرالزمانی ، ص ۲۰۱ـ۲۰۳). وی در دربار سلطان ابراهیم با میرزا احمد ولی دشت بیاضی و میرزا قلی مِیْلی هروی (متوفی ۹۸۳)، شاعران دربار، مباحثه و محاجه داشت (خلیل ، همانجا).

ثنایی سالها، در سفر و حضر، ملازم سلطان ابراهیم بود. پس از کشته شدن او در ۹۸۴، برای پیوستن به دربار شاه اسماعیل ثانی (حک : ۹۸۴ـ ۹۸۵) به قزوین رفت و قصیده ای در تهنیت جلوس او سرود ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۶ـ ۱۸)، لیکن شاه اسماعیل ، به تصور اینکه شاعر این قصیده را برای سلطان ابراهیم سروده بوده است ، بر او خشم گرفت و ثنایی از ترس به هند گریخت (فخرالزمانی ، ص ۲۰۴ـ۲۰۵ ؛ بداؤنی ، ج ۳، ص ۱۴۴؛ انصاری کازرونی ، ص ۴۰). علی ابراهیم خلیل در تذکره صحف ابراهیم (همانجا) این نکته را نادیده گرفته و گفته است که وی به سبب زیاده طلبی به هند رفت .

ثنایی در هند به دربار جلال الدین اکبر (حک : ۹۶۳ـ۱۰۱۴) راه یافت (فخرالزمانی ، ص ۲۰۵؛ عبدالرشید، ص ۱۰۵) و در قصایدی او را ستود ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۷۹) ولی حکیم دربارِ جلال الدین اکبر، ابوالفتح مسیح الدین گیلانی ، که پیشرفت شاعران دربار منوط به حمایت او بود، از وی حمایت نکرد و ثنایی در قصیده ای رنجیدگی اش را بیان نمود (گوپاموی ، ص ۱۳۳؛ نیز رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۳۵).

به روایتی دیگر، ثنایی در هند کارش رونق یافت و تحت حمایت مسیح الدین گیلانی قرار گرفت ، چنانکه گیلانی را مدح کرده است (ثنایی مشهدی ، ص ۳۹ـ۴۱، ۶۳ـ ۶۸؛ خلیل ، همانجا). ثنایی ، همچنین در هند در شمار ستایشگران میرزا عبدالرحیم * خان خانان ، سپهسالار هندی (متوفی ۱۰۳۶)، در آمد ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۹۲ـ۹۳) و پاداش و انعام فراوان گرفت . وی در آنجا با عرفی شیرازی * و شیخ فیضی دکنی * مناظره داشت (خلیل ، همانجا).

رحلت

ثنایی در ۹۹۵ (فخرالزمانی ، همانجا) یا ۹۹۶ (خلیل ، ج ۱، ص ۱۵۳) در لاهور وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد. پس از چندی خواهرزاده اش ، میرمحمدباقرطوسی متخلص به باقر، استخوانهای او را به آستان متبرک امام رضا علیه السلام منتقل کرد. نظیری نیشابوری (متوفی ۱۰۲۲) ترکیب بندی در رثای او سروده است ( رجوع کنید به ص ۴۷۹ـ۴۸۳).

آوردن الفاظ غریب و معانی دقیق ، ثنایی را از شاعران هم دوره اش متمایز کرده است (اوحدی بلیانی ، گ ۱۲۶ پ ؛ انصاری کازرونی ، همانجا). بیشتر اشعار او به شرح و تفسیر احتیاج دارد (صادقی افشار، ص ۱۴۹)، شاید از همین روست که برخی اشعارش را بی معنا تلقی کرده اند (همانجا؛ اسکندر منشی ، ج ۱، ص ۱۸۲؛ آذر بیگدلی ، ص ۸۸).

به نظر برخی ، ثنایی معلومات گسترده ای نداشته است ؛ از این رو، در اشعارش معانی بلند، همچون توحید و موعظه و معارف و نصیحت ، وجود ندارد. بر اشعار او نوعی عامیگری حاکم است (بداؤنی ، ج ۳، ص ۱۴۴؛نفیسی ، ج ۱، ص ۴۱۶). لفظ و معنی در شعرش برابر نیست و معانی بلند را در قالب الفاظ سست آورده است (صادقی افشار، همانجا؛ بداؤنی ، ج ۳، ص ۱۴۵؛ فخرالزمانی ، ص ۳۱۴).

ثنایی در سبک شعر زمان خود نوآوریهایی داشته است و این نکته از جملاتی چون «از رسوم شاعران خود را بر کنار کشیده » (امین احمد رازی ، ج ۲، ص ۷۹۴) و «طرزش آمیزش بین طرز قدما و متأخرین بود» (خلیل ، ج ۱، ص ۱۵۲) استنباط می شود.اشعارش در ایران و هند، حتی پیش از سفرش به هند، مشهور بود؛ در مجالس شعرش را به تبرک می خواندند و همه به استادی او اقرار داشتند (بداؤنی ، ج ۳، ص ۱۴۴؛ انصاری کازرونی ، ص ۴۰).

آثاری

از ثنایی آثاری بر جا مانده است از جمله دیوان او مشتمل بر قصایدی در مدح امام رضا علیه السلام ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۷۹ـ ۸۱ ، ۱۳۷ـ ۱۳۸) و امام علی علیه السلام ( رجوع کنید به همان ، ص ۹۹ـ۱۰۰). در بیشتر قصایدش که مردّف است ، بیش از دیگر اشعارش آرایه های ادبی ، از جمله تشبیه و تلمیح ، دیده می شود (انصاری کازرونی ، همانجا) اما غزلهایش خالی از نوآوری است ؛

اثر دیگر او مثنوی باغ ارم یا سداسکندر ، داستان ناتمام لشکرکشی اسکندر تا ماجرای کشته شدن داراست و در بحر متقارب مثمن محذوف سروده شده است و تنها شباهتش با اسکندرنامه نظامی ، آوردن ساقی نامه های دو یا سه بیتی در پایان هر داستان است (برای نمونه رجوع کنید به ثنایی مشهدی ، ص ۲۵۱، ۲۶۳، ۳۵۵ و جاهای دیگر)؛

اثر دیگرش ساقی نامه نیز در همان بحر سروده شده و در اواسط آن به مدح حضرت علی علیه السلام ( رجوع کنید به همان ، ص ۳۱۴ـ۳۱۶) و در پایان به مدح ابراهیم میرزا پرداخته که بیت پایانی آن دارای صنعت حسنِ طلب است ( رجوع کنید به ص ۳۱۶ـ ۳۱۸).

نسخه ای از دیوانش ، به شماره ۵۰۲۴، در کتابخانه ملی ملک ، در بر دارنده همه آثار اوست . نسخه ای دیگر از دیوانش ، شامل قصاید و غزلیات و رباعیات ، به شماره ۹۲۷ ، ۷، در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است که در سده یازدهم و دوازدهم به خط نستعلیق کتابت شده ، ولی ساقی نامه و اسکندرنامه در آن نیست .

از آثار ثنایی نسخه های خطی بسیاری در کتابخانه های جهان موجود است (برای دیوان ثنایی رجوع کنید به منزوی ، ج ۳، ص ۲۲۶۳؛ همچنین برای نسخه های ساقی نامه رجوع کنید به همان ، ج ۴، ص ۲۸۶۴ـ ۲۸۶۵ و برای نسخه های اسکندرنامه رجوع کنید به همان ، ج ۴، ص ۲۶۳۲ـ۲۶۳۳).



منابع :

(۱) لطفعلی بن آقاخان آذربیگدلی ، آتشکده آذر ، چاپ جعفرشهیدی ، چاپ افست تهران ۱۳۳۷ ش ؛
(۲) کارل هرمان اته ، تاریخ ادبیات فارسی ، ترجمه با حواشی رضازاده شفق ، تهران ۱۳۵۱ ش ؛
(۳) اسکندرمنشی ؛
(۴) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، مطلع الشمس ، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۱ـ۱۳۰۳، چاپ تیمور برهان لیمودهی ، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش ؛
(۵) امین احمدرازی ، تذکره هفت اقلیم ، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت )، تهران ۱۳۷۸ ش ؛ابوالقاسم بن ابی حامد انصاری

(۶) کازرونی ، مرقوم پنجم کتاب سلّم السّموات : در شرح احوال شعرا و چکامه سرایان و دانشمندان ، چاپ یحیی قریب ، تهران ۱۳۴۰ ش ؛
(۷) تقی الدین محمدبن محمد اوحدی بلیانی ، عرفات العاشقین ، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه ملک ، ش ۵۳۲۴؛
(۸) عبدالقادربن ملوک شاه بداؤنی ، منتخب التواریخ ، تصحیح احمدعلی صاحب ، چاپ توفیق ه . سبحانی ، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش ؛
(۹) حسین بن محمد ثنایی مشهدی ، دیوان ، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک ، ش ۵۰۲۴؛
(۱۰) علی ابراهیم خلیل ، تذکره صحف ابراهیم ، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۲۹۷۴؛
(۱۱) صادق صادقی افشار، تذکره مجمع الخواص ، ترجمه عبدالرسول خیامپور، تبریز ۱۳۲۷ ش ؛
(۱۲) عبدالرشید، تذکره شعرای پنجاب ، لاهور ۱۹۸۱؛
(۱۳) عبدالنبی بن خلف فخرالزمانی ، تذکره میخانه ، چاپ احمد گلچین معانی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۱۴) محمد قدرت اللّه گوپاموی ، کتاب تذکره نتائج الافکار ، بمبئی ۱۳۳۶ ش ؛
(۱۵) منزوی ؛
(۱۶) محمدحسین نظیری ، دیوان ، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت )، تهران ۱۳۷۹ ش ؛
(۱۷) سعید نفیسی ، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران ۱۳۶۳ ش .

دانشنامه جهان اسلام جلد ۹ 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *